داستان حامد لاک داستان سقوط کامل است. دروازه بانی که سال ها بعد به پرسپولیس چراغ سبز نشان خواهد داد، سرانجام به آرزوی دیرینه خود رسید و پیراهن این تیم را بر تن کرد اما بسیار غیرمنتظره تر از حد انتظار آن را از دست داد. لاکی که شروعی درخشان و شگفت انگیز در پرسپولیس داشت و حتی از نظر برخی به عنوان پیراهن شماره یک تیم ملی دیده می شد، ناگهان دچار افت فنی شد. اشتباهات متعدد و گل های بدی که پشت سر هم دریافت کرد نشان داد که دروازه بان قرمزها تمرکز کافی ندارد.
ضرب المثل ها و احادیث زیادی در مورد چرایی افتادن لکه در چنین روزی وجود دارد که البته نمی توان درباره آنها نوشت. هر چه که هست کار به جایی رسیده که این دروازه بان فعلا شرایط حضور در تمرینات را دارد و در لیست تیم های مهم ترین دیدارهای فصل پرسپولیس قرار نمی گیرد. او روی تریبون هم خبرساز شد و انواع و اقسام حرکات عجیب و غریب به سراغش آمد.
اوج ماجرا این بود که در دقایق پایانی مسابقه زبانش را بیرون آورد و حرکاتی نامفهوم و غیر قابل تحمل انجام داد. طبیعی بود که هواداران پرسپولیس این چیزها را تحمل نکنند. آنها پس از پایان بازی مقابل لاک قرار گرفتند و به نظر می رسد حضور این مدافع در جمع سرخ پوشان به پایان رسیده است.
حامد لاک پست فنی خود را در پرسپولیس از دست داد اما امروز به پایگاه اجتماعی خود ضربه می زند. این روزها به سرعت می گذرد و به زودی زمانی فرا می رسد که مردم باید به شایستگی های خود برسند. شاید مرور سرنوشت گالری مانند سوشا برای حامد لاک درس عبرت باشد. دروازه بانی که با هواداران تیم سابقش نیز راه لجبازی را در پیش گرفت و امروز تقریبا تمام پایگاه اجتماعی خود را از دست داده است. پرسپولیس تمام شد و رفت، اما حداقل احترام را برای بعد نگه دارید، آقای شانس. شما سال ها با این افراد زندگی کرده اید.