انتقاد تند سیاوس یزدانی از باشگاه استقلال

سیاوش یزدانی که همراه با کاروان استقلال به مشهد مقدس سفر کرده بود به دلیل مشکلات سربازی نتوانست در لیست تیمش قرار بگیرد. وضعیت خدمت سربازی او را مشخص کنید.

یزدانی که هنوز باور ندارد به سربازی دعوت شده است، شب گذشته در گفتگوی جنجالی و مفصل با برنامه «فوتبال برتر» از مدیران استقلال به سرمربی این تیم و البته مسئولان انتقاد کرد و از آنها خواست رسیدگی کنند. اجازه نده در فوتبال به تو آسیب برساند.

سیاوس یزدانی که به تازگی 30 ساله شده است، در مورد عملکرد مدیران استقلال در پرونده سربازی خود موضع گیری شدیدی داشت که مشروح آن را در ادامه می خوانید:

می دانم که درد دارد، اما دوست دارم صادق باشم

نمیدونم چی بگم تو اون مدت خیلی استرس داشتم. من دوست دارم شخصاً در برنامه شرکت کنم، اما به دلایلی فعلاً باید سکوت کنم. حالا وقتی صحبت اقوام (سمیعی و زاهدی) را شنیدم، گفتم توضیح مختصری بدهم. نمی توانم همه چیز را بگویم، اما سعی می کنم مثل همیشه صادق باشم، هرچند به ضررم است، اما دوست دارم الان صحبت کنم و از حقم دفاع کنم.

باشگاه هر روز به من می گفت که کارت خوب است

می دانستم که 6 ماه حضورم در تیم ملی در چنین روزی به پایان می رسد و فکر می کنم باشگاه مطمئناً بداند، اما باشگاه هر روز به من می گفت که خوب می شود و کارت خوب می شود و تو می شوی. سرباز قهرمان و اتفاقات خوبی می افتد. گفتم یک ماه دیگر فرصت ندارم، اما به من گفتند اشکالی ندارد، حتی نمی دانستم سرباز ارتش هستم یا سپاه و این چیزها را واقعا نمی دانستم چون واقعاً نبودم. به دنبال این چیزها بودم و فوتبال بازی می کردم.

بعداً برای تعقیب سرباز به تمرین رفتم و مجیدی مرا جریمه کرد

یکی دو روز آخر متوجه شدم که سهمیه سپاه هستم و باید به فجسپاسی بروم و اصلا این را نمی دانستم و خیالم راحت شد. هم باشگاه و هم آقای مجیدی. من چند بار با آقای مجیدی صحبت کردم، حتی اوضاع به قدری بد بود که 2-3 روز پیش تمرین نرفتم و به پلیس +10 رفتم و دیر به تمرین رسیدم که آقای مجیدی گفت شما دیر آمدید و شما مجاز به تمرین نبودید! گفتم آقا فرهاد حال روحی ام خراب است.

3 ماه از زمانی که آقای آجورلو به من گفت کارت درست می شود می گذرد

آنجا به آقای آجورلو زنگ زدند و آقای آجورلو ناراحت شد که چرا سیاوش رفت دنبالش؟ گفتم خوبم پس خوبم. من هم جواب دادم آقای آجورلو پس کار خودت را بکن و خیالم را راحت کن، 3 ماه است که می گویم خوب می شود یا نه، لطفاً بگو، چون این آینده و زندگی من است. احساس می کنم نبردی بین سیستم جذب نیرو و باشگاه استقلال شروع شده است و من و حسین مرادماندا رومن از این اتفاقات بی اطلاع بودم.

باشگاه واقعاً من را راحت کرد

روحمان اصلاً متوجه این نبرد نبود، اگر قرار بود سرباز شویم، به ما می‌گفتند برو فجسپاسی بازی کنیم. از اول فصل اصلا صحبتی نشده و باشگاه سال ها وقت ما را گرفت، باشگاه واقعا خیالم را راحت کرد و گفت هیچ اتفاقی برای شما نمی افتد. من حتی نمی دانستم در سپاه هستم، اگر می دانستم زودتر ثبت نام می کردم و می رفتم فجرسپاسی. حتی تا امروز امیدوار بودم و با تیم به مشهد رفتم و در رختکن گفتم پنجره نقل و انتقالات بسته است، وظیفه من چیست؟ باید چکار کنم؟

زندگی من از غفلت ویران شده است

حالا می‌خواهم راحت حرف بزنم، چون در این بین سیاوش یزدانی قربانی شده و آینده‌ام به هم می‌ریزد. 30 سال زحمت کشیدم تا به این جایگاه برسم، می دانید استقلالی شدن و بعد ملی پوش شدن چقدر سخت است. خیلی از جوانان می خواهند به اینجا بیایند، آنهایی که من را می شناسند می دانند که چقدر زحمت کشیدم تا به این جایگاه برسم، اما بی خیال تمام زندگی ام خراب می شود.

چه کسی پاسخگوی آینده ویران شده من خواهد بود؟

نمی دونم الان به کی اعتراض کنم که یقه ام رو بگیرم؟ باید یقه باشگاه بگیرم یا یقه نظام وظیفه؟ اما حالا چه کسی می‌خواهد مسئول آینده ویران شده من باشد؟ 30 سال زحمت کشیدم و به مقام رسیدم، امروز هم رفتم رختکن و گفتم تکلیفم چه می شود، گفتند تو را به فجر می دهیم و از فجر قرضت می کنیم و بازی می کنی. برای ما برای سه ماه اینجا!

تو در آستانه جام جهانی با آینده من بازی کردی

احساس می کردم دارم مسخره می کنم. 5 ماه است که اینطور صحبت می کنند، اگر قرار بود سرباز شوم، زودتر تکلیف من را مشخص می کردید تا بروم آنجا بازی کنم. چرا باید آینده من را بازی کنید؟ حالا باید چکار کنم ملوان بازی کنم؟ لطفا داستان این توله های بزرگ را برایم تعریف کنید ….. من خیلی زحمت کشیدم و در آستانه جام جهانی هستیم، تکلیف من چیست؟ احساس می کنم دعوا شده و نظام وظیفه می خواست قانون مداری خود را ثابت کند، من و حسین مرادمند قربانی شده ایم.

حتی امروز باشگاه به من گفت که خوب می شود!

اگر مجبور بودیم زودتر برویم، به ما گفتند زودتر برویم. حتی می گویم امروز هم به من می گویند خوب می شود! باشگاه به من گفت اشکالی ندارد، گفتند بیا و ما از تو مراقبت می کنیم. حتی گفتند بیا قراردادت را تمدید کن، گفتم: «مسئله نظامی را شما تصمیم بگیرید. مشکلی برای تمدید قراردادم ندارم.»

سر کنکور با یک افسانه سرم را بریدند!

همه اینها به کنار، درس خواندم و دانشجو بودم، دو ساعت مانده به کنکور قصه بازی کردم و اشتباه کردم، می خواستم بگویم فوتبالیست را می شود تربیت کرد. جامعه ورزش و فوتبال باید از من حمایت می کرد چون نماینده آنها بودم، اما سازمان سنجش خیلی راحت من را دو سال از تحصیل محروم کرد وگرنه الان دانشجو بودم و پنج سال دیگر در مقطع دکترا می خواندم. آنجا هم سازمان سنجش آمد تا قانون مداری خود را ثابت کند و باز هم سیاوش یزدانی به راحتی سر بریده شد!

همراه داشتن گوشی در کنکور ممنوع نبود، زیرا …

از سازمان سنجش نباید نام ببرم اما امسال سال تاج بود و گوشی را برنداشتند و همه دانش آموزان با گوشی به کنکور آمدند! حتی شناسنامه هم نگرفتند یعنی اگر به جای خودم تو را برای کنکور می فرستادم هیچکس متوجه نمی شود. سال تاج بود و شرایط خیلی بد بود و همه تلفنی آمدند، کلیپ های زیادی از این جلسه کنکور دارم که مستقیم برایم فرستادند. امسال سال استثنایی بود، اولین باری نبود که در کنکور شرکت می کردم اما این اتفاق افتاد و 2 سال حذف شدم.

هر چه بیشتر ساکت می شوم، بیشتر به من ضربه می زنند

اتفاقی برایم افتاد که روحم از آن خبر نداشت، آنقدر خبر نداشتم که نمی دانستم سپاه هستم یا ارتش، آنقدر خیالم راحت شد. من نماینده جوانان این کشور هستم، شاید ارتش این کشور به خیلی ها آسیب رسانده و به خیلی ها کمک کرده است، من کاری ندارم. سرباز مقدس است و همه باید یک روز برویم، نگفتم نمی روم، اما گفتم در شرایطی هستم که 30 سال است تلاش می کنم و فاصله چندانی با جام جهانی ندارم. کنکور که محرومم می کنه اما 2 ماه فرصت می ده تا برم مدرسه. من یک جوان سالم برای این کشور بودم، درس خواندم و ورزش کردم. یک جوان در این مملکت چه باید بکند؟ هر چی ساکت میشم بیشتر بهم میزنن! خدا او را دوست ندارد

من اشتباه کردم لطفا 2-3 ماه به من فرصت دهید

من اشتباهی کردم که واقعا مرتکب نشدم چون روحم خبر نداشت، اما الان بین نظامیان و باشگاه استقلال بحثی پیش آمده که هیچ سنخیتی با آن جوان سالم و شهروند مفید این مملکت ندارم. الان ازشون میخوام کمکم کنن اشتباه نکردم میخوام 2-3 ماه بهم فرصت بدهند اگر 2-3 فرصت بدهند برم درس بخونم و زندگی کنم ولی اگه الان برم سرکار همه تلاش ها از بین می رود و معلوم نیست کجا خواهم رفت و همه چیز به باد می رود و خدا می داند چه بر سر من می آید.

من برای کمک به کارکنان دست دراز می کنم

حالا سرم پوشیده است، سرم نیست، زندگی من و خانواده ام پوشیده است. او اشتباه کرد و به اینجا رسید، حالا نمی دانم چه کسی اینجا اشتباه کرده و کاری به آن ندارم، حالا به مراجع مراجعه می کنم. قانون باید از یک جوان مفید در این جامعه حمایت کند، الان انتظار دارم قانون از من حمایت کند، الان می توانند بگویند یزدانی باید خدمت کند اما الان باید از من حمایت کنند چون شهروند مفیدی برای این جامعه بودم.

اکنون دفتر برای من مقدس نیست زیرا …

لطفا 2-3 ماه به من فرصت دهید، آنها من را 100٪ قبول می کنند. من 2 سال از مدرسه خارج شدم و 2-3 دلیل برای کمک به من دارم. آنها درس من را گرفتند، این چیزی بود که باشگاه به من گفت. حرف من الان این است که 2-3 ماه به من کمک کنید، آینده یک کشور جوان در خطر است. سربازها مقدس هستند، اما فعلاً برای من مقدس نیستند زیرا به آینده زندگی من لطمه می زنند!

لطفا به من و آینده ام کمک کنید

من نگفتم که نمی روم، شاید در این مملکت اشتباهاتی شده و قانون به خیلی ها ظلم کرده یا به خیلی ها کمک کرده است و الان کاری به آنها ندارم. حالا قانون می تواند به من و آینده جوان مملکت کمک کند، می گویم 2-3 ماه به من فرصت بدهید تا در کنکور قبول شوم و به تحصیل و زندگی و فوتبال برگردم. اکنون این اتفاق می افتد و به آینده جوان کشور لطمه می زند. من فقط می خواهم به من کمک کنم و لطفا.

دود سرسختی در چشمانم و مرادمند شکل گرفته بود

شاید این امر باعث شود که جوانان کشور از مسیر خود منحرف شوند و راهی جاده خاکی شوند. احساسم این است که می توانستند کمک کنند، من خودم تا الان چیزی نگفته ام، اما باشگاه حرفی می زند و اینجا و آنجا حرف می زند و این مصاحبه ها باعث لجبازی او شد و دود از چشمان من و حسین مرادمند بلند شد. 2 ماه به تعویق انداختن سرویس فکر نکنم کار مهمی بود، نمیگم سرویس نمیدم.

لطفا تا اعلام نتایج کنکور در اردیبهشت ماه فرصت بدهید

تا الان سکوت کردم و حرفی نزدم و ناگفته دیگری هم دارم که خدای ناکرده بیایم و حرف بزنم، اما شاید این سخنرانی به ضرر من باشد; حالا هر اتفاقی هم بیفتد، نمی دانم قانون چیست، اما به عنوان یک جوان در این کشور، دوست دارم قانون به من کمک کند. اگه تونستن و دستشون بازه 2-3 ماه بهشون فرصت بده تا نتایج کنکور که فکر کنم اوایل اردیبهشت بیاد. خواهش می کنم اگر می توانند این کار را بکنند تا به آینده ورزشی من خدشه وارد نشود چون برای خدا کار کردم.

من هرگز چنین روزی را برای خودم ندیده بودم

من نمی توانم باور کنم که این اتفاق افتاده است، او امروز در فرودگاه با بچه ها خداحافظی می کند و من نمی توانم باور کنم که بتوانم با بچه های تیم خداحافظی کنم؟ تا 2 روز پیش نمی دانستم فردا چه می شود، اصلا چنین روزی ندیدم. متاسفانه این سوال تمام زندگی من را تحت الشعاع قرار داد، من کاری به باشگاه ندارم و الان حسابم در حال انجام وظیفه است، کمک کنند و دستشان باز است، چند ماه به من فرصت دهید.

فصل تموم شد و من کنکور ندادم میرم سربازی

ارتش مقدس است و همه جوان ها باید بروند و من هم باید بروم اما الان دارند به زندگی من لطمه می زنند. اگه فصل تموم بشه و کنکور نروم برم سربازی ولی الان پنجره ی زمستون بسته شده برم فجرسپاسی چیکار کنم؟

به باشگاه گفتم داری مسخره ام می کنی؟

نمی دانم کجا بروم و خودم را معرفی کنم. من در این مورد چیزی نمی دانم، تازه 2 روز پیش فهمیدم که من سرباز سپاه هستم و باید به فجسپاسی بروم. اونی که تو ارتشه باید بره پیش ملوان، من اصلا این چیزا رو بلد نبودم. من فوتبال بازی می کردم و اصلا از این چیزها خبر نداشتم، حتی می گویم تا امروز رفتم باشگاه و گفتم چه کار کنم؟ گفتند شما را به فجر دادیم و 3 ماه دیگر شما را دوباره جذب می کنیم! گفتم شوخی می کنی؟ الان 2 روز دیگه پنجره لیگ بسته میشه و من به عنوان ملوان نمیتونم برم.

باشگاه گفت ما تو را به فجر سپردیم و دوباره جذبت می کنیم!

امروز به من گفتند تو را به فجر سپرده ایم تا خودت را معرفی کنی و باز هم بهره می گیریم تا برای ما بازی کنی. گفتم 5 ماه است که مرا استخدام کرده ای. من نمی دانم با چه حسابی اینطور صحبت کردند و حالا نمی دانم حقم را از چه کسی بگیرم. من دنبال حق نیستم و فقط به دنبال یک درخواست هستم، حالا به من و حسین (مرادمند) ظلم می شود اگر قانون باز است و می تواند کمک کند بسم الله و اگر نه سرباز شدیم و چپ (می خندد).

باور کردنی نیست که من با این روز مواجه شدم

باورم نمی شود بعد از این همه در چنین روزی زجر کشیدم، زیرا می دانید که فوتبالیست شدن در این کشور بسیار سخت است، کسانی که مرا می شناسند می دانند از کجا شروع کردم و به اینجا رسیدم. فوتبالیست شدن و درس خواندن خیلی سخت است. امیدوارم کسی به من کمک کند.

از جامعه فوتبال می خواهم از من حمایت کنند

توقع من از جامعه فوتبال این است که از من حمایت کنند، چون نماینده فوتبال هستم، برخی از دوستان و پیشکسوتان گفتند که ما هم به سربازی رفتیم و با آنها صحبت کردیم، این درست نیست، چون شاید شرایط من با آنها متفاوت باشد. اکنون. ممکن است به شما ظلم شده باشد، اما من که نباید ظلم شود، ممکن است قبلاً اشتباه کرده باشم.

دیدگاهتان را بنویسید