سهیل در باغی دستگیر می شود. او متهم است که با دوستانش به دختری در باغ حمله کرده است. اتهامی که نوجوان 17 ساله آن را رد می کند. سهیل از زندگی خانوادگی و یک مهمانی ترسناک که او را به دردسر انداخته می گوید.
چند سالته و چرا دستگیر شدی؟
من 17 سال سن دارم. دختری از من و دوستانم شکایت کرد و ما را متهم به تعرض کرد که مرا دستگیر کردند.
آیا هزینه را قبول می کنید؟
قسم می خورم که کاری نکردم، دختره دروغ می گوید، می خواهد ما را فریب دهد.
چرا این دختر دروغ بگوید، چه دشمنی با شما دارد؟
سمیرا دوست یکی از دوستان من است، او می خواهد به خاطر قطع رابطه اش از همه ما انتقام بگیرد.
مهمانی که همه شرکت کردید چه بود؟
یکی از مهمانی های بچه ها در باغی در شهریار برگزار شد. باغ را اجاره کرده بود. حدود 20 نفر بودیم، پسرها با دختر مورد علاقه شان آمده بودند، من تنها بودم. مهمانی خوب بود، اما بعد از آن سمیرا از من و چند نفر دیگر از دوستانم شکایت کرد و گفت که وقتی امکان نداشت به او حمله کردیم. چگونه می توانم جلوی 20 نفر به یک دختر حمله کنم؟
آیا این بدان معناست که دختر مورد تجاوز قرار نگرفته است؟
در صورت امکان من این کار را نکرده ام. شاید با رامین بود، رامین دوستش بود، همه چیز بین آنهاست.
دختر جزئیات زیادی گفت، به نظر نمی رسد دروغ باشد.
من جزئیات را نمی دانم، فقط می دانم که من کاری انجام ندادم.
خانواده شما در اخبار بودند، آیا به چنین مهمانی می روید؟
آنها می دانستند که من به مهمانی دوستم می روم. من این را گفته بودم، اما آنها نمی دانستند که جشن باغ وجود دارد.
واکنش والدینتان به این اتهام چگونه بود؟
برای من وکیل گرفتند اما پدرم خیلی از دست من عصبانی است و می گوید بعد از تمام شدن ماجرا می داند چگونه مرا مجازات کند. اما قسم می خورم که با دختره کاری نکردم. مشروب خوردیم، قبول دارم، کاملاً اعتراف می کنم که اشتباه کردم، به مهمانی رفتم و به پدر و مادرم نگفتم، اما تجاوز نکردم.
+9 صبح