چهار کارت فردوسی پور که ضربه فنی دیگری به صداوسیما وارد کرد

روز جدید :

این شب ها عادل فردوسی پور تدارک ویژه ای برای یورو داشت. اگر مخاطب او باشید حتما می دانید که در این ویژه برنامه آن دسته از سلبریتی هایی که جامعه هواداران نسبتا مطلوبی در بین مردم دارند مهمان افتخاری می شوند تا در زمینه زندگی شخصی یا هنری خود درباره فوتبال صحبت کنند. اما این مهمانی ها نکات خاصی هم دارند که در ادامه به آن می پردازیم. با ما بمان.

چهار کارت فردوسی پور که ضربه فنی دیگری به صداوسیما وارد کرد

شناخت ذهن مخاطب

فردوسی پور با فضای جدید برنامه خود سعی کرده است تا دنیا را به مخاطبان خود نزدیک کند. با یک چیدمان معمولی و دعوت از مردمی که مردم حداقل بیشتر از برنامه های تلویزیونی آنها را دوست دارند و حالا مردم به نوعی تشنه دیدن آنها در فضایی معمولی مانند این برنامه هستند. مثلا جول می آید و حرف هایی می زند که اگر مردم خوششان نیاید حداقل به آن فکر می کنند. یا مثلا محمد بحرانی می گوید: من وفادارترین مزدور تاریخ هستم. او دایره لغات خود را از دنیا گرفته است که در سال های اخیر رایج شده است و به نظر می رسد ادل این نکته را به برنامه زبان انتقادی اضافه کرده است. حتی هوتن شکیبا در یک برنامه فوتبالی از «لیسانسه» می گوید که چه بر سر سریال و سرش آمده است. عملکرد این برنامه به نظر می رسد این چیزها باشد.

چیزهایی که نمی دانستیم

“هرکسی که با مصدومیت هایی که من داشتم جای من بود احتمالا از فوتبال متنفر خواهد شد. می گفت فوتبالی را که جوانی ام را برای آن گذراندم رها کن و برو سر مزار پدر فوتبال. من پیشنهادهای وسوسه انگیز زیادی دریافت کردم و آنها مرا به سمتی هدایت کردند که بروم و بگذارند بگویند: دیدی، رفت.

به نوعی ادل با گفتن این جملات دلش را به روی حضار باز کرد. پخش فوتبالی که هم اکنون از حوزه تلویزیون خارج است تا حد زیادی موفق بوده و در میان محدودیت های موجود فضایی ایجاد کرده است. بیایید واقع بین باشیم، این خیلی خوب است که ادل نرفت و ماند. ای کاش حداقل عده ای اصول برنامه نویسی را از ایشان یاد می گرفتند.

جوک هایی که غیرعادی به حساب نمی آیند!

شاید در نگاه اول فکر کنید شوخی ادل با قد بهرام افشاری اگر در تلویزیون بود هزاران حرف و حدیث غیرعادی و این حرف ها داشت. اما حقیقت این است که در بستر چنین نمایش هایی، این گونه شوخی ها راحت تر بیان می شود و در ضرب المثل می گنجد و این اصلا عجیب نیست.

اما اگر کمی عمیق تر به این رویداد بپردازیم، ممکن است به چیزی برسیم که سال هاست در تلویزیون ندیده ایم، یعنی گردهمایی رسمی خانواده. این هوتن با حوصله روبروی عادل می نشیند و از بهرام افشاری می گوید. دو ستاره سینما و یک ستاره تلویزیون. آنهایی که حداقل «محبوب» هستند و به دلایلی که برای ما معلوم است، سال هاست در تلویزیون حضور ندارند. در واقع برنامه آدل قبلاً محلی برای دامپزشکان رادیو و تلویزیون است و خاص ترین چیز این است که مردم آنها را بسیار دوست دارند.

احسان عبدی پور; به یاد حمیدرضا صدر

شاید خاص ترین مهمان ادل احسان عبدی پور باشد. کسی که به دلیل لحن و اصطلاحات متفاوتش از نظر بعضی ها عمیق به نظر می رسد، اما او مخالفانی نیز دارد که با او مخالف هستند بهره وری فکر می‌کنند خب، در این سال‌ها ادل سعی می‌کرد تا حدی کمبود فردی مثل حمیدرضا صدر را در برنامه‌هایشان پر کند.

چهار کارت عادل ضربه فنی دیگری به صداوسیما وارد کرد

اما گویا برنامه های او همچنان فاقد یک مفسر معمولی است که فوتبال را در دل مخاطب جای دهد. امیر خیررضایی هم آمد و شاید در همان برنامه تاثیر خوبی گذاشت، اما دیگر همان آدم قبلی نیست، بیش از یک کمی خسته است. اما عبدی پور جای کار دارد و باید دید دوباره می آید یا نه.