شرح کامل وکیل الهه محمدی از اولین جلسه دادگاه

شهاب میرلوحی وکیل الهه محمدی برای اولین بار جزئیات محاکمه و رسیدگی به پرونده را تشریح کرد.

بلافاصله پس از تنظیم وکالت نامه و قرارداد الکترونیکی وکالت توسط خانم الهه محمدی در تاریخ 10/3/1401، پیگیری پرونده و ارجاع به شعبه پانزدهم دادگاه انقلاب تهران آغاز شد، به طوری که تقریباً چند روز پس از آن. در تاریخ، ده ها مراجعه به دادگاه انقلاب صورت گرفت. ، تا اینکه سرانجام در 8 فروردین ماه سال جاری فرصت حضور در شعبه پانزدهم دادگاه انقلاب و ارائه لایحه اعلام وکالت و درخواست بررسی پرونده و پس از پیگیری بیشتر، پرونده در نهایت برای مطالعه در اختیار ما قرار گرفت. اما فرصتی که برای بررسی پرونده فراهم شد، متناسب با حجم پرونده نبود و به دلیل محدودیت ها و تذکرات پی در پی که داده شد، در نهایت نتوانستیم پرونده را به طور کامل و جامع مطالعه و یادداشت برداری کنیم.

چرا دادگاه الهه محمدی بسته شد؟

به همین دلیل، ادعای سخنگوی قوه قضائیه مبنی بر اینکه به وکلا فرصت کافی برای بررسی پرونده داده شده و آنها آماده دفاع هستند چندان صحت ندارد. واقعیت این است که با وجود مراجعه های مکرر به دفتر شعبه پانزدهم دادگاه و چندین بار دسترسی به پرونده، به دلیل محدودیت های اعمال شده، نتوانستیم مطالب پرونده را به طور کامل مطالعه و یادداشت برداری کنیم.

از سوی دیگر نحوه اعلام ساعت پرونده ما را شگفت زده کرد; سخنگوی قوه قضاییه بدون اطلاع کتبی به ما یا موکلمان، تاریخ اولین جلسه رسیدگی به پرونده موکلمان را پشت جایگاه علنی اعلام کرد، این در حالی است که در قانون کیفری چنین چیزی مبنی بر اینکه زمان رسیدگی از تاریخ اعلام می شود وجود ندارد. توسط یک مقام قضایی پشت جایگاه. جالب است بدانید هنوز به عنوان وکیل خانم محمدی اخطار قانونی کتبی دریافت نکرده ام.

از طرفی حتی اگر این روش غیرقانونی اعلام وقت دادرسی در پشت تریبون عمومی را در روز دوم خرداد اتخاذ کنیم، حتی اگر همان روش غیرقانونی اعلام زمان رسیدگی موکل خود را در هشتم خرداد ماه در پیش بگیریم. ; یعنی حداقل فاصله قانونی بین روز ابلاغ و جلسه دادگاه رعایت نشده است (که طبق ماده 343 قانون آیین دادرسی مدنی هفت روز بدون روز ابلاغ و اقدام است) و البته ما رعایت نکردیم. زمان کافی برای ملاقات با موکل و آماده سازی دفاع داشته باشیم، با این تفاوت که در عمل فقط یک بار توانستیم با مشتری ملاقات کنیم. با وجود اینکه کمتر از 24 ساعت تا جلسه رسیدگی وقت داشتیم.

به هر حال ما برحسب وظایف حرفه ای خود روز یکشنبه 8 خردادماه برای حضور در جلسه ای که با یک ساعت تاخیر برگزار شد به دادگاه رفتیم اما در تمام طول جلسه به وکلا فرصت دفاع یا بیان چیزی داده نشد و بله همینطور بود. با توجه به شکاف های مهم و جدی در پرونده داشتیم. مثلاً به نظر ما دادگاه انقلاب صلاحیت رسیدگی به این پرونده را ندارد و باید در دادگاه صالح (دادگاه کیفری 1) با هیئت منصفه و علنی رسیدگی شود. به هر حال، همه می دانیم که بخش غالب این پرونده مربوط به فعالیت مطبوعاتی یا بیان نظرات و نوشته های خانم محمدی است. بنابراین مشخص نیست که این پرونده که یکی از مصادیق بارز پرونده های مطبوعاتی و سیاسی است چگونه در دادگاه انقلاب بدون امکان حضور آزادانه شهروندان و رسانه ها و بدون هیئت منصفه برخلاف اصل 168 برگزار می شود. قانون اساسی

از سوی دیگر خلأها و مشکلات جدی در روند رسیدگی و رسیدگی به پرونده وجود داشت. برخی حقوق موکل تضییع شد، ادعاهای کذب در پرونده وجود داشت، موکل مدت ها در سلول انفرادی نگهداری می شد، موکل (که از روزنامه نگاران سرشناس است) هشت ماه است که بدون هیچ منطقی در بازداشت موقت به سر می برد. و توجیه قانونی برد و… اما جالب اینجاست که رئیس کل دادگستری اصلا اجازه ایراد صوری را به ما نداد.

تنها پس از قرائت کیفرخواست از خانم محمدی سوالاتی در خصوص موضوع پرونده مطرح شد که وی پاسخ داد و در نهایت پایان جلسه اول اعلام و مقرر شد تاریخ جلسه بعدی اعلام شود. بعد.

در نهایت هر چقدر خواستیم در جلسه و نظر دادگاه توضیحات خود را بدهیم متاسفانه فرصتی به ما داده نشد. عجیب ترین اتفاق برای ما این بود که با وجود اینکه حتی به خانواده موکل اجازه حضور در جلسه دادگاه را ندادند و شفاها رئیس جلسه دادگاه اعلام کرد که جلسه دادگاه غیرعلنی است، اما غیر از ما و موکل، چند نفر دیگر نیز حضور داشتند. مردم در دادگاه حضور داشتند، صندلی‌ها، نشسته بودند و افراد دیگری از جلسه دادگاه عکس و فیلم گرفتند.

دیدگاهتان را بنویسید