واکنش نایب رئیس بانوان فدراسیون وزنه برداری به پناهندگی یکتا جمالی

واکنش نایب رئیس بانوان فدراسیون وزنه برداری به پناهندگی یکتا جمالی

ریحانه طریقت، نایب رئیس اول بانوان فدراسیون وزنه برداری ایران، مقدمات حضور تیم ملی بانوان در ایران را فراهم کرد و برای آن تلاش کرد تا این تیم جان گرفت، بزرگ شد و مدال گرفت. از نحوه تماس ما خیلی ناراحت بود، مدت ها سکوت کرد و دوست نداشت در تمام سال هایی که از فدراسیون دور بود اظهار نظر کند. اما خروج این دو دختر که لباس ملی پوشیده و به آلمان پناهنده شده بودند، طریقتا را بر آن داشت تا در مورد مسائل مختلف صحبت کند:

مبنای همه تصمیمات فدراسیون رئیس غیرقانونی و بازنشسته است! چه چیز دیگری انتظار دارید؟

هدف من حرکت از گندم به گندم است. باید متاسفم که چند سالی است معیار خاصی برای انتخاب اعضای تیم ملی وجود ندارد. وزنه برداری یک ورزش رکوردی است و استاندارد خاصی دارد. همه چیز باید روشن باشد، اما روند انتخاب افراد در سال‌های اخیر چنین نبوده است. امروز یکی باید مثلا در تهران به هیئت رای بدهد، من او را به تیم ملی دعوت می کنم، فردا یکی اعتراض کوچکی می کند، بدون اینکه برنامه اش را بداند، همه جا می رود، اقدام می کند و اولین سهمیه ارزشمند المپیکش را از دست می دهد.

وقتی صحبت از منافع شخصی رهبران می شود، نباید انتظار داشته باشیم که بچه ها به منافع ملی فکر کنند!

من همیشه به شما گفته ام این دختران را به حاشیه نبرید، گفتم حداقل تا دو سال اول آنها را از انتخابات و کار هیئت ها دور نگه دارید و فقط از آنها حمایت کنید. آقایان تمام تلاش خود را کردند تا صدای فلان مجلس را دریافت کنند. دوستان می خواستند صدای این دختران را در استان خودشان داشته باشند. کسانی که اکنون ریاست فدراسیون را بر عهده دارند نمی توانند از رفتن یکتا جمالی انتقاد کنند. این نتیجه همان چیزی است که خودشان مطرح کرده اند. الان خیلی ها می توانند از کار یکتا حمایت کنند اما این بچه ها آنقدر جلوی خانواده و در وطن زحمت کشیده اند که در غربت وضعیت بهتری نخواهند داشت.

یکی پاداش های دختر و پسر را مقایسه می کند

چرا کسی نمیاد جوایز دختر و پسر رو بپرسه؟ آیا تا به حال این را دنبال کرده اند؟ من اصلا به دخترا کاری ندارم فقط یه مرد بیاد قیاس کنه. آن وقت خیلی چیزها دستگیر می شود. بقیه دروس هم همینطور. حالا این وضعیت هتل کجاست؟! در اکثر اردوهای ملی دو تا سه وعده غذایی در روز تمرین می کنند اما حقوق ماهیانه یک کارگر عادی را ندارند. یکتا وقتی دید و احساس کرد جنگ بالاتر از منافع فدراسیون است، با درایت و تجربه اندک خودش به فکر منافع خودش بود. من کاری که یکتا جمالی انجام داد را تایید نمی کنم. شاگرد من هم نبود، اما دلم برای این بچه ها می سوزد و نگرانم.

نمونه های بی نظیر زیادی وجود داشت که نابود شدند

دلم شکسته و از روزی که خبر رفتن یکتا منتشر شد واقعا ناراحتم. او فقط یک سال از دختر من بزرگتر است و چرا باید مجبور شود با مردی که او را نمی شناسد خانواده را ترک کند؟ برو درو بزن در این میان، رسانه های معاند نیز در آب های تیره ماهی می گیرند. چرا دختران ما باید به دامن غریبه ها دست بزنند؟ سوال من این است؛ آقایان مسئول! چرا کودکان روی زمین باید به جای دیگری پناه ببرند؟ هیچ جا آدم نمی شود وطن خودش، پناهی مثل پناه خانواده و وطن نیست. آنها در سنی هستند که شاید الان نگویند متاسفیم، اما ای کاش این اتفاق نمی افتاد. باید غصه ناکارآمدی مدیران را بخوریم، نمونه های تخریب شده زیاد است.

چرا خود آقای مرادی مسئول همه اعزام هاست؟

خود علی مرادی مسئول اکثر اعزام هاست! مسئولیت سرپرست تیم مشخص است. در بقیه رشته ها و اعزام ها معمولا پاسپورت بچه ها دست سرپرست است و باید مراقب بچه ها و اعضای تیم باشد، در این سفر چه اتفاقی افتاد که پاسپورت یکتا جمالی دست خودش بود؟ وقتی مسافرت می رفتیم به بچه های دروازه پاسپورت می دادیم و از آن طرف برمی گردانیم. برای مثال ممکن است هر اتفاقی بیفتد یا پاسپورت آنها گم شود. آیا کسی می تواند به این سوال پاسخ دهد که چه چیزی پاسپورت منحصر به فرد او را ساخته است؟

خانمی که با یکتا بود چه کرد؟

مربی تیم دختران آقای اکبر هورشیدی مشاور بانوان می باشد. سوال اینجاست که زنی که همراه تیم به این سفر رفت چه نقشی داشت؟ اگر او به عنوان بازیکن تیم می رفت، حالا نباید این اتفاق می افتاد. سوالات زیادی وجود دارد، اما کسی به آنها پاسخ نمی دهد. وقتی فدراسیون از حاشیه اداره می شود حتی اتفاقات خوب و تلاش واقعی این بچه ها به حاشیه می رود مثل رکورد و طلای گرانبهای علیرضا یوسفی. فکر می کنم زمان رسیدگی به وضعیت اسفناک فدراسیون وزنه برداری فرا رسیده است.

دیدگاهتان را بنویسید