4 سکانس از پروژه تقابل نتانیاهو و ایران

4 سکانس از پروژه تقابل نتانیاهو و ایران

تاکید بر تهدید ایران برای امنیت اسرائیل و منطقه، تلاش برای یافتن شریک یا شرکای قابل اعتماد و قدرتمند برای ماجراجویی نظامی علیه تاسیسات هسته‌ای ایران، تمرکز بر پیشبرد پروژه ایجاد یک اجماع جامع بین‌المللی علیه ایران و در نهایت بیشتر شدن انجام اقدامات تروریستی و خرابکاری موساد علیه تاسیسات و دانشمندان هسته ای ایران، 4 صحنه اصلی پروژه بزرگ رویارویی نتانیاهو با ایران در بحبوحه آغاز دولت جدیدش است.

زمان زیادی از آغاز به کار دولت جدید بنیامین نتانیاهو، رهبر حزب لیکود و نخست وزیر جدید رژیم اسرائیل نگذشته است. این دولت از ائتلاف حزب لیکود با احزاب راست افراطی اسرائیل به وجود آمد و به عقیده بسیاری از ناظران و تحلیل گران، از نظر اندیشه های رادیکال مذهبی و اجتماعی-سیاسی در تاریخ رژیم اسرائیل بی نظیر است.

بر اساس گزارش فرارو، دقیقاً به همین دلیل است که این دولت رویه ها و رفتارهای خاص و تهاجمی را در حوزه سیاست داخلی و به ویژه خارجی اسرائیل از خود نشان داده است. برخی تحلیل ها نشان می دهد که افراط گرایان اسرائیلی در دولت نتانیاهو بدون توجه به مواضع جامعه بین المللی، پروژه های شهرک سازی غیرقانونی بحث برانگیز خود را پیش خواهند برد. سوالی که حتی روسای جمهور آمریکا و سازمان ملل و سران کشورهای اروپایی نیز به آن اعتراض کردند.

اما اتخاذ این مواضع، علاوه بر انزوای بالقوه رژیم اسرائیل در عرصه بین‌المللی، باعث می‌شود که گروه‌های فلسطینی سازگاری مستمری علیه این رژیم و در نتیجه تنش و درگیری بیشتر نشان دهند. از سرزمین های اشغالی در واقع، انتظار درگیری های جدی و خشونت آمیز بین رژیم اسرائیل و فلسطینی های ساکن نوار غزه، کرانه باختری و اعماق سرزمین های اشغالی، اصلاً مشکل عجیبی و پیش بینی غیرمحتملی نیست (به جز اینکه پس از اخیر حملات افراط گرایان صهیونیست به مسجد الاقصی نیز فرصت دارد درگیری بین فلسطینی ها و رژیم اسرائیل به طور قابل توجهی افزایش یافته است. به طور کلی، دولت جدید نتانیاهو همه مؤلفه های لازم را برای اتخاذ سیاستی رادیکال و غیرمنطقی علیه فلسطینی ها دارد.

با این حال، شاید مهمترین حوزه ای که شاهد تغییرات عمده در رویکردهای رژیم اسرائیل خواهد بود، حوزه سیاست خارجی باشد. بنیامین نتانیاهو یکی از آن سیاستمدارانی در سرزمین های اشغالی است که عمدتاً از طریق فعالیت های خاص خود به شهرت دست یافت. نتانیاهو در همان ابتدای کار خود در یک سخنرانی به وضوح دو اولویت اصلی دولت خود را در حوزه سیاست خارجی اعلام کرد.

وی اولویت اول را مقابله با ایران و آنچه تلاش های آن برای دستیابی به تسلیحات هسته ای خواند، عنوان کرد و در ادامه تاکید کرد که برای پیشبرد روابط اسرائیل با کشورهای عربی و پروژه عادی سازی روابط با کشورهای عربی و اسلام، هر کاری که ممکن است انجام خواهد داد. که از دولت خودش شروع شد، چند قدم به جلو برداشت. با این حال، هم خود نتانیاهو و هم شخصیت های برجسته سیاست خارجی و تشکیلات امنیتی رژیم اسرائیل که اکنون در دولت او خدمت می کنند، تمرکز اصلی خود را به ایران معطوف کرده اند.

با این حال، چندان منطقی به نظر نمی رسد که تصور کنیم این طیف از سیاستمداران و فعالان، بدون در نظر گرفتن زمینه و پیامدهای آن، صرفاً اقدامات تهاجمی را چه در منطقه و چه در داخل ایران، علیه ایران دنبال خواهند کرد. با توجه به آنچه نتانیاهو تاکنون نشان داده و البته کارنامه 12 ساله نخست وزیری رژیم اسرائیل نیز موید آن است، 4 جنبه اصلی از سیاست جدید وی در قبال ایران قابل بررسی است.

1. افزایش تهدیدات ایران علیه اسرائیل

یکی از القاب مهم و مشترک بنیامین نتانیاهو به عنوان سیاستمدار برجسته در سرزمین های اشغالی که در میان افکار عمومی اسرائیل از او نام برده می شود، «آقای امنیت» است. در واقع، نتانیاهو سال‌ها توانسته است توجه گروه‌های مختلف جمعیتی ساکن در سرزمین‌های اشغالی را به خود جلب کند و ادعا کند که از ظرفیت لازم برای عقب راندن آنچه که سیلی می‌گوید تهدیدی علیه اسرائیل است، دارد و در دهه گذشته به یک چهره اصلی تبدیل شده است. سیاسی شدن

این عنوان که البته به نفع خود نتانیاهو است، تا حد زیادی به تلاش های روزافزون او و متحدانش برای ایجاد و اجرای تهدیدات امنیتی مختلف علیه اسرائیل مربوط می شود. در واقع نتانیاهو با ایجاد ترس و وحشت جهانی در میان ساکنان سرزمین های اشغالی، به نوعی خود را به عنوان گزینه اصلی معرفی کرد که می تواند به آنها احساس امنیت بدهد.

بنابراین انتظار می رود دولت جدید نتانیاهو و همکارانش کمپین های تبلیغاتی گسترده ای را علیه ایران انجام دهند تا تهدیدات تهران علیه موجودیت اسرائیل و منافع حیاتی آن را برجسته کنند. اقدامی که نه تنها موقعیت قدرت آنها را به ضرر رقبا و مخالفان تثبیت و تقویت می کند، بلکه زمینه های لازم را برای پیشبرد نقشه های نتانیاهو و تیم نظامی، جاسوسی و سیاسی اش علیه ایران فراهم می کند. از این منظر، اولین دستور کار و اولویت آقای امنیت در رابطه با ایران، القای احساس ناامنی در سرزمین های اشغالی (توسط ایران) به شهروندان اسرائیلی (در زمینه های مختلف مانند پرونده هسته ای ایران یا حضور آن در منطقه) خواهد بود.

اکنون این بلاتکلیفی را می توان هم به طور مستقیم در رابطه با ایران و هم به صورت غیرمستقیم در قالب کمک و همکاری ایران با جریان مقاومت فلسطین و لبنان یا تحرکات تهران در سوریه مطرح کرد.

2. یافتن شریک در ماجراجویی علیه ایران

یکی از حقایق مسلم در مورد سیاست رژیم اسرائیل در قبال ایران این است که این رژیم به ویژه از زمان اوج حادثه هسته ای و قدرت اتمی ایران همواره نشان داده است که آماده حمله به تاسیسات هسته ای کشورمان است. هم اکنون نیز اسرائیلی ها و دستگاه های نظامی و امنیتی آنها پس از چندین دوره برگزاری رزمایش مشترک و تهیه طرح ها و برنامه های مختلف در این راستا، آمادگی خوبی برای اجرای این برنامه دارند. اما اجرای این موضوع به ویژه با توجه به شکست مذاکرات برجام و سرعت بالای تحولات هسته ای ایران با دو چالش اساسی مواجه است.

اول، اگر اسرائیل به تاسیسات هسته ای ایران حمله کند، این اقدام عواقب گسترده ای خواهد داشت. ایران از عمق استراتژیک و قدرت نظامی قابل توجهی برخوردار است و این توانایی را دارد که به صورت انفرادی یا در قالب محور مقاومت ضربات سنگینی به رژیم اسرائیل وارد کند. سوالی که حتی در محاسبات استراتژیک اسرائیل نیز مورد توجه قرار گرفته است.

علاوه بر این، اسرائیلی‌ها با وجود داشتن نیروی هوایی مجهز که اکثر جنگنده‌های آن‌ها از غرب به‌ویژه آمریکا خریداری می‌شود، همچنان از برخی نقص‌های فنی برای حمله به ایران رنج می‌برند. اگر آنها تصمیم به حمله به تاسیسات هسته ای ایران که در پهنه جغرافیایی وسیع ایران گسترده شده است، با کمبود هواپیماهای سوخت رسان مدرن مواجه می شوند. بنابراین، تنها طرفی که می‌تواند در بحث تبعات ماجراجویی اسرائیل علیه ایران برای صهیونیست‌ها و رفع نیازهای عملیاتی آنها فعال باشد، «دولت آمریکا» است.

البته تاکنون گزارش‌ها و مقالات زیادی نوشته شده است که تاکید می‌کند حمله رژیم اسرائیل به تاسیسات هسته‌ای ایران بدون کمک آمریکایی‌ها نه تنها ایده‌ای نپخته و خام، بلکه غیرممکن است. اگر انجام شود، می تواند. این می تواند پیامدهای مخربی برای خود اسرائیل داشته باشد و حتی می تواند برنامه هسته ای ایران را تنها برای مدت کوتاهی مختل کند (با توجه به ماهیت پیچیده برنامه هسته ای ایران). از این منظر، نتانیاهو دولت بایدن را به عنوان شریک اصلی خود برای تحقق عملیاتی ایده حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران ارزیابی می‌کند.

در همین حال، دولت بایدن نشان داده است که دیپلماسی را به درگیری نظامی با ایران ترجیح می دهد و حتی پیش از این نیز در اقدامی هوشمندانه، از تحویل هواپیماهای سوخت رسان پیشرفته به اسرائیل تا سال 2024 خودداری کرد. از طریق لابی های قدرتمند و بانفوذ یهودی در آمریکا، دولت بایدن را تا حد امکان برای همکاری و همکاری با طرح های جنگی اسرائیل علیه ایران تحت فشار قرار خواهد داد.

این در حالی است که ممکن است آمریکایی ها تا حدودی و قدم به قدم با اسرائیلی ها همکاری کنند تا انگیزه های خاصی را به تهران برسانند.

3. تمرکز بر پروژه اجماع بین المللی علیه ایران

یکی از سیاست‌ها و رویه‌هایی که نتانیاهو در دولت‌های قبلی خود به‌طور واضح و مهم علیه ایران داشت، روی آوردن به افکار عمومی بین‌المللی و همچنین دولت‌های جهانی در عرصه بین‌المللی برای طرح ادعاهای مختلف علیه ایران و معرفی ایران به عنوان ناخواسته بود. شرکت کننده

بارها شاهد موضع گیری او علیه ایران در سخنرانی هایش در سازمان ملل بوده ایم و حتی یک بار برای نشان دادن آنچه او تهدید هسته ای ایران می نامد، تصویری از یک بمب و مراحل رویکرد ایران به هسته ای را به جهانیان نشان داد. سلاح ها در شرایط فعلی و با در نظر گرفتن پدیده اعتراضات در کشورمان که باعث شکل گیری فضای نه چندان مساعد بین المللی علیه ایران شد، انتظار می رود افکار و افکار ضد ایرانی نتانیاهو نسبت به گذشته خریداران بیشتری داشته باشد.

در این فضا منتفی نیست که نتانیاهو و به خصوص تیم امنیتی وی در حال تدارک مجموعه ای از پرونده های قضایی و موضوعات مرتبط با پرونده هسته ای ایران باشند و در مواقع مختلف با برنامه ریزی های خود در قالب پروژه های رسانه ای و اظهارات شخصی نتانیاهو اقدام به ایجاد طرح کنند. فضای بیشتر از قبل بر ایران سنگینی می کند، بنابراین به نحوی از این طریق فشار بر دولت های غربی برای اتخاذ رویکردهای تقابلی علیه ایران برای بازگشت به فضای مذاکره با این کشور امکان پذیر نخواهد بود و اسرائیل به راحتی می تواند دولت ها را متقاعد کند و افکار عمومی از اقصی نقاط جهان برای متقاعد کردن نامشروع بودن آن علیه تهران تدابیری اتخاذ کند.

4. فعال شدن مجدد «موساد» برای طرح های تروریستی در ایران

تردیدی نیست که آمریکا و به ویژه دولت دموکراتیک کنونی آن حاضر نیست به هر قیمتی با دولت نتانیاهو و ادعاهایش علیه ایران مدارا کند. دلیل این امر نیز مشخص است زیرا آنها نمی خواهند فقط برای حکم اسرائیل وارد بازی شوند و ضربات سنگینی را در این بازی متحمل شوند. از سوی دیگر، نتانیاهو و دولتش نیز با خطرات و محدودیت‌های زیادی در پیگیری اقدام نظامی ماجراجویانه علیه ایران مواجه هستند.

بنابراین انتظار می‌رود سازمان جاسوسی موساد اسرائیل دوباره فعال شود، به‌ویژه در پرونده هسته‌ای ایران (اگرچه موساد در دولت‌های قبلی نتانیاهو با دولت وی علیه ایران همکاری نزدیک داشت) و شاهد اقداماتی باشد که انجام می‌دهد. و برانداز، چه در تاسیسات هسته ای کشورمان و چه علیه دانشمندان و شخصیت های تاثیرگذار در این حوزه. از این منظر، اسرائیل استراتژی کشتار هدفمند و خرابکاری را مشکلی می داند که می تواند در غیاب گزینه نظامی معتبر برای نابودی کل برنامه هسته ای ایران به آن تکیه کند.

ایران احتمالاً به این حملات یا در زمین یا در قالب تقویت قابلیت های هسته ای خود پاسخ خواهد داد. موضوعی که تحقق آن در شرایط کنونی که ایران نسبت به سال های گذشته پیشرفت چشمگیری داشته و اکنون در سطح بالای 60 درصد در حال انجام عملیات غنی سازی است، ممکن است خیلی زود به یک بحران تمام عیار و تنش گسترده بین ایران ختم شود. و محور مقاومت تحت رهبری او) با اسرائیل، بلکه کل منطقه خاورمیانه را وارد دوره جدیدی از هرج و مرج و تنش کند.

اما این سناریو با توجه به بن‌بستی که در روند مذاکرات هسته‌ای ایران، تشدید فضای بین‌المللی علیه کشورمان و به‌ویژه تشدید تقابل اروپا با ایران (به دلیل ادعاهای مختلف درباره ایران) ناامیدکننده به نظر می‌رسد. نقش ایران در قالب جنگ اوکراین) امکان اجرا وجود دارد. بنابراین ایران باید برای هر مرحله و بخشی از سیاست‌ها و برنامه‌های ضد ایرانی نتانیاهو و دولتش علیه کشورمان رویه‌ها و سیاست‌های مشخصی را مشخص کند و به عنوان کنشگری منفعلانه وارد صحنه نشود.

منبع: فرارو

دیدگاهتان را بنویسید