چرا طرح «مالیات بر عایدی سرمایه» بحث برانگیز شده است؟

چرا طرح «مالیات بر عایدی سرمایه» بحث برانگیز شده است؟

این روزها طبقه متوسط ​​نمی تواند تغییر چندانی در خانه و اموال خود داشته باشد، تا این لحظه اگر یک استاد دانشگاه 100 میلیون تومان پس انداز می کرد می توانست خانه 20 ساله خود را به خانه ای 10 ساله تبدیل کند. ، اما در حال حاضر چنین امکانی وجود ندارد. قشر متوسط ​​جامعه حتی فرصت تعویض لوازم خانگی خود را ندارند و باید دائماً لوازم قدیمی را تعمیر کنند. «برخی تعاونی ها رانت توزیع می کنند و مالیات نمی دهند.

بر اساس طرح جدید مالیاتی موسوم به مالیات بر عایدی سرمایه، خرید و فروش اموال، طلا، خودرو و ارز مشمول مالیات می شود. این مرحله تعیین مالیات بسته به شرایط مشخص شده متفاوت است. اگر ملکی بخرید و بعد از کمتر از یک سال آن را بفروشید، 60 درصد سود مشمول مالیات می شود. پس از دو سال این رقم 40 درصد، سه سال 20 درصد و بیش از 5 سال 5 درصد خواهد بود.

بر اساس گزارش فرارو، حامیان این طرح معتقد بودند که اعمال مالیات بازدارنده بر سفته بازی دروغین برای جلوگیری از دلالان در برابر تولید به عنوان یک سیاست اصلاحی شناخته می شود و در نهایت منجر به ایجاد یک سیاست صحیح اقتصادی می شود. در واقع هدف اصلی از اجرای چنین قانونی کنترل و جلوگیری از توسعه دلالان قمار است.

مخالفان این طرح اما نظر دیگری دارند و معتقدند طرح مالیات بر عایدی سرمایه نوعی بی عدالتی است که فشار اصلی را بر طبقه متوسط ​​وارد می کند که برای جلوگیری از کاهش ارزش خود، املاک، خودرو، ارز و طلا می خرند. به نوعی باعث می شود که آنها می توانند این اقلام را برای مدت کوتاهی بفروشند اما در نهایت آسیب خواهند دید.

صنف طلافروشان یکی از گروه های معترض این پروژه از همان روزهای ابتدایی آن بوده است. طلافروشان تهران در هفته های اخیر دو بار اعتراض کردند و اعلام کردند که تمایلی به ثبت دارایی خود در سامانه جامع معاملات ندارند. آنها استدلال کردند که این در واقع اولین گام در اجرای مالیات بر عایدی سرمایه خواهد بود. اما این اعتراضات در شرایطی مطرح شده است که مهدی موحدی، سخنگوی سازمان مالیاتی اخیرا گفته است: «مالیات طلافروشان در سال گذشته که ادعا می کردند به طور متوسط ​​9 میلیون و 600 هزار تومان بوده است. اگر این رقم درست باشد، مالیاتی که طلافروشان در ماه پرداخت می کردند به طور متوسط ​​800 هزار تومان بوده است.

برخی کارشناسان اقتصادی می گویند: اگرچه این طرح به دنبال هدف قرار دادن افرادی است که قطعاً باید مالیات بیشتری بپردازند و کنترل شوند، اما در واقع بیش از هر فرد دیگری بر افرادی که در اقشار متوسط ​​و آسیب پذیر جامعه هستند، سایه می اندازد. اگرچه هنوز راه زیادی تا تصویب این طرح باقی مانده است، اما مالیات بر عایدی سرمایه تنها زمانی قابل اعمال است که مردم دارایی های خود را فروخته و سود کسب کرده باشند.

در این شرایط سوالاتی مطرح می شود که نقاط ضعف و قوت مالیات بر عایدی سرمایه چیست و آیا اتخاذ این تکنیک بهترین راه حل برای ایجاد تعادل در نظام مالیاتی کشور است؟ مهدی پازوکی، اقتصاددان و تحلیلگر اقتصادی در گفتگو با فرارو به این سوالات پاسخ داد:

چرا در کشور معافیت مالیاتی داریم؟!

چرا طرح «مالیات بر عایدی سرمایه» بحث برانگیز شده است؟ مهدی پازوکی به فرارو گفت: هر فردی که درآمد دارد باید طبق قانون مالیات بدهد. این امر تبعیض آمیز نیست و باید با رعایت حدود قانونی و طبق جدول مالیاتی انجام شود. مشکل ما این است که سیستم مالیاتی ما به اندازه کافی کارآمد نیست. باید از فناوری اطلاعات استفاده کنیم و جلوی فرار مالیاتی را بگیریم. در ایران فرار مالیاتی در حد هشدار است. برخی افراد در سمت های مختلف به فرار مالیاتی ادامه می دهند. در حال حاضر مالیاتی که یک جواهرفروش می پردازد کمتر از یک استاد دانشگاه است و این یک مشکل است. بنابراین اولین قدم ما باید جلوگیری از فرار مالیاتی باشد. بسیاری از پزشکان نیز از ترفندهایی مانند واریز پول به حساب منشی استفاده می کنند. بنابراین باید جلوی فرار مالیاتی را گرفت و معافیت های مالیاتی را لغو کرد. اگر بخواهیم سرمایه گذاری در منطقه ای را تشویق کنیم، نباید از اصطلاح معافیت مالیاتی استفاده کنیم. اگر به دنبال برقراری عدالت هستیم، هیچ کس در کشور ما نباید از پرداخت مالیات معاف شود.»

وی افزود: اگر بخواهیم در منطقه ای سرمایه گذاری را تشویق کنیم نباید از عبارت معافیت مالیاتی استفاده کنیم مثلاً می توان گفت تا 5 سال افرادی که در منطقه فقیر سرمایه گذاری می کنند با نرخ مالیات صفر مواجه می شوند. ، باید اصطلاح معافیت مالیاتی را از دایره لغات کشور حذف کنیم. در حال حاضر ایران به بهشت ​​افرادی تبدیل شده است که به دنبال فرار مالیاتی هستند. ما باید نظام مالیاتی کشورمان را اصلاح کنیم نه اینکه به دنبال طرح هایی باشیم که به مردم فشار بیاورد. فرض کنید یک سال پیش خودرویی خریداری کرده اید که قیمت آن 500 میلیون تومان است، اگر امسال آن خودرو یک میلیارد تومان قیمت دارد، به این دلیل است که ارزش پول ملی کاهش یافته است. پس فایده گرفتن مالیات از این خودرو چیست؟ شاید برخی استدلال کنند که در کشورهای دیگر این اتفاق می افتد، اما مشکل اینجاست که وضعیت تورم و کاهش ارزش پول ملی در کشورهای دیگر مانند اینجا نیست. کسری بودجه دولت منجر به افزایش نقدینگی و کاهش ارزش پول ملی می شود و در نهایت من سرمایه گذار باید هزینه آن را بپردازم.

راه های فرار مالیاتی را ببندید!

این کارشناس اقتصادی در ادامه گفت: در حال حاضر قشر متوسط ​​جامعه نمی توانند تغییر چندانی در خانه و اموال و … خود داشته باشند تا این که اگر یک استاد دانشگاه 100 میلیون تومان صرفه جویی می کرد می توانست در 20 سال خانه خود را بسازد. این خانه به مدت 10 سال ساخته شده است، اما در حال حاضر امکان پذیر نیست. طبقه متوسط ​​حتی فرصت تعویض لوازم خانگی خود را ندارند و باید دائماً لوازم قدیمی را تعمیر کنند. به همین دلایل تاکید می کنم که برخی از بنیادهای ثروتمند و سازمان های معاف از مالیات باید مالیات بپردازند. برخی از تعاونی ها حق سنوات توزیع می کنند و مالیات نمی پردازند. فردی که امروز خودرو خریده و با توجه به تورم و ارزش پول ملی درآمد چندانی نداشته است نباید مالیات مضاعف بدهد. این نوع مالیات روند سرمایه گذاری در کشور را مختل می کند.

وی افزود: این استدلال که می گویند هدف از مالیات های زیاد بر خرید و فروش های کوتاه مدت، متوقف کردن معامله گر بازی است، استدلال درستی هم به نظر نمی رسد. آیا ما قبلاً هنگام خرید و فروش ملک مالیات پرداخت می کنیم؟ همچنین همیشه راه هایی برای فرار مالیاتی وجود دارد. اگر بخواهیم طرح عدالت مالیاتی را اجرا کنیم قطعا با این روش ها به آن انصاف نخواهیم رسید. اگر دست از رانت دادن و فرار مالیاتی در کشور برداریم، دیگر نیازی به اقداماتی مانند مالیات بر عایدی سرمایه نخواهیم داشت. نکته مهم دیگر این است که چنین قوانینی می تواند مولد حوادث نادرست دیگری باشد. به عنوان مثال عده ای خانه های بدون سند می سازند و می فروشند و حتی در برخی مناطق مانند پاکدشت تهران خرید خانه های بدون سند موفقیت بیشتری نسبت به خانه های دارای سند رسمی و قانونی دارد. مالیات باید از تولید ملی و سرمایه گذاری در اقتصاد حمایت کند. مگر ما در بخش درآمد مالیات نداریم؟ ما مالیات بر درآمد هم داریم، چرا با این شرایط اقتصادی و ارزش پول ملی باید مالیات بر سرمایه داشته باشیم؟!