تصور بی شرمانه زن بی شرف تهرانی توسط شوهر نازا

رسیدگی به این پرونده قتل یک آهن‌فروش از 31 اردیبهشت 1397 پس از تماس زن جوانی به نام شیرین با کلانتری یوسف آباد آغاز شد. این زن که ترسیده بود به پلیس گفت که شوهرش به نام مهدی در غیاب او و دو فرزندش کشته شده است.

پلیس بلافاصله به خانه این زن در خیابان عباسپور رفت و با جسد خون آلود مردی 57 ساله مواجه شد. شواهد نشان می دهد که این مرد از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفته است. جسد خون آلود به پزشکی قانونی منتقل شد و پلیس از همسر مقتول بازجویی کرد.

پلیس بلافاصله به خانه این زن در خیابان عباسپور رفت و با جسد خون آلود مردی 57 ساله مواجه شد. شواهد نشان می دهد که این مرد از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفته است. جسد خون آلود به پزشکی قانونی منتقل شد و پلیس از همسر مقتول بازجویی کرد.

شیرین به پلیس گفت: با دختر و پسرم به خانه عروسم رفته بودم و شوهرم در خانه تنها بود. وقتی به خانه برگشتیم هیچکس در را باز نکرد، با کلید یدکی در را باز کردم و با صحنه وحشتناکی روبرو شدم و دیدم شوهرم کشته شده است.

پلیس هنگام بازجویی از دو فرزند مقتول متوجه شد که مهدی آهن فروش بوده و قبلاً با کسی خصومت نداشته است. وقتی پلیس در جریان تحقیقات از ادامه اختلافات بین مهدی و همسرش مطلع می شود، شیرین دوباره مورد بازجویی قرار می گیرد، اما او مدعی است که از قتل شوهرش بی اطلاع بوده و نمی داند چه کسی او را کشته است.

تلاش پلیس برای کشف راز مرگ تاجر آهن ادامه یافت اما به نتیجه مطلوب نرسید و در حالی که شش سال از ماجرا می گذشت و تحقیقات همچنان ادامه داشت، پلیس از رابطه پنهانی شیرین با جوانی مطلع شد. مردی به نام پیمان

مرد جوان به عنوان مظنون ردیابی و بازداشت شد و جنایت خانوادگی را حل کرد.

پیمان به ماموران گفت: چند سال بعد از کشته شدن همسر مهدی با او آشنا شدم و به او علاقه مند شدم. من شوهر خواهر شیرین را از قبل می شناختم و با او دوست بودیم، شوهر خواهر شیرین به نام ساسان تا همین اواخر وقتی مست بود حرف های عجیبی می زد. ساسان گفت چند سال پیش با کمک شیرین شوهرش را کشته است.

اظهارات مرد جوان تحقیقات را وارد مرحله جدیدی کرد و شیرین دوباره دستگیر شد.

این زن این بار لب به اعتراف گشود و اعتراف کرد که قصد کشتن شوهرش را داشته است. گفت: همسرم قبلاً ازدواج کرده بود و چون بچه دار نمی شد از همسر اولش طلاق گرفت و با اینکه بیست سال از من بزرگتر بود به خواستگاری من آمد، او تاجر آهن بود و وضع مالی خوبی داشت. به همین دلیل با او ازدواج کردم اما مهدی مرد بد اخلاقی بود، همیشه به من فحش می داد و کتک می خورد، در سال های اخیر رفتارش بدتر شد و دیگر نمی توانستم با او زندگی کنم. هر وقت به رفتارش اعتراض می کردم می گفت بهتر است طلاق بگیرم.

این زن ادامه داد: من و مهدی چند سال اول ازدواج کردیم و او بچه ای نداشت. ما سال ها با هم رفتار کردیم و جوانی ام را زیر پای او گذاشتم تا اینکه یک پسر و یک دختر به دنیا آمدند. به همین دلیل هرگز انتظار نداشتم که او پیشنهاد طلاق بدهد.

این زن درباره توسعه نقشه قتل گفت: روزی با خواهرم درد دل کردم و به او گفتم از این زندگی خسته شده ام و می خواهم شوهرم را بکشم، از خواهرم خواستم از شوهرش کمک بگیرد. آخرین باری که با خواهرم و شوهرش به شمال سفر کردیم، از ساسان کمک خواستم و با هم ترور را طراحی کردیم. یک روز در غذای شوهرم قرص خواب ریختم و با دختر و پسرم از خانه خارج شدم. طبق نقشه ساسان به خانه ما آمد و به سر شوهرم شلیک کرد.

پشت قتل آهن فروش چیست؟

پس از اعترافات این زن، شوهر خواهرش نیز دستگیر شد و به قتل اعتراف کرد.

گفت: مهدی آدم بدی بود. او در مورد زنان خانواده نظری داشت، من فکر می‌کردم او هم درباره دخترم نظری دارد. بنابراین تصمیم گرفتم او را بکشم. زیرا ریختن خون او جایز بود. با هماهنگی همسرش به خانه اش رفتم و مهدی را شلیک کردم. سپس به اصفهان فرار کردم و اسلحه را در زاینده رود انداختم.

با اعترافات این مرد و بازسازی صحنه جنایت، وی به اتهام قتل، شیرین به اتهام مشارکت در جنایت و خواهر شیرین به اتهام تحریک به قتل متهم شدند و پرونده آنها به دادگاه کیفری ارسال شد. در استان تهران جهت بررسی

گفت: برادرم نازا بود و بچه دار نشد. دختر و پسر برادرم فرزندان واقعی او نیستند که اکنون رضایت خود را به سرپرستی اعلام کرده باشند.

با این بیان، شیرین دوباره مورد بازجویی قرار گرفت و گفت: همسرم نازا بود، اما معالجه و درمان شد. از طریق IVF اولین فرزند ما در سال 1976 به دنیا آمد.

با ادعای عجیب خواهر مقتول، دستور نبش قبر صادر شد و DNA مهدی گرفته شد، اما فرزندانش برای آزمایش DNA و تطبیق حاضر نشدند. بدین ترتیب و با توجه به اظهارات شیرین مبنی بر اینکه دختر و پسرش فرزندان واقعی او و مهدی هستند، پرونده برای رسیدگی به جنبه عمومی جنایت به شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد.

متهمان باید در دادگاه از خود دفاع می کردند اما در جلسه دادگاه خواهر مقتول بار دیگر موضوع ناباروری برادرش را مطرح کرد. بدین ترتیب قضات دادگاه جلسه را مختومه و پرونده را برای اعاده تحقیقات به دادسرا اعاده کردند. قرار شد خواهر مقتول در دادگاه شهادت دهد و دختر و پسر مقتول برای انجام آزمایش DNA به پزشکی قانونی فراخوانده شوند. پس از تطبیق نمونه های DNA و تکمیل تحقیقات، متهمان در دادگاه از خود دفاع می کنند.

دیدگاهتان را بنویسید