شهرام گیل آبادی از مدیرعاملی خانه تئاتر استعفا داد

ساعت: 16:06
تاریخ انتشار: ۱۳۰۰/۱۰/۰۵
کد خبر: 1795251

شهرام گیل آبادی با انتشار یادداشتی از سمت خود به عنوان مدیر تئاتر استعفا داد.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ شهرام گیل آبادی به مدت 3 سال به عنوان مدیر عامل تماشاخانه در این مجموعه حضور داشت و در این مدت با بحران تاج و مشکلات ناشی از آن مواجه شد. اما اهداف زیادی در این مدت برنامه ریزی شد که به گفته گیل آبادی تا زمان تکمیل یا اجرای برنامه های هدف در این سمت باقی ماند و سپس در 14 دی ماه 1400 در یادداشتی از ادامه حضور خود به عنوان مدیر تئاتر استعفا داد

متن نامه گیل آبادی به شرح زیر است:

“نام خدا

من به آینده امیدوارم؛ تئاتر سرزنده و پویا است و با مردم ادامه دارد. من همه سختی ها و دل مردگان را می دانم. تئاتر منتقد است، تحلیلگر است و حتی گاهی علیه خودش قیام می کند. انسان، جامعه و همه مفاهیم بزرگ موضوع تئاتر است. چیدمان خیر و شر و عصیان اندیشه و معرفت در برابر دروغ بدون تئاتر معنا ندارد. من از کودکی به جامعه نمایشی این کشور آمدم زیرا معتقدم همه اشکال و الگوها و روش ها در این هنر اصیل برای دستیابی به اعتلای و رشد فکری و فضیلت اخلاقی جامعه است. این جست و جوی پر فراز و نشیب برای حق، در برابر خفقان و سلطه استعماری هر ایده اسراف آمیزی؛ او با سلطه محرومیت انسان از خدا مخالف است، او مستبد است و آیینه تمام حقایق و تحریفات است تا بهترین و واقعی ترین تصمیم را برای مخاطبانش رقم بزند.

هر انسان روی زمین از این جهت منحصر به فرد است که بزرگترین معجزه خلقت تفاوت بین همه موجودات روی زمین است. کسانی که با اندیشه مخالفند و به دنبال غلبه بر دانش جمعی و فردی هستند که شگفتی اختیار انسان است. اقتدارگرایان هستند که به طور خودکار با فلسفه الهی سرزمین خدا در ارتباط هستند. هر جامعه ای بر اساس یک نظام فکری در حوزه فرهنگی شکل می گیرد، کشور ما با تنوع فرهنگی بی دلیل خود دارای توانایی هایی است که در صورت غفلت، بزرگترین ظلم کننده جامعه بشری است. امروزه به نظر می رسد هنر هنرمندان به انحاء مختلف در گذر زمان و در عین حال زیر بار مشکلات قرار گرفته است. به موقع؛ زیرا در طول تاریخ و در عین حال همیشه حق یا حتی کلمه دیگری مورد قبول قدرت طلبان نبوده است; زیرا استبداد فرانو برای اثبات خود به طرق مختلف گفتمان های مختلف را انکار می کند. اگر بخواهیم در دنیای تئاتر مدرن کشور کمی واقع بین باشیم، در می یابیم که با دوران سختی روبرو هستیم که همه عناصر آن در هم ریخته و در این آشفتگی هنرمند اصیل زیر چرخ مدنی و اجتماعی له می شود. نابرابری ها همه می دانند که من عادت به شعار دادن و بی عملی ندارم، اما به نام تجربه طولانی و ثبت در تاریخ، در این مقاله باید به نکاتی اشاره کنم:

1. تئاتر ایران از نگاه سیاستمداران، سیاستمداران و مسئولان، نقطه آسیبی است که در مسیر اهداف آنها حرکت نمی کند، بی آن که بدانند اگر تئاتر به اهداف عالی خود دست پیدا کند، جامعه به سمت پیشرفت پیش می رود.

2. تئاتر روستایی نظام، ساختار و سازماندهی منظم و حساب شده ای ندارد و همین نقیصه باعث حمایت جدی در این حوزه شده است، حتی تا زمانی که نیازهای اولیه هنر و هنرمندان تامین نشود.

٣. تئاتر در دوره های مختلف تاریخ همواره مورد هجوم متجاوزان آشکار و پنهان بوده است، اما تغییرات، رنج و مشکلات زمانی از یک سو و مشاهده بی دلیل از سوی دیگر منجر به نقض کپی رایت شده است که به یکی از بزرگترین موارد تبدیل شده است. آسیب های زمان ما

4. تئاتر همیشه و در طول تاریخ برای پیگیری اهداف متحدانه و داخلی خود به طبقه ای منسجم و قوی نیاز داشته است، اما تضاد منافع و فشارها و ناامنی های مختلف از سوی دستگاه های دولتی، دولت را به مالکیت مستقیم و توسعه این هنر مردمی سوق داده است. شعارهای مردمی روز نباید مبتنی بر پوپولیسم باشد. شاهد این گفته ما این است که حتی اجازه تشکیل شورای صنفی برای تصمیم گیری های صنفی و تخصصی داده نشد.

5. سیاست های نادرست در همه عرصه ها به ویژه در خصوص نگاه به خصوصی سازی غلط برای بی اعتباری تئاتر، محور فرهنگی تئاتر را مخدوش کرد و آن را از تولید فکری و معرفتی به تولید بازاری و تجاری انداخت و این ورطه بی کفایتی بود. و ناشناخته سیاستمدارانی را برای تئاتر خلق می کند.

6. عموم مردم عظیم، صادق و پرتلاش تئاتر ملی، بستر لازم برای ارائه آثار ارزشمند خود را ندارند; نتایج سالانه علاقه مندان و فارغ التحصیلان تئاتر بی خانمان گواه این فضای تنگ و نامتناسب است. امروزه تئاتر می تواند در همه ارکان، از آموزش و پرورش گرفته تا کاربردهای نوآورانه و برنامه ریزی اجتماعی در کنار رشد کشور موثر باشد، اما بدیهی است که راه حل، عدم دیدن این نیروی انسانی ضروری است.

عمیق ترین پیشرفت تئاتر ایران در دو دهه اخیر بی شک شکل گیری است. دستیابی به تئاتر و شکل گیری و تداوم فعالیت های آن، اگر به عنوان یک نظام منسجم و هویت ساز درک شود، مهم ترین و هوشمندانه ترین حرکت برای نزدیک شدن به اتحاد، رشد و توسعه تئاتر ایران است. بررسی مدل نهادینه سازی در این مجموعه نشان می دهد که این سازمان با همه کاستی ها و چشم اندازهای ناموفق، نیروی جدیدی را در تئاتر کشور تولید کرده است. سازمان های دموکراتیک موتورهای حرکت دموکراتیک و توسعه اجتماعی-فرهنگی هستند. این مجموعه ها با هم می توانند شبکه های هوشمند، مستمر و همگرا را برای دستیابی به اهداف و علایق مشترک ایجاد کنند. تشکیل کلاس ها و استقلال هر صنف لازم است، اما وجود این کلاس ها باید به تقویت ماهیت دستاورد بزرگ تئاتر ایران یعنی خانه تئاتر کمک کند. این خانه با ثبات و حمایت فراوان ایجاد شده و به این نقطه رسیده است. ما نباید فراموش کنیم:

«کسی که اقلیم های هفت گانه هستی را برپا کرد / به هر کس آنچه را که سزاوارش بود داد»

شایستگی جامعه تئاتر ایران بیش از آن چیزی است که هست و دستیابی به یک نگاه آینده نگر ابتدا نیازمند انسجام و انسجام است. بدون شک «خانه تئاتر» منسجم و قدرتمند با گرد هم آوردن اعضا و صنوف به دست می آید. ایجاد اصناف قدرتمند و مستقل و همچنین انسجام صنفی تمامی حرفه های نمایشی می تواند گامی رو به جلو باشد. در غیر این صورت، دستاورد تاریخی خود را به خطر می اندازیم. این خانه باید یک تغییر اساسی ایجاد کند. بنیادهایی که همه با هر بینش و دیدگاهی برای رسیدن به اهداف اتحادیه دارند. ما بیش از هر زمان دیگری به این “خانه” نیاز داریم.

بر اساس آمار و اطلاعات خرد موجود، لازم می دانم اعلام کنم: هم اکنون با کمک همه اقوام پرتلاش در هیات مدیره تئاتر، تمامی زیرساخت های لازم برای تغییرات اساسی فراهم شده است. در سه سال گذشته بودجه خانه در وزارت ارشاد و شهرداری بالغ بر صد و پنجاه درصد افزایش یافته و برخلاف گذشته همین مبلغ دریافت شده است.

همچنین طبق برنامه می توان خانه ای با بیش از پنجاه میلیارد تومان را به صورت خودگردان اداره کرد. در این سه سال از سی و پنج به صد درصد رسیدیم و به صندوق اعتباری هنر، صندوق بیمه تکمیلی، صندوق تامین اجتماعی، صندوق کارت هنر و صندوق تسهیلات ضروری پیوستیم. بیش از پنجاه میلیارد تن کمک های لازم دریافت و بین اعضای سازمان های مختلف توزیع شده است. بیش از پنج میلیارد تن خدمات، امکانات و تجهیزات تئاتر ارائه شد. سیستم های متعددی در این خانه تعبیه شده است. یکی از این فرآیندها، شبکه اتوماسیون مبتنی بر وب باز است که همگی ساخته شده و در حال انجام است.

بی شک هزاران خیر برای اقوام و اعضایم می خواستم که اگر نمی خواستند اشتباه غفلت بود و اگر بود نتیجه کار جمعی در هیئت مدیره و همه بود. این دوره در میان دشواری ها شکل می گیرد و ادامه می یابد. یکی از این سختی ها بیماری عروق کرونر قلب است که ما هم سعی کردیم شبانه روز در کنار جامعه بزرگ تئاتری و به خصوص با اعضای عزیز خانه تا حد امکان در امنیت باشیم، او می داند که هر کاری از دستمان بر بیاید انجام داده ایم.

اما حرف آخر؛ من سعی کردم تا پایان این دوره در کنار هیئت مدیره محترم بایستم و با این دوستان راه را تا آخر طی کنم، ولی ولیعهد مانع از برگزاری مجمع عمومی شد و اکنون مدت زیادی از پایان دوره من می گذرد. . بنابراین من اینجا می گویم که به دلایل زیادی دیگر نمی خواهم روند مدیریتی در تئاتر را ادامه دهم.

با تشکر فراوان از استاد ایرج راد، استاد بهزاد فراهانی، استاد عسگر همت، نادر برهانی مرند، کوروش نریمانی، حمیدرضا نعیمی، محمودرضا رحیمی، محمد امیر یاراحمدی، مسعود دهها، مریم کاظمی ناله از نهضه و مهدی از اعضای هفده خانه تئاتر، تمامی اعضای محترم خانه تئاتر و در نهایت همکاران بسیار عزیزم که تمام تلاش و کوشش خود را صرف پیشبرد اهداف و رسیدن به اهداف خود کرده اند. من به عنوان کارگردان تئاتر به همکاری خود پایان می دهم.

«امیدوارم همه کاستی هایم را ببخشد و از این به بعد رفقای شایسته تری ببینیم.

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید