آرزوی برآورده نشده «ارشا اگداس» چه بود؟/ ما هنرمندان نادانیم!


ساعت: 15:23
تاریخ انتشار: 1401/05/14
کد خبر: 1888062

مراسم اولین سالگرد درگذشت ارشا اقدسی بازیگر فقید پنج شنبه گذشته ۲۲ مردادماه در تالار فردوس موزه سینما برگزار شد.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به گزارش روابط عمومی موزه سینما، در ابتدای این مراسم سید جواد هاشمی مجری این مراسم گفت: عجیب است که یک سال گذشت و برای برخی از شما یک روز بدون ارشا نگذشته است و چگونه بارها گفته ایم که یادش گرامی و خدا رحمتش کند.

وی ادامه داد: هیچ مردی در میان شما نیست که او را به نیکی یاد نکند و قطعاً جای او بهشت ​​است و ما غمگینیم و اشک می ریزیم که از دوریم و یادآوری جای خالی او سخت است، اما برای کسی که در موقعیت خوبی قرار دارد سخت نخواهد بود. کسانی که نگاه عجیبی به مرگ داشتند را باید تجلیل کرد نه عزاداری.


«آرشا آگداسو» دوست داشت از هیجان بمیرد

در ادامه امیر میرآخوری، مدیر گروه تیزده و از دوستان نزدیک ارشا اقدسی نیز می‌گوید: «برای من خیلی سخت است که اینجا بایستم و درباره ارشا صحبت کنم. چون شما همه دوستش بودید و اگر نبود اینجا نبودید و خیلی ها می توانستند بیایند اما نیامدند. دست همه کسانی را که در این سال برادرانه به ما کمک کردند می بوسم.

او اضافه کرد: «ما از یک سال پیش خاطرات و عکس‌هایمان از آرشا را در موقعیت‌ها و مکان‌های مختلف مرور می‌کنیم و حالمان خوب نیست.» نمی‌خواهم حال شما را خراب کنم چون اگر خود ارشا اینجا بود، قطعا کاری برای تغییر روحیه شما انجام می داد. سینمای ایران گوهری را از دست داده که اکنون جایش پر نمی شود. او هم حرفه ای بود و هم با اخلاق و بیشتر از اینکه کارش چشمگیر بود، انرژی خوبی داشت که باعث می شد همه او را در سینما دوست داشته باشند. همچنین حرفه ای بودن او باعث می شود حتی در مجامع بین المللی هم کار کند و پرچم ایران را به اهتزاز درآورد.

وی با اشاره به موفقیت های پررنگ ارشا اقدسی در سینما ادامه داد: پیمان عبدی عزیز با اینکه در کشور دیگری بزرگ شد اما در مسیر بدلکاران ایرانی گام بلندی برداشت اما ارشا در همین خاک بزرگ شد و به جاهایی رسید که برای همه با حداقل بودجه هستند ما شگفت انگیز بودیم. امروز برای خودمان ناراحتیم که چنین دوست و معلمی را از دست دادیم. ارشا همیشه می گفت دوست دارد از هیجان بمیرد و بزرگترین هیجان این است که ماشین را برگرداند. خدا باید کسی را آنقدر دوست داشته باشد که زندگی و مرگ او را آنطور که می خواهد بسازد.

در ادامه مراسم کلیپی از فعالیت های زنده یاد ارشا اگداس پخش شد.


خواسته برادرم را برآورده کرد

پس از کلیپ رعنا اقدسی، خواهر ارشا اقدسی در سخنانی گفت: متاسفانه سال گذشته نتوانستم برای خداحافظی با ارشا که از جانم برایم عزیزتر است بیایم و شاهد بدرقه او از راه دور توسط دوستان و مردم بودم. ایران عزیز.”

وی ادامه داد: امیدوارم تیم بدلکاری 13 بیشتر از گذشته به کار خود ادامه دهد و باعث شود همه ما به ارشا عزیز افتخار کنیم. از صمیم قلب آرزو می کنم آخرین و مهمترین آرزوی ارشا محقق شود و بدلکاری ها به جشنواره فیلم فجر اضافه شود. یادم هست به او گفتم چرا در این مورد حرص می خوری و بعد احتمالاً می خواهی حرص داری کاندید شوی و جایزه بگیری و گفت باید رشته اضافه شود و بقیه مسائل مهم نیست. از عزیزانی که اینجا حضور دارند و صدای من را می شنوند خواهش می کنم که آرزوی کسی که در بین ما نیست برآورده شود.


دل ما صحنه آتش بازی شد

فرشته نصیری، صداپیشه سد وسیما نیز گفت: ارشا مانند دنیایی پر از اعتماد، عشق، میهن پرستی، هدف، احترام و همه ویژگی های خوب بود. نبود ارشا و نبود بهشت ​​آرمان اوست که ما را به آتش می کشد. ارشا عزیز می دانیم که روحت با ماست و با لبخند به ما نگاه می کنی، از ما نپرس، دل ما را نگیر. چگونه می توانم درد و دوری از مادرت را توصیف کنم و غم بزرگی را که در آن یک سال داشتیم توصیف کنم؟ کلمات در این غم بزرگ بی اهمیت هستند. چگونه از غم تنها خواهرت که در لبخند تو زندگی می کرد بگوییم. چگونه می توانم از غم هنرمندان، دوستان و همه ایرانیانی که شما را دوست داشتند، بگویم که دلشان پر از آتش است. آتش بازی را خوب بلد بودی اما این بار دل ما صحنه آتش بازی شد. شاید از پدر و مربی خود پیمان آبادی راضی باشید اما اگر ما را ببینید حتما خوشتان خواهد آمد. ساختار زندگی شما ما را به یاد حدیث پیامبر می اندازد که می فرماید: «برای دنیات چنان کار کن که گویی جاودانه خواهی ماند و برای آخرتت چنان کار کن که گویی فردا می میری.» با عزاداری های محرمی که این روزها داریم. از امام حسین (ع) می خواهم که شما را نیز شفاعت کند.

سپس کلیپی دیگر از صحنه های بدلکاری ارشا اگداس پخش شد.


باید از خدا بخواهیم که عزیزانمان را بعدا از دست ندهیم

رضا بنفسه‌ها در بخشی دیگر از این مراسم به بیان خاطراتی از پدر ارشا اقدسی پرداخت و گفت: قبل از انقلاب کارمند وزارت کار بودم و دانشجویان برای دوره کارآموزی به من مراجعه می‌کردند و یکی از دانشجویان پدر ارشا بود و با اینکه کوچکتر از من، ما با هم دوست بودیم. مدتی همدیگر را نمی شناختیم تا اینکه به منزل ایشان زنگ زدم و گفتند به لطف خدا از دنیا رفته است. سپس با ارشا اقدسی آشنا شدم و مدتی با او و خانواده اش آشنا شدم. ما نباید از خدا بخواهیم که عزیزانمان را از دست ندهد، بلکه باید از خدا بخواهیم که بعداً آنها را از دست بدهیم. فکر می کنم برای رفتن ارشا زود بود و می توانست بعد از 40 سال توانایی های خود را نشان دهد.

پس از آن، مهنوش مرادی همکار ارشا اقدسی از تیم 13 نیز گفت: خوشحالم که اینجا هستم، وظیفه خودم می دانم که در مقابل همه افرادی که در کنارمان بودند و همچنین کسی که زحمت کشیده و من هرگز دیده باشم. تحت تعقیب؛ ممنون حسام وهابی از مادر ارشا عزیز هم تشکر می کنیم که اگر حمایت آنها نبود شاید تیم سیزدهم به کار خود ادامه نمی داد و تشکر دیگرم از امیر میرآخور سرپرست تیم سیزدهم که سخت ترین کار دنیاست. بدون ارشا

حسین سلیمانی، بازیگر و دوست صمیمی ارشا اقدسی نیز گفت: «اگر ارشا امروز در این مراسم بود، اتاق را ترک می کرد، زیرا دوست نداشت از او تعریف کنند. او فردی سپاسگزار بود و دوست داشت دیده شود، اما خودش را با کارش ثابت کرد.» از موزه از سینما تشکر می کنم که چنین مراسمی بدون بوروکراسی ترتیب داده و ویترینی برای ارشا عزیز ایجاد کرده است.

بعدها محمد فلاح یکی از طرفداران ارشا اقدسی تابلویی را به مادرش هدیه کرد و مادر ارشا آن را به موزه سینما اهدا کرد.


راه اندازی مدرسه بدلکاری آرزوی ارشا بود

فرزانه بعثتی، مادر ارشا اقدسی نیز گفت: تولد ارشا شادی خاصی را در خانواده ما به ارمغان آورد. پدرش از شوخی‌های او لذت می‌برد و او که خودش یک ورزشکار بود، ریشه برخی از شیطنت‌های او بود. خواهرش که 6 سال از او بزرگتر بود از او حمایت کرد و جایی برای انتقاد از من نگذاشت. ارشا خواهرش را خیلی دوست داشت. نتیجه نقشه این بود که از طریق خواهرش که تاثیر کلام روی ارشا داشت او را از انجام کاری بازدارند و او را تشویق به انجام کاری کنند.

وی ادامه داد: از کودکی با شخصیت هایی که در کارتون ها می دید همذات پنداری می کرد و ساعت ها سرگرم می شد. دوران کودکی او با اسبی خیالی، تفنگی بر دوش و خمیرش می گذرد که از آن اشکال مختلفی می سازد. علاقه او به هنرهای رزمی باعث شد که به آیکیدو روی آورد و بعدها گفت: کودکی بسیار خوبی داشتم. سال ها بعد همزمان با دریافت بورسیه به ایتالیا رفت و شاگرد پیمان آبادی شد. او تیم بدلکاری خود را به نام تیم 13 ایجاد کرد و معتقد بود که 13 عددی است مانند هر عدد دیگری و بد نخواهد بود. او با بدلکاری در فیلم جیمز باند در سال 2013 به شهرت جهانی رسید و یکی از تنها 5 نفری شد که رکورد وارونه کردن ماشین را در اختیار دارد.

وی ادامه داد: او معتقد بود که بدلکاران شایسته دریافت پروانه فیلم هستند و نادیده گرفتن این حرفه خطرناک را غیر قابل توجیه می دانست و می خواست مدرسه بدلکاری برای بازیگران مستعد تاسیس کند. در جشن حافظ به همت امید معلم اولین جایزه این رشته را دریافت کرد اما خود ارشا در این مراسم حضور نداشت. همچنین تعدادی از جوایز و یادگاری های او به موزه سینما اهدا شد و اکنون پسرم گنجی در موزه سینما دارد. او پسری شجاع است و معتقد است مرگ اتفاق زیبایی است که فقط یک بار اتفاق می افتد. وقتی او دچار تصادف و مرگ مغزی می شود، متاسفانه طراح انگلیسی این فیلم مسئولیت تصادف را بر عهده نمی گیرد. همانطور که او می خواست مرگ ارشا به موازات زندگی او اتفاق افتاد و در حالی که قهرمان زنده بود به عنوان قهرمان مرد و پس از مرگ اعضای بدنش به بیمارستان اهدای اعضای بدن در لبنان منتقل شد و در یک روز گرم تابستان در 22 مرداد درگذشت. ، 1400.


متاسفانه ما هنرمندان نادانی هستیم

همچنین مازیار میری کارگردان سینما که در این مراسم حضور داشت نیز گفت: خانم اقدسی بیوگرافی ارشا را برای ما تعریف کردید، باید اضافه کنم که ارشا کاری کرد که بچه های سینما به آرزوهایشان جامه عمل پوشاندند. ممنون که او را به دنیا آوردی. متأسفانه ما هنرمندان نادانی هستیم و فراموش می کنیم که برخی از دوستان برای ما چه کرده اند. بسیاری از بازیگران و سوپراستارهای سینمای ایران امروز باید در اینجا حضور داشته باشند چرا که برخی از اهالی سینما جوایز و سیمرغ های خود را مدیون ارشا هستند.

فرزانه بعثتی (مادر ارشا اقدسی)، رعنا اقدسی (خواهر ارشا اقدسی)، مازیار میری، حنا کامکار، حسن مصطفوی، حسام وهابی، رضا بنفشه ها، شاهرخ استهری، پوریا شکیبایی، پندار اکبری، حسین سلیمانی، باقری، حسین بزرگ زادگان، فرشته نصیری، حامد تهرانی، اعضای گروه بدلکاری 13، علی خیری، محمود محکی از جمله افراد حاضر در این مراسم بودند.

دیدگاهتان را بنویسید