مردم «رودان» از داخل خانه های بدون سقف ستاره ها را می شمارند

ساعت: 12:55
تاریخ انتشار: ۱۳۰۰/۱۱/۰۶
کد خبر: 1803529

بحران سیل و باران های سیل آسا در شهر رودان بیش از هزار خانه را که نیاز به بازسازی اساسی دارند تخریب کرده است.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از هرمز ؛ بعد از سه روز حضور در مناطق سیل زده میناب، کم کم باید سفر را تمام کنیم، از شب قبل هماهنگ کردیم که عباس با همان ماشین ملی زائران دنبالمان بیاید و ماجراجویی جدیدی را آغاز کند. ساعت 6:15 صبح است، عباس و محمد به در آپارتمان آمده اند، اما هر چه در را می زنند، هیچ کس در را باز نمی کند، گویی ما به اندازه رفقای غار در خواب هستیم. به خستگی چند روزه ما با بیدار شدن مهدی و حضور عباس در خانه، ناامیدی از زدن مکرر در خانه عباس به تماس های متعدد تبدیل می شود. عباس فکر می کرد الان که دنبال همکاران می گردم همه چیز مهیا است و منتظر گذاشتن وسایل در ماشین است، اما خواب ما مقداری انرژی صبحگاهی را از او سلب کرد.

با غر زدنش مغزمان را خورد تا خوابمان را کاملا از دست بدهیم و سفر چند روزه مان را جمع کنیم و هر چه زودتر برای مقصد دیگری آماده شویم.

ساعت نزدیک به 7 صبح است، حرکت می کنیم، باز هم همان بحث همیشگی در مورد ماشین ملی عباس و 5 انسان کوچک و بزرگ داخل ماشین، در حالی که در اولین ضربه صدای دست زدن به سینه ماشین را می شنویم. آسفالت زمان کاهش وزن

مقصد بعدی ما شهر رودان است، سیل در این شهر زیبا روحیه مردم را نیز تضعیف کرد، باید از نزدیک شاهد این ماجرا باشیم.

در ابتدای حضور به سراغ یکی از دوستان قاسم که از خبرنگاران خوب و مطالبه گر شهر رودان است می رویم و با تهیه صبحانه ای پرمحتوا به استقبالمان می آید. بعد از صبحانه از قاسم در مورد مصدومیت ها می پرسیم. وی با پرسیدن سیل در این شهرستان می گوید نقاط مختلف شهر و برخی روستاها مشکلاتی دارند که باید از نزدیک ببینیم که شاید مردم و کارمندان بهترین توضیح برای این ماجرا باشند.

4602983a eb3b 40a7 80e6 3fe08217b9e5 خبر خاکستری

اولین مستندسازی را از محله «بندمیر» شروع می کنیم. سرهنگ صادقی فرمانده جهادی سپاه رودان از اتفاقات می گوید.

در مرحله اول که سیل آمد دیوار بند منطقه سنگی شکست که تمام محله را زیر آب گرفت و مردم تا زانو در آب فرو رفتند اما با تلاش گروه های جهادی و مردم و مسئولان مشکلات مردم در این منطقه برطرف شد. حل شد .

صادقی به کانال بزرگ پشت سرش اشاره می کند. با توجه به هشدارهای هواشناسی به فکر توسعه آن هستند و دستگاه های مکانیکی لایروبی خوبی انجام داده اند اما میزان بارندگی فراتر از حد انتظار است.

به گفته فرمانده سپاه شهرستان رودان، حجم سیلاب به حدی بود که آب از روی پل‌های منطقه بندر سرازیر شده و با شاخه‌ها و تنه درختان آب می‌آورد، اما به دلیل نرده‌های حفاظتی پل، شاخه ها ساقه و تنه درختان به دام افتاده بود که بخشی از خروجی سیلاب و نشت آب در ولسوالی بندر را مسدود کرد، اما با تلاش خود در بدترین شرایط ممکن حصارهای حفاظتی را از مسیر سیلاب برداشتیم تا از شدت مشکلات کاسته شود.

82c56670 7637 4d47 8ae9 35bd76d93ba4 خبر خاکستری

پس از اولین مصاحبه برای ارزیابی شدت بارندگی و خسارات وارده در این منطقه باید به قسمت رودخانه این شهر برویم و از فرمانده سپاه رودان می خواهیم خودروی مناسب و مورد تایید خود را در اختیار ما قرار دهد. .

الان وقت حضور در شمال رودان است، وسایل لازم را داخل ماشین گذاشتیم اما با یک مشکل مواجه هستیم و آن حضور راننده و قاسم راهبلاد است که تعداد ما را به هفت نفر می رساند و این ماشین می تواند جای دهد و نه این شماره.

راه های مختلفی را امتحان می کنیم تا همگی در ماشین جا شویم، محمد و قاسم را جلو می فرستیم تا چهار نفر دیگر پشت ماشین بنشینند، اما جثه های درشت ما اجازه همراهی آنها را نمی دهد. روش دیگری را امتحان می کنیم، این بار مهدی و قاسم را جلو می فرستیم تا با حضور محمد ریس جشت در عقب ماشین مشکل را حل کنیم، اما باز هم درب جلو بسته نمی شود و صدای ناله های قاسم جایز است نه محمد می گوید که چگونه ماشین های معمولی تا 20 مهاجر را از یک کشور همسایه حمل می کنند و ما نمی توانیم در یک ماشین جادار رانندگی کنیم.

علی را زیر نظر داریم و او هم هوش بالایی دارد، در ماشین را باز می کند تا در محل سکونت ما در شهر رودان بماند، هم استراحت کند و هم برایمان باز کند.

به قسمت رودخانه می رویم به پیشنهاد کاسم اولین حضورمان در محله «کلوک» روستای منجار است. در ابتدای این روستا برپایی چادر هلال احمر در منزل یکی از اهالی توجه ما را به خود جلب کرد.

یا الله می گوییم و وارد خانه می شویم، پیرمرد و پیرزن روستایی که صاحب این خانه است، پیش ما می آیند و سلام می کنند.

وقتی به هویت روزنامه نگارانمان پی می برند، خودمان را معرفی می کنیم، انگار دلشان باز است، مشهدی عباس دستش را به اتاق های خانه اش می برد و از اتفاقات رخ داده می گوید.

او از شدت بارندگی های اخیر در این منطقه می گوید و سیل شدیدی که در خانه اش رخ داده مشکلاتی را برای سقف خانه شان ایجاد کرده است.

با همراهی مش عباس وارد اتاق های منزل او می شویم، داخل پذیرایی جک های فلزی را می بینیم که به سقف رسیده اند و نشان می دهند که سقف خانه نگه داشته شده است. به جلو ادامه می دهیم و وارد آشپزخانه می شویم اما امکان نجات سقف این قسمت وجود ندارد و نیمی از سقف فرو ریخته است.

پس از مصاحبه با افراد این خانه به قسمت دیگری از رودخانه می رویم، بلافاصله بخشی از مسیر حمل و نقل باریک می شود و دلیل آن ریزش نیمی از جاده است. کنجکاوی ذهنی ما باعث می شود در محور مواصلاتی روستای محمدآباد توقف کنیم و از خودرو پیاده شده و به محل تصادف نزدیک شویم و تصویری تکان دهنده در ذهنمان نقش بست. این قسمت از جاده بر اثر بارندگی شدید در بستر رودخانه قرار گرفته و سیل نیمی از زیرساخت های راه را از بین برده است.

a95393f8 d0fa 436a adb7 162dd3e7d34a خبر خاکستری

در حالی که فلات را ضبط می کنیم، در این مسیر روستایی هستیم، جایی که مردم محلی به آنجا می رسند و اخبار ما را با مصاحبه هایی در مورد مشکلات جاده تکمیل می کنند.

ادامه حضورمان در روستاهای منطقه و همچنین در روستای جعفرآباد تقاطع دیدار ما با فرماندار رودان است.

سالاری فرماندار جدید این شهرستان را همراهی می کنیم و از چند خانه آسیب دیده در بارندگی های سیل آسای اخیر بازدید خواهیم کرد.

تلاش جهادی آقای استاندار و حضور در صحنه نشان از کارآمدی این مدیر در دولت دارد. وقتی نگرانی های خود را بیان می کنند، مردم احساس دلگرمی می کنند و امیدوارند که منتظر روزهای خوب با وعده ها باشند.

نیمه شب است، بعد از نماز به مسیری که حرکت کرده بودیم برمی گردیم، اما برای یک خبرنگار تمام لحظات پر از موضوعات تمیز است، در گذر قمری که بخشی از محور رودخانه به مرکز رودخانه است ترافیک خفیفی می بینیم. ، ادامه می دهیم و کار نیروهای راهداری گواهی بر سقوط کوه است.

عباس ابتدا با دوربین همیشه آماده از ماشین پیاده می شود و با گرفتن عکس های تمیز باید از زحمات کارکنان اداره راه برای مردم بگوید.

پس از گفت و گوی صمیمانه با تعدادی از دست اندرکاران این محور بیشتر با مشکلات این محور آشنا می شویم سپس خدا قوت دارد و با گرفتن عکس دسته جمعی به سفر خود ادامه می دهیم.

49c507f6 13df 47e0 9332 de813d383c9c خبر خاکستری

ما هنوز به این فکر می کنیم که علی چه می کند، وقتی برای ناهار به روستا می رسیم، چند دقیقه ای دنبال علی می رویم، او را در ماشین عباس می بینیم، او در زمستان چند روزی خسته است. به خواب عمیقی فرو رفت.

بعدازظهر به حراجی می رویم اما این بار علی را با خود بردیم چون مسیر مواصلاتی این روستا هموار است و با دو ماشین به حرج رفتیم.

پس از عبور از پل کنار آبشار که در هنگام بارندگی شاهد فیلم های وحشتناک سیل جاری در این رودخانه بودیم، مسیر را تا مقصد ادامه می دهیم، پس از حدود 30 دقیقه به روستای متاثر از آخرین بارندگی ها می رسیم.

حراج با 1500 خانوار در مرکز روستای آبنما واقع شده است. به گفته دهیار این روستا بر اثر بارش های سیل آسا 200 خانه در بحران هستند و نیاز به حمایت دارند.

55786f11 a714 4ee5 86e1 aa96644317ad خبر خاکستری

از سوی دیگر 500 خانه در این روستا به شدت درگیر سیل است و برخی از این خانه ها نیاز به بازسازی دارند.

به یکی از خانه‌های این روستا نگاه می‌کنیم، بحران شدیدتر از آن چیزی بود که فکر می‌کردیم، سرمای زمستان و خانه‌ای بدون سقف را در ذهنمان تصور می‌کنیم که مردم این روستا چگونه می‌توانند این فصل یخبندان را به پایان برسانند. .

پس از ثبت گزارش های متعدد، حضور ما در شهرک رودان به پایان می رسد و در مسیر بازگشت به بندرعباس حرکت می کنیم تا ماجراهای چند روزه خود را در قالب های مختلف خبری منتشر کنیم.

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید