پدرخوانده اقتصادی دولت ریاست جمهوری کیست؟

پدرخوانده اقتصادی دولت ریاست جمهوری کیست؟

در سال جدید، تیم اقتصادی دولت شروع به تعمیر و بازسازی کرد. از جمله، یکی از سیاستمداران کلیدی خارج از دولت ریاست جمهوری باقی ماند. مسعود میرکاظمی به دلیل سیاست متفاوت و هدفمندش در این زمینه بالاخره مجبور به خداحافظی پاستور شد. اما چه کسی پشت تغییرات و سیاست های اقتصادی اخیر دولت است؟ شبیه محمد محبر است.

دولت این روزها درگیر نابسامانی های اقتصادی است. تلاطمی که عمدتاً در بدنه اقتصادی دولت در حال رخ دادن است و شاید این پیام را داشته باشد که سرانجام پس از یک سال تلاش برای اداره کشور، دولت تصمیم به هماهنگی اقتصاد حتی به قیمت قربانی کردن بخشی از اصلی خود گرفته است. اجزاء را گرفته است.

به گزارش دنیای اقتصاد، شایعه اختلافات سکانداران اقتصادی دولت ابراهیم رئیسی از ابتدای دولت سیزدهم با اظهارات ضد و نقیض متولیان مستقیم امور اقتصادی شکل واقعی تری به خود گرفت. تا جایی که حتی اخباری مبنی بر اختلاف نظر محمد محبر معاون اول رئیس جمهور و ابراهیم رئیسی رئیس جمهور به گوش می رسید که حضور یا عدم حضور برخی از اعضای کابینه در محافل سیاسی و خبری کشور بر سر زبان ها افتاد. در ادامه این خبر برخی از افرادی که در رقابت های انتخاباتی به رئیس جمهور برای تشکیل تیم اقتصادی کابینه و حتی ترکیب دولت سیزدهم توصیه می کردند از لیست رئیس جمهور منتخب خارج شدند.

علی نیکزاد و فرهاد رهبر دو نفر از نزدیکان رئیسی بودند که کم کم نقششان کمرنگ شد و در نهایت به کلی حذف شدند. اما گذشت زمان نتوانست از اختلافات تیم اقتصادی دولت بکاهد و اگرچه خود رئیسی بارها در سخنانش اعلام کرد که بین اعضای کابینه اش اختلافی وجود ندارد، اما همه شواهد حاکی از اختلاف شدید آنها در زمینه اقتصادی بود. مسائل این مشکلات رئیس جمهور را بر آن داشت تا محمد محبر را به عنوان هماهنگ کننده تیم اقتصادی دولت معرفی کند. با همه این اوصاف، نقش محسن رضایی به عنوان معاون اقتصادی رئیس جمهور، دبیر شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا و دبیر ستاد اقتصادی دولت در کنار مسئولیت افشاگر به عنوان مسئول هماهنگی اقتصادی دولت تیم، آنها هنوز با یکدیگر هماهنگ نبودند. در پی این مسائل، محسن رضایی از ابتدای اردیبهشت سال گذشته از کمیته اقتصادی دولت برکنار شد. حذفی که خبرگزاری دولتی آن را گامی مهم در راستای انعطاف بیشتر این کمیسیون توصیف کرد.

اعلام این خبر کافی بود تا اخبار اخیر مبنی بر وجود اختلاف بین مخبر و رضایی دوباره داغ شود و معاون اول رئیس جمهور دلیل این برکناری اجباری معرفی شود. چند ساعت پس از اعلام این تغییر، علی بهادری جهرمی، سخنگوی دولت در حساب کاربری خود در توییتر، تغییر ترکیب کمیسیون اقتصادی را به درخواست این اعضا و به دلیل چند شغله بودن آنها اعلام و تاکید کرد. ناتوانی در حضور در جلسات کمیسیون “چنین تغییراتی طبیعی است و قبلا نیز اتفاق افتاده است.” اما در همان زمان بسیاری از منتقدان دولت بر این عقیده بودند که اختلاف محبر و رضایی بر سر سیاست اقتصادی دولت یکی از دلایل ناکامی و ناهماهنگی دولت سیزدهم در عرصه اقتصادی بوده است. به همین دلیل گروه اقتصادی دولت تصمیم گرفت به این نابرابری پایان دهد و برکناری رضایی از کمیسیون اقتصادی دولت اولین گام در این راستا است.

به هر حال عملکرد دولت در مدت یک سال و نیم از آغاز به کار خود نشان می دهد که ابزار امور اقتصادی دولت سیزدهم به تدریج در حال تعدیل است. سوالی که به اعتقاد بسیاری دلیل محمد محبر و تلاش او برای گسترش قدرت در سمت معاون اول و مسئول هماهنگی تیم اقتصادی دولت است. مردی که از رئیس ستاد اجرایی فرمان امام به خیابان پاستور رفت و معاون اول رئیس جمهور شد و ناگهان به شهرت رسید. البته او بخشی از این افتخار را مدیون بیماری کرونا است. چرا که در آن روزهای سخت کرونا نام او با تولید واکسن برکت کرونا توسط ستاد اجرایی فرمان امام گره خورد.

انتخاب رئیسی به عنوان رئیس جمهور فرصت روشنی برای حضور وی در دولت بود اما وی همزمان با شنیدن زمزمه های معاون اولش گفت: اگر معاون اول دولت آینده همان مسئولیت ها و اختیارات اسحاق جهانگیری را داشته باشد. در دولت دوازدهم آماده پذیرش خواهد بود. پاسخگو نیست.» شاید به همین دلیل بود که با شروع به کار دولت، سعی کرد به عنوان معاون اول با قدرت چانه زنی بالا برای جمع آوری تیم اقتصادی دولت عمل کند؛ اما در این راه با موانعی مانند همراهی نکردن برخی از اعضای دولت مواجه شد. دولت به همین دلیل بسیاری بر این باورند که تحولات اخیر در دولت که منجر به تغییرات مهمی در دولت شد، محصول تلاش وی برای هماهنگی تیم اقتصادی کابینه با وی به عنوان پدرخوانده اقتصادی دولت بوده است.

این روزها شاهد تغییر مسعود میرکاظمی رئیس سازمان برنامه و بودجه و سیدجواد ساداتی نژاد وزیر کشاورزی هستیم. پیش از این استعفای حجت الله عبدالمالکی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی اولین تغییر در تیم اقتصادی بود. این در حالی است که اگرچه اخبار زیادی مبنی بر جابجایی احسان خاندوزی وزیر اقتصاد و رضا فاطمی امین وزیر امنیت منتشر شده است اما خبرها حاکی از ماندن آنها در دولت است.

جریان شناسی تیم اقتصادی دولت

در چنین شرایطی وضعیت تغییرات دولت را می توان با تفصیل بیشتری درباره جریان تیم اقتصادی پس از گذشت یک سال و هشت ماه از عمر دولت مطرح کرد. مهمترین فرد اقتصادی ستاد رئیسی در سال های 96 و 1400 فرهاد رهبر بود که برنامه های اقتصادی خود را نوشت. در روزهای ابتدایی پیروزی رئیسی در انتخابات، رهبر همچنان موقعیت قدرت خود را حفظ کرد و دفتر خود را در ساختمان ریاست جمهوری کوثر آغاز کرد. در کنار او یاسر جبرائیلی بود، اما چرخه سیاسی به نفع آنها نشد. با فرماندهی اقتصادی محمد محبر، هر دو عملاً حذف شدند و فرهاد رهبر بالاخره مجبور شد معاونت اقتصادی رئیس جمهور را بپذیرد.

جریان اصلی که پشت فرهاد رهبر بود تقسیم شد، عده ای وارد دولت شدند و برخی دیگر ماندند. از جمله خجت الله عبدالمالکی که توانست نظر مثبت رئیسی را جلب کند اما نتوانست درخواست فرمانده اقتصادی دولت را برآورده کند و به همین دلیل از وزارت کار برکنار شد. از جمله موارد مورد اختلاف، تصویب افزایش حقوق 57 درصدی مدیران اجرایی در قانون کار بود که جریان غالب اقتصادی در دولت تمام تلاش خود را برای عدم اجرای آن انجام داد.

سرپرستی موقت این وزارتخانه (وزارت کار) به محمدهادی زاهدی وفا رسید که معاون اقتصادی محبر بود و به گفته وی می توانست انتخاب درستی باشد اما مجلس به او رای نداد و دولت مجبور به معرفی نمک مرتضوی شد. . اگرچه یکی از اعضای کلیدی جناح زازایی برکنار شد، اما نمک مرتضوی جایگزین او شد و زازایی توانست این وزارتخانه را حفظ کند. مرتضوی در عین حال به دلیل مزیت اقتصادی و تصدی سمت معاونت رئیس جمهور فرصت کار و کنار آمدن با مخبر را دارد.

از جمله این حذفیات می توان به علی نیکزاد نیز اشاره کرد که در هر دو دوره ریاست ستاد ریاست ستاد انتخاباتی را برعهده داشت و از دولت انتظار یک سهم و سمت داشت که نصیبش نشد. این سهم خواهی در روزهای پایانی مبارزات انتخاباتی با جنجال همراه بود و نیکزاد مجبور شد به کرسی پارلمانی که قبلاً در اختیار داشت بسنده کند.

از جمله کسانی که به دولت رسیدند و منصبی پیدا کردند اما نتوانستند جای خود را حفظ کنند می توان به ساداتی نژاد وزیر جهاد کشاورزی اشاره کرد. گفته می شود این اختلاف از واردات دام و تقاضای ارز از بانک مرکزی آغاز شده و یکی از طرفین آن محمدرضا فرزین، رئیس کل بانک مرکزی بوده است. فرزین به دلیل عدم هماهنگی با بانک مرکزی این درخواست را نپذیرفت و آن را بهانه ای دانست که هدف وزارت جهاد افزایش قیمت گوشت و مرغ به دلیل عدم توزیع ارز بر گردن بانک مرکزی است. فرزین در این دعوا توانست مطابق با مخبر عمل کند و رای مثبت به نفع بانک مرکزی بگیرد به همین دلیل ماندگار شد و وزیر جهاد کشاورزی شد.

سرنوشتی که برای مسعود میرکاظمی رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور رقم خورد. وی که از ابتدای دوره حکومت خود بیمار بود به همین بهانه از سمت خود برکنار شد. پیش از این گزارش شده بود که ابراهیم عزیزی نماینده مجلس و نزدیک به جبهه پایداری به درخواست رئیس جمهور برای انتقال به سازمان برنامه و بودجه از سمت خود استعفا داد. استعفای که به تصویب رسید اما پس گرفته شد. در این ماجرا دو سناریو وجود داشت: اول اینکه میرکاظمی از حق خود دفاع کرد و حاضر به ترک این سنگر نشد، اما روی دیگر ماجرا عدم هماهنگی حضور عزیزی و مخبر در سازماندهی برنامه بود. اگرچه برخی از سیاست های میرکاظمی مورد تایید مخبر نبود، اما او دوست نداشت بدون اطلاع قبلی منتقل شود و تا زمانی که گزینه مناسبی پیدا نکرد ترجیح داد با میرکاظمی برخورد کند.

در عین حال ستاد پیشران که مسئولیت کلان پروژه های اقتصادی کشور را بر عهده دارد، زیر نظر محمد محبر است که روحش با سازمان برنامه و بودجه پیوند خورده است. یکی دیگر از اختلافات میرکاظمی و محبر به این منطقه بازگشت. از دیگر کرسی های اقتصادی دولت می توان به وزارت امنیت و اقتصاد و دارایی اشاره کرد که هنوز در دست جریان غالب اقتصادی در دولت نیست. سابقه همکاری فاطمی امین با رئیس جمهور که وارد آستان قدس می شود به نظر می رسد جایگاه او را در دولت تثبیت کرده است. این وضعیت در مورد احسان خاندوزی در وزارت اقتصاد و دارایی نیز صدق می کند. البته او در این مدت کوتاه وزارت به این نتیجه رسیده است که بهتر است نگاه دقیق تری به سیاست افشاگری داشته باشیم و هماهنگ تر عمل کنیم. وضعیت مهرداد بذرپاش در این میان عجیب بود. تمام راه به وزارت کار می رود و برای رای اعتماد مشورت می کند، اما در نهایت در لیست رئیس جمهور قرار نمی گیرد. این خروج از لیست موقتی بود و سابقه همکاری وی با مخبر در نهایت به وی اجازه ورود به دولت را داد.

یک مشاور غیر شبانی

علی طیب نیا، وزیر اقتصاد و دارایی در دولت اول حسن روحانی، یکی از چهره های مورد اعتماد رئیس جمهور است که همواره خواستار مشاوره گرفتن از وی بوده است. در میان آنها افراد مورد اعتماد این ارتباط را تسهیل کردند. وی از دولت قبل نماینده دولت در شورای پول و اعتبار بود و رئیسی نیز ترجیح داد این نمایندگی را حفظ کند. اما این لجاجت به مذاق همه نزدیکان رئیسی خوش نیامد و ترجیح دادند همه آثار و نمایندگان دولت قبل را حذف کنند. این طول عمر پیش از این نیز ثبت شده است. در دوره ای که طیبنیه وزیر اقتصاد بود، فرهاد رهبر که از دولت احمدی نژاد باقی مانده بود، مشاور ارشد طیبنیه بود. اختلافات با طیب نیا کار را به جایی رساند که وی با این همه بی میلی ترجیح داد در جلسات شرکت نکند، اما رئیس جمهور همچنان بر حفظ نمایندگی خود اصرار داشت. در حالی که از جریان های مخالف در حکومت نیز مطلع است. این اپوزیسیون ها شاید نتوانند طیب نیا را حذف کنند، اما اجازه نمی دهند این افکار بیشتر به داخل حکومت نفوذ کند.

دیدگاهتان را بنویسید