ساعت: 12:00
تاریخ انتشار: 14/10/1400
کد خبر: 1797458
گزارشی از حال و هوای گلزار شهدای کرمان در شب شهادت حاج کاسم;
یک بیست دقیقه بامداد؛ در شب شهادت سردار دلا، اشک الله اکبر و هق هق زائران در هم آمیخت و بر کوه های انبوهی که در اطراف گلزار شهدای کرمان برخاسته بود، افتاد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از آرماند; آسمان کرمان دیشب گریه کرده بود، سوز سرما با آه و ناله در دلش می تپید. اضطراب حتی در خیابان های کرمان هم دیده می شد. خیابان های منتهی به گلزار شهدای کرمان مملو از خودروهایی بود که صاحبانشان مقبره سردار دلا را مقصدشان تعیین کرده بودند.
عاشقان زیادی راه گلزار شهدای کرمان را در پیش گرفتند، در حالی که موکب ها با سلام و صلوات و هر چه از دستشان بر می آمد از آنها استقبال می کردند، چقدر شبیه پیاده روی اربعین سرور و سالار شهیدان حسین بن علی (ع) بود. ) و این بار این گام ها برای تحقق عبادت شهدا با مقاومت شهید سلیمانی انجام شد.
این مسیر به مرقد فرماندهی ختم می شود که امنیت ۴۰ ساله خود را نه تنها برای ایران بلکه برای مسلمانان جهان فدا کرده است.
در طول مسیر جمعی از جوانان روی زمین نشستند و کفش های مداحان این سردار بزرگ جهان اسلام را تمیز کردند تا ثابت کنند برای پذیرش فرزندان این سرزمین از هیچ کاری دریغ نمی کنند.
ساعت 12 دومین ویژه برنامه از ایام شهادت حاج قاسم رأس برگزار شد، اما جمع کثیری از اهل نماز مغرب زمین دل بر سر قبر آن حضرت فرستادند و هر بار به وقت شهادت نزدیک می شدیم. شهادت این سردار بزرگ، جمعیت بیشتری در گلزار شهدا ازدحام جمعیت مثل قطرات باران دیشب به سرعت و بی رحمانه به زمین آمد…
بالاخره سیل جمعیتی که برای تجدید میثاق جلوی قبر فرمانده صف کشیده بودند…
هرکسی حکایتی داشت، زنی که 25 روز از مشهد تا گلزار شهدا راه می رفت، یا دوچرخه سوار جانباز نابینایی که با فرماندهی دوباره روی یک پایه گذاشت.
یکی از این دوچرخه سواران در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود اما دیدی نداشت گفت: آمدم سر مزار دوست شهیدم آمدم دلم را آرام کنم حاج قاسم به عشق تو آمدم تو حاج حاجیم حاج قاسم همه و تو آرامش دل ما هستی…
عده ای از ترکیه با چهره شهید سلیمانی بر سینه و عده ای دیگر از جبهه مقاومت از کشورهایی چون پاکستان، افغانستان، لبنان و سوریه آمده بودند و با سرهای خمیده و آهان از عظمت سردار گلایه می کردند.
سخنران سردار معروفی فرمانده سپاه ثارالله کرمان بود، همان مردی که بارها خود را «بچه های حاج قاسم» خطاب می کرد، همان بچه هایی که زمانی در قالب تیپ ثارالله تحت فرماندهی شهید سلیمانی بودند. .
پس از پایان سخنرانی، صدای آهنگران در آرامستان گلزار شهدا به گوش رسید، صدایی آشنا از جبهه و جنگ، صدایی که همیشه گوش رزمندگان را نوازش می کرد تا مصمم تر و محکم تر به راه خود ادامه دهند و این بار او در سوگ شهید سلیمانی فریاد می زدند و اشک می ریختند.
یک بیست دقیقه بامداد…
اشک های الله اکبر و هق هق نمازگزاران در هم آمیخت و به کوه هایی که در اطراف گلزار شهدای کرمان ایستاده بود حمله کرد.
ساعت یک و بیست دقیقه بامداد 13 دی ماه 1377 بود که کودکی از جانب کریمان توسط شرورترین افراد زمان خود کشته شد. آری حاج قاسم سلیمانی با اینکه فرزند کرمان بود، پدر همه مظلومین جهان بود و گواه این سخن، مهمانانی از سراسر جهان هستند که این روزها در حالی که بر سر و صورت خود می زنند، می روند. مایل به دیدار سردار دلا.
انتهای پیام/