تجاوز به دختر 17 ساله توسط مرد شرور

متأسفانه بحث تجاوز به دختران موضوعی حساس و ناخوشایند است و هیچ توجیهی برای این اقدام نفرت انگیز و ظالمانه وجود ندارد. تجاوز به دختران جنایتی بسیار خطرناک و مشهود است که باعث درد و پوچی بی پایان در زندگی قربانیان و خانواده های آنها می شود. بنابراین، رعایت حریم خصوصی و رعایت حقوق جنسی، ویژگی مهمی است که باید در جامعه کاملا رعایت شود و برای کاهش و پیشگیری از آن، تجاوز به عنف پیگیری شود.

از بچگی خودم را در لباس پزشک تصور می کردم. هر چه بزرگتر شدم، بیشتر و بیشتر یاد گرفتم. پدرم معتاد بود و هرگز شغل مناسبی نداشت. تنها دارایی ما ماشین پراید کتک خورده ای بود که زیر پای پدرم بود. مادرم فقط 41 سال داشت و چهره اش فراتر از سنش به نظر می رسید.

او تمام وقت خود را صرف تمیز کردن خانه های مردم می کرد، بنابراین من هرگز او را ندیدم که استراحت مناسبی داشته باشد. کرایه خانه و تمام مخارج من و خواهر و برادرم بر عهده مادرم بود.

به خودم قول داده بودم آنقدر خوب درس بخوانم که دکتر شوم و تاوان پدر و مادرم را بدهم. هر سال که گواهینامه می گرفتم شاگرد اول مدرسه بودم و لبخند مادرم بزرگترین هدیه به من بود.

شیطان در راه مدرسه

سارا اکنون 17 سال دارد. روزی مرد جوانی که در یک مغازه مکانیکی نزدیک مدرسه بود، چراغ سبزی را جلوی خود دید. فرهاد 32 ساله بود و آنقدر به سارا فشار آورد که توانست پیشنهاد دوستی او را با او بپذیرد.

فرهاد در مسیر رفت و آمد به مدرسه بی ادب شده بود و قول هایی می داد که سارا برای تحقق آن لحظه شماری می کرد. فرهاد به سارا گفته بود که تو تازه درس می خوانی، من برایت دارو می خرم و برای اینکه به سارا اطمینان دهم برای پیشرفت همیشه در کنارش خواهد بود، برای سارا کتاب های درسی گران قیمت خرید. او حتی مقدار زیادی پول به حساب مادر سارا واریز کرد. سارا چون شماره حساب نداشت شماره کارت مادرش را به فرهاد داده بود.

عقب نشینی شیطانی

اما تمام ماجرا به اینجا ختم نمی شود زیرا فرهاد با این وعده ها دل سارا را تسخیر می کند تا اینکه یک روز او را به خانه اش می برد. زمانی که همسر فرهاد در خانه نبود، فرهاد سارا را به مخفیگاه شیطانی خود برد و به نیت شوم خود عمل کرد. وقتی سارا اعتراض می کند، فرهاد با وعده ازدواج بیشتر به او خیانت می کند.

بیشتر اوقات فرهاد سارا را به خانه اش می برد. در یکی از همین روزها مادری دلشکسته به دلیل دیر رسیدن سارا فوت کرد، به خیابان رفت و منتظر سارا بود که ناگهان دید سارا از ماشین مرد جوانی که با او رابطه صمیمی داشت پیاده شد و این برای فاش کردن راز پنهان سارا کافی بود مادرش باید فاش می شد.

خودکشی سارا

پدر سارا وقتی متوجه تصادف می شود دخترش را کتک می زند و اجازه نمی دهد که به مدرسه برود و این یعنی سارا دیگر نمی تواند رویای پزشک شدنش را برآورده کند و این آرزو برای همیشه در دل او باقی می ماند.

فشار پدر سارا باعث می شود که او احساس کند هیچ راهی برای ادامه زندگی وجود ندارد و به ناچار در یک بن بست عاطفی تصمیم می گیرد خود را بکشد. خانواده سارا او را به سرعت به بیمارستان منتقل کردند و خوشبختانه سارا با تلاش تیم پزشکی نجات پیدا کرد.

شکایت از شیطان

با توجه به وضعیت روحی و روانی سارا، او و خانواده اش را به مرکز مشاوره آوردند. سارا با نگرانی زیادی که در چهره داشت تمام ماجرا را برای مشاور تعریف کرد و در اولین فرصت سارا را به پزشکی قانونی بردند و مشخص شد که او با فرهاد رابطه غیرعادی دارد و از صدمات زیادی رنج می برد.

به این ترتیب خانواده سارا از فرهاد شکایت کردند و با دستگیری فرهاد توسط پلیس غرب تهران ماموران متوجه شدند که این مرد شرور زن و فرزندی دارد و با دادن وعده های دروغین و فریب دانش آموزان دختر قصد و نیت شوم خود را اجرا می کند. اشتباه.

بازگشت سارا به زندگی

حالا که سارا پی اشتباه گرفته بود، خانواده اش نتوانستند با این مشکل کنار بیایند، اما خوشبختانه با صحبت ها و میانجی گری روسای کلانتری توانستند سارا را به خانه بفرستند.

نظر متخصص

فهیمه محمدیان; کارشناسی ارشد روانشناسی

فقدان عاطفه پدری و مادری به دلیل مشکلات اقتصادی، فقر و محرومیت، نوجوان را با بار کمبود عزت نفس مواجه کرده است، بنابراین در مواجهه با یک پیشنهاد محبت آمیز در جامعه، آن را می پذیرد و درگیر چالش جدی در ارتباط می شود. و دوستی رها کردن یک نوجوان در سنین آسیب‌پذیر قطعاً سرنوشت او را به خطر می‌اندازد.

بزرگترین نیاز هر کودکی قبل از نیازهای مالی، نیازهای عاطفی است. محبت و روابط دوستانه با پدر و مادر از او فردی کنترل کننده احساسات می سازد اما متاسفانه این مشکل حتی در خانواده های ثروتمند نیز پیش می آید. در این مورد سارا به دلیل بی مهری پیشنهاد دوستی فرهاد را پذیرفت. فقط در یک جمله باید به خانواده ها گوشزد کنیم که برای افزایش عزت نفس فرزندان خود به چالش های عاطفی توجه کنند و اگر گاهی دچار بحران می شوند از تجربیات مشاوران استفاده کنند تا خدای ناکرده دچار مشکلات اضافی شوند. مشاوران در تمامی ادارات پلیس آماده ارائه خدمات رایگان به شهروندان هستند.

دیدگاهتان را بنویسید