حقیقت ماجرای قتل کیان پیرفلاک و تیراندازی به برادرم مشخص است/ نظام باید حقیقت فاجعه چابهار و ایذه را بپذیرد.

حقیقت ماجرای قتل کیان پیرفلاک و تیراندازی به برادرم مشخص است/ نظام باید حقیقت فاجعه چابهار و ایذه را بپذیرد.

عموی کیان پرفلک گفت: پرونده کشتن کیان پرفلک و تیراندازی به برادرم نیازی به خبرسازی و اخبار جعلی ندارد. اگر تمایل به افشای حقیقت وجود داشته باشد، این روند به راحتی قابل برنامه ریزی است.

تصمیم داریم به دلیل تیراندازی به خودروی برادرم میشم پیرفلک و کشته شدن برادرزاده ام جاوید به نام کیان پیرفلک به وکالت یکی از وکلای مجرب و سرشناس ایذه به نام داود شاهولی در دادگاه ایذه شکایت کنیم.

تاخیر در تشکیل این پرونده دو دلیل مهم دارد. اولاً به غیر از قتل کیان که خانواده در آن دست داشتند، موضوع معالجه برادرم بود. از طرفی جو ایزچ به حدی گرم بود که پیگیری این پرونده را غیرممکن کرد. خانواده باید از یک طرف به روند دفن کیان و برخورد با پدر کیان توجه می کردند و از طرف دیگر فضای ایذه آنقدر داغ بود که ممکن بود هر اتفاقی بیفتد. سپس تصمیم گرفتیم تا آرام شدن نسبی اوضاع را متوقف کنیم و بلافاصله پس از آن برای قتل کیان شکایت کردیم و شکایت کردیم.

زخم های میثم هنوز باز است و هیچ نشانه ای از بهبودی در آنها دیده نمی شود.

تا امروز حتی یک ریال از سوی نهادها، ارگان ها، نهادها و سازمان های مسئول در اختیار خانواده قرار نگرفته است. کارکنان ما را تنها گذاشتند و به دنبال کار خود رفتند. البته ما هیچ وقت کمک نخواستیم و قبول نکردیم، اما مردم ایران، پزشکی، دارویی، پرستاری و… جوامع در ایران آنقدر شریف و مهربانند که با لبخندشان بار سنگینی سبک می شود.

(روز حادثه) روز تلخی بود. بسیاری از خانواده های داغدار برای شنیدن حال عزیزانشان بیرون از بیمارستان حضور داشتند. همه به دنبال عزیزشان بودند. در و دیوار بیمارستان غرق در خون بود. ایذه شهر کوچکی است و همه با هم در ارتباط هستند. تقریبا اکثر ساکنان ایذه درگیر این ماجرا بودند. سیاوش کسرایی در شعری می گوید: به دیگری نمی خندد. حال و هوای ایزه در آن شب های وهم انگیز همینطور بود. هر فردی که جوانی را در خانه داشته یا عزیزی را از دست داده است. یا زخمی می شوند و تیرباران می شوند یا دستگیر می شوند.

مسئولان آموزش و پرورش موضوع ممنوعیت حضور وی در مدرسه مادر کیان را تکذیب کردند اما به ما اعلام کردند که آموزش و پرورش استان به وی اجازه حضور در کلاس های درس را نداده است. مادر کیان درخواست کرد که این اخراج به صورت کتبی اعلام شود اما هنوز نامه اخراج به آنها داده نشده است.

ما هیچ درخواستی از هیچ نهادی نداریم. پرونده کیان و میشم پیرفلک به قدری روشن است که یک قوه قضاییه عادلانه می تواند به راحتی قاتل را شناسایی کرده و عاملان آن را به دست عدالت بسپارد. امیدوارم این پرونده تحت تأثیر مصلحت اندیشی های متعارف و دیدگاه های سیاسی قرار نگیرد و حقوق خانواده پیرفلک و شهر ایزچ محفوظ بماند.

شخص و جریانی به سمت خودروی برادرم تیراندازی کردند و این افراد و حرکت ها باید شناسایی و نمایندگی شوند. پس از صدور حکم باید بازرسی انجام شود.

بدون شک اگر چنین حادثه ای رخ دهد و قاتلان و عاملان آن شناسایی و مجازات شوند، مردم آن را به خوبی تحمل خواهند کرد. برای کاهش پیامدهای این فاجعه، ابتدا نظام باید اصل موضوع را بپذیرد. هم در مورد چابهار و هم در مورد ایذچ می شد بهتر عمل کرد.

ماجرای کشته شدن کیان و مجروح شدن برادرم مشخص است، در خیابان محل حادثه دوربین های زیادی وجود دارد و با نگاه دقیق به دوربین ها به راحتی می توان موضوع را روشن کرد. این مورد نیازی به خبرسازی و اخبار جعلی ندارد. اگر تمایل به افشای حقیقت وجود داشته باشد، این روند به راحتی قابل برنامه ریزی است.

دیدگاهتان را بنویسید