راز جنایت هولناک مشهد فاش شد

29 تیر سال گذشته مردی 43 ساله به نام محمدی که به شدت نگران بود به پلیس اطلاع داد و از آنها برای یافتن همسر گمشده اش کمک خواست.

وی در خصوص این حادثه به کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی گفت: طبق معمول حوالی ساعت 7 صبح در حالی که پسر 4 ساله ام و همسرم (همسر دوم) خواب بودند از خانه خارج شدم.

همسرم هم آن روز چکاپ کرد و به درمانگاه رفت. من هم که در زمینه فروش خودرو فعالیت می کنم به شرکت رفتم و تا ظهر سر کار بودم اما هر بار که با همسرم تماس گرفتم جواب نداد. با این فکر که ممکن است درمان همسرم مدتی طول بکشد، نگران نشدم. آپارتمانی در منطقه میرزا کوچک خان اجاره کرده بودم و هفته ای چند روز به ملاقاتش می رفتم، اما وقتی برگشتم پسر کوچکم در خانه تنها بود.

از او درباره مادرش پرسیدم که گفت: مادرم دکتر رفت! هر چه زمان می گذشت بیشتر نگران بودم اما خبری از همسرم نبود. در همین حال خانواده ایلام مدام با من تماس می گرفتند چون الهام تلفن را جواب نمی داد، به همین دلیل مجبور شدم پسر کوچکم را نزد همسر اولم در قلعه ساختمان ببرم و به دنبال همسرم بگردم اما هیچ نشانی از او نیافتم. آمدم کمکشان کنم همسرم را پیدا کنند.

با توجه به اهمیت موضوع و با دستور رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی، گروهی از کارآگاهان اداره جنایی برای بررسی دقیق موضوع تعیین شدند. این در حالی بود که «محمد ت» در سخنان خود به اختلافات همسر اولش با زن گمشده نیز اشاره کرد و گفت: چند سال پیش در حین فروش خودرو با الهام آشنا شدم که منجر به ازدواج مخفیانه شد، اما برای برخی مدتی بعد و در حالی که الهام باردار بود، مریم متوجه مشکل شد و اختلافات خانوادگی به حدی بالا گرفت که مریم من را در حالت عصبانیت رها کرد.

این دعواها و درگیری ها هر روز بیشتر می شد تا اینکه بالاخره تصمیم گرفتم برای هر کدام خانه های جداگانه و دور از هم تهیه کنم، اما روزهای هفته را جدا کردم تا هیچ کدام را ناراحت نکنم.

با اینکه برای همسر دومم خانه ای در بلوار میرزا کوچک خان اجاره کرده بودم، اما برادر همسر اولم همچنان در حمایت از خواهرش پیگیر این موضوع بود و با هم اختلافاتی داشتیم. از طرفی الهام با همسر اولش مشاجره ای داشت که بعد از ازدواج او با من شدیدتر شد.

به گفته این جوان، تحقیقات گسترده و نامحسوس با نظارت رئیس اداره جنایی آگاهی آغاز و متهمان با شگردهای تخصصی و پلیسی مورد بازجویی قرار گرفتند.

با وجود اینکه هیچ مدرک قابل توجهی در تحقیقات به دست نیامد، اما کارآگاهان دایره قتل عمد که فرضیه جدی تر بودن جنایت را مشاهده کردند، رهبری تحقیقات پلیسی را برعهده گرفتند که موضوع را به قاضی ویژه عمد رساندند. آدم کشی.

پس از بررسی 10 ماهه پرونده و گزارشات کارآگاهان، قاضی بلافاصله دستور بازداشت محمد اول (همسر زن فقدانی) را صادر کرد، زیرا اختلافات در اظهارات وی و سایر مظنونان به حدی بود که از نظر ظاهری قابل مشاهده نبود. حقایق و تحقیقات کارآگاهان مطابقت ندارند.

وقتی مرد 43 ساله بار دیگر توسط پلیس آگاهی مورد بازجویی قرار گرفت، ادعاهای قبلی خود را تکرار کرد اما این بار کارآگاهان به شواهدی دست یافتند که مانع انکار او شد!

«محمدی» پس از حدود نیم ساعت بازجویی سرانجام اعتراف کرد که همسرش را کشته است اما در ادعاهایش گفت: من همسرم را نکشتم! از اینکه زندگی ام به خاطر ازدواج دومم از هم می پاشد و اختلافات جدی با هم داشتیم ناراحت بودم.

به همین دلیل چند وقت پیش قصد کشتن او را داشتم که برای این کار با پسر عمویم که نگهبان یک مرکز آموزشی در منطقه فدک مشهد است تماس گرفتم و از او خواستم پولی به همسرم بدهد که در نهایت به همسرم پرداخت. بیش از 300 میلیون تومان .برای کشتن.

آن روز حسن با کیف و طناب و کیف و طناب به خانه همسر دومم در خیابان پوراسماعیل آمد. همسرم در یک اتاق بود و پسرم در اتاق دیگر خوابیده بود. وارد اتاق شد و همسرم را خفه کرد. سپس جسد را داخل کیف گذاشت و با سمند که هیچ وقت چیزی به من نگفت به مکان نامعلومی برد.

وقتی بعد از مدتی اصرار کردم به من گفت که دوستانم جسد را به کوچان برده اند!

کارآگاهان با اطلاع از قتل، صبح پنجشنبه گذشته بلافاصله حسن را در منزل سرایدار دستگیر کردند.

مرد متاهل 44 ساله که در ابتدا با افتادن چشمانش به دستبندهای بسته شده به دستان شوهر مقتول سعی در نشان دادن بی اطلاعی خود از ماجرا داشت، فقط متوجه بی فایده بودن امتناع هایش شد، دهانش را باز کرد و گفت: وقتی به خانه الهام رسیدم، محمد طبق برنامه او را خفه کرده بود و من فقط کیف و طنابم را با خودم بردم تا جسد را به راحتی حمل کنم.

روزی که جسد بی جان الهام را در صندوق عقب سمند گذاشتم و به دلیل تعطیلی مرکز تمرین در تعطیلات آخر هفته به مرکز تمرین بردم اما هر بار که به محمد زنگ می زدم تلفن را جواب نمی داد. جسد حدود 2 روز در حیاط مرکز آموزشی ماند تا اینکه بالاخره «محمد» تلفنش را جواب داد و گفت: خودت جسد را نابود کن!

همچنین مجبور شدم آن را در یک چاه فاضلاب در یک حیاط کوچک پشت خانه سرایدار بگذارم، بنابراین ابتدا خواستار تخلیه چاه شدم و پس از تخلیه چاه، جسد را با دست و پا بسته به داخل چاه انداختم و سپس آن را با زباله و خاک ریختم.خودم چاه را سیمان کردم.

پس از اعترافات هولناک نگهبان 44 ساله، دیگر جای تأخیر وجود نداشت، به همین دلیل گروهی از آتش نشانان مشهدی به دستور قاضی به همراه کارآگاهان آگاهی راهی کوچه فدک شدند و با دستور تماشاچی به حیاط کوچکی رفتند.

وقتی چندین موزاییک روی سر چاه فاضلاب ظاهر شد، مشکلات دیگری از این ماجرای تکان دهنده آتش نشانان به وجود آمد زیرا فاضلاب مورد استفاده قرار گرفت و باید دوباره تخلیه می شد.

پس از تخلیه فاضلاب مشخص شد که خاک و آوار زیادی در چاه وجود دارد به طوری که آتش نشانان با استفاده از سطل زباله های متعفن را خارج کردند تا اینکه پس از 6 ساعت جستجو و حفاری جسد زنی 34 ساله. بالاخره در میان گل ظاهر شد.

صحنه هولناکی در مقابل دیدگان حاضران رقم خورد و در نهایت آتش نشانان فداکار با هدایت مستقیم قاضی عارفی راد جسد را از چاه خارج کردند اما هر یک از متهمان پرونده، دیگری را مقصر جنایت دانستند. به همین دلیل قاضی ویژه قتل عمد مجدداً در همان محل به متهمان دستور داد تا جسد را برای گفتن حقیقت پیدا کنند اما «محمد ت» مدعی است «حسن» برای ارتکاب این جنایت نه تنها پول و سکه دریافت کرده است. او پس از قتل طلاهای همسرم را هم گرفت.

حسن در این میان مدعی است که او تنها در انتقال جسد الهام و ریختن جسد بی جان او به فاضلاب نقش داشته و محمد مرتکب قتل شده است.

هر دو متهم با صدور دستور قضایی در اختیار کارآگاهان اداره آگاهی جنایی خراسان رضوی قرار گرفتند و عملیات ویژه برای روشن شدن زوایای پنهان این پرونده جنایی زیر نظر سروان آغاز شد. آرمین منفرد.

دیدگاهتان را بنویسید