بلاتکلیفی برجام چگونه اجرای سند جامع همکاری ایران و چین 25 ساله را زیر سوال برده است؟

بلاتکلیفی برجام چگونه اجرای سند جامع همکاری ایران و چین 25 ساله را زیر سوال برده است؟

روز جدید : سرمایه گذاری پکن در ایران در سال 2017 افزایش یافت که نشان دهنده تسریع در اجرای برجام است و پس از اعمال مجدد تحریم های ثانویه آمریکا در سال 2018، این سرمایه گذاری ها کاهش یافت. …

اجرای سریع کمتر مشارکت راهبردی جامع چین، ایران و پکن با تهران در یک مشارکت راهبردی جامع، مانند مهره شطرنج با واشنگتن است.

انتشار تحلیل ها و محتوای رسانه های خارجی صرفاً به منظور اطلاع رسانی و آشنایی با برداشت آنها صورت می گیرد و انتشار آنها به منزله تأیید محتوای آنها توسط «انتخاب» نیست.

جاکوپو اسکیتیا در انستیتو خلیج نوشت: «حسین امیر عبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران و وانگ یی، همتای چینی خود در 16 ژانویه آغاز یک مشارکت راهبردی جامع 25 ساله را اعلام کردند که دو کشور پس از پنج سال مذاکره آغاز خواهند کرد». در واشنگتن (AGSIW). در مارس 2021 امضا شد. خبر این توافق در بحبوحه تعهد چین به خاورمیانه منتشر شد. در واقع، پیش از میزبانی چین از وزرای خارجه ایران و ترکیه، وانگ یی از هیئتی از شورای همکاری خلیج فارس، وزرای خارجه عربستان سعودی، بحرین، کویت و عمان استقبال کرد. پیام این بود که روابط چین با شرکای خاورمیانه ای خود سال جدید را به گونه ای دیگر آغاز خواهد کرد. برای ایران، این جدول زمانی به وضوح نشان می دهد که مرحله جدید مشارکت راهبردی جامع ادامه راهبرد موازنه چین در منطقه است.

از مارس 2021، رویدادهای چین و ایران به تیتر اخبار تبدیل شدند. سازمان همکاری شانگهای در اجلاس سال 2021 خود در دوشنبه اعلام کرد که در 15 سال آینده، پیشنهاد ایران برای عضویت کامل در این سازمان به تصویب نهایی رسیده است. ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران، این توافق را یک دستاورد برجسته خواند و آن را نشانه ای از شکست «هژمونی و یکجانبه گرایی» به نفع کشورهای «مستقل» مانند ایران خواند. از پایان سال 2021، چین واردات نفت از ایران را به‌رغم تحریم‌ها به میزان قابل توجهی افزایش داده است، به طوری که مقامات گمرک چین برای اولین بار از دسامبر 2020 خرید نفت خام ایران را رسما اعلام کردند.

با این حال، با گذشت سه ماه از اجرای توافق جامع راهبردی، هیچ نشانه‌ای از تغییر اساسی در جهت‌گیری گسترده‌تر روابط چین و ایران دیده نمی‌شود. اگرچه این بازه زمانی برای قضاوت درباره نقشه راه تعیین شده برای 50 سال آینده روابط دوجانبه بسیار کوتاه است، اما حداقل سه موضوع اصلی حل نشده وجود دارد که نشان می دهد هیچ بهبود واقعی در روابط چین و ایران وجود نخواهد داشت.

علیرغم مشارکت راهبردی همه جانبه که چشم انداز چند بخشی را ارائه می دهد، واضح است که مولفه اقتصادی در مرکز توسعه روابط چین و ایران قرار دارد. بازگشت به هسته اصلی برنامه جامع اقدام مشترک (CJAP) در سال 2015، با حمایت پکن، برای سرمایه گذاری دولتی و خصوصی چین در ایران ضروری است. مشارکت راهبردی کامل بین دو کشور برای اولین بار در سال 2016 و بلافاصله پس از معرفی برجام آغاز شد و به طور ضمنی نشان دهنده علاقه پکن به بهبود روابط با تهران است.

افتتاح کنسولگری چین در بندرعباس، اولین کنسولگری چین در این کشور، قابل توجه به نظر می رسد. در واقع، منطقه بندرعباس از اهمیت استراتژیک بالایی برخوردار است و به طور بالقوه دسترسی چین به منطقه آزاد تجاری چابهار و همچنین به منطقه ساحلی وسیع تر که شامل بندر چابهار ایران و بندر گوادر پاکستان است را تسهیل می کند. با این حال، از سال 2018، ایران کاهش قابل توجهی در سرمایه گذاری چینی داشته است. بر اساس گزارش American Enterprise China Global Investment Tracker، سرمایه گذاری پکن در ایران در سال 2017 افزایش یافت که نشان دهنده تسریع در عملکرد برجام است و این سرمایه گذاری در پی اعمال مجدد تحریم های ثانویه آمریکا در سال 2018 کاهش یافت.

در مجموع، تهران در حال حاضر برای ادغام سرمایه‌گذاری‌های مالی و زیرساختی چین در منطقه در پروژه‌های کمربندی و جاده‌ای و به‌طور گسترده‌تر با مشکلات قابل‌توجهی مواجه است. لوسیل گریر و اسفندیار بتمن لیج تاکید می کنند که تعامل اقتصادی پکن با ایران به طور قابل توجهی کمتر از تعامل اقتصادی آن با عربستان سعودی، امارات متحده عربی و پاکستان است که نشان می دهد «چین در ایران سرمایه گذاری نسبتا کمی انجام داده است».

با این حال حتی اگر او به برجام بازگردد، تصور هجوم سرمایه های چینی به ایران دشوار است. عدم اطمینان در مورد توانایی کوتاه مدت و میان مدت تهران برای ادغام مجدد در بازارهای مالی جهانی باقی خواهد ماند و ریسک سیاسی می تواند مانع از ورود چین به بازار ایران شود.

شرایط بودجه واقعی توافق، مفاد اجرایی و جدول زمانی نسبی مشارکت پکن-تهران در وضعیت نامشخصی قرار دارد. در مارس 2021، سخنگوی وزارت امور خارجه چین، ژائو لیجیانگ گفت که این مشارکت راهبردی جامع “شامل توافق خاصی نیست، کشور ثالثی را شامل نمی شود و تنها چارچوب مشترکی برای همکاری چین و ایران فراهم می کند.” فرهاد دیپسند، وزیر وقت امور اقتصادی و دارایی ایران، گفت که این سند به سادگی “میزان تعامل بین دو کشور را تعیین می کند”. این اظهارات نگرانی‌هایی را در میان برخی از نمایندگان مجلس ایران ایجاد کرده است که می‌گویند توافقنامه الزام‌آور حقوقی بین ایران و یک کشور خارجی نیاز به تصویب مجلس دارد.

دولت اصلی که استراتژی نمای شرق را بخش مهمی از وعده‌های مبارزات انتخاباتی خود قرار داده است، این توافق را به مجلس ایران ارائه نکرده است و این امر بر تمایل خود برای حفظ یک مشارکت استراتژیک جامع در همکاری‌های بلندمدت و غیرقانونی تاکید می‌کند. به شدت از تعهدات متقابل حمایت می کند. در نهایت، این نشان می دهد که اجرای این مشارکت ممکن است تلاشی برای ایجاد آشفتگی سیاسی در مرحله حساس مذاکرات وین بریکس باشد تا گامی ملموس در مشارکت راهبردی جامع بین چین و ایران.

جاناتان فالتون، یکی از اعضای ارشد غیر مقیم شورای آتلانتیک، اخیراً نوشت که شواهدی وجود دارد که نشان می دهد چین فعالانه تلاش می کند تا شکاف بین واشنگتن و کشورهای عربی خلیج فارس را پر کند. جالب اینجاست که استدلال کلاسیکی که اهمیت ایران را در محاسبات استراتژیک پکن توضیح می‌دهد، نقش تهران را به عنوان وزنه‌ای در برابر هژمونی واشنگتن در منطقه می‌بیند. تعامل این پویایی بدون شک پیچیده است، اما در سیاست مثلث چین-آمریکا-ایران، پکن اغلب از تهران به عنوان مصرف کننده در بازی شطرنج خود با واشنگتن استفاده می کند.

دیدگاهتان را بنویسید