شیرهای بدون یال و دم و پروژه های بایر در شهر کجستان یاسوج + عکس


ساعت: 20:02
تاریخ انتشار: 1301/04/26
کد خبر: 1883896

دنیا مزرعه است و ما کشاورز هر چه بکاریم و سرنوشتمان را با دست خودمان رقم بزنیم، مثل کجستان در شهر یاسوج که محصول شیرهای بی مو است.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از صبح زاگرس ؛ مثنوی از داستانی یاد می کند که روزی کشتی گیر به دلک رفت و گفت شیری بر دوشم بکش، کشتی گیر روی زمین دراز کشید و دلاک سوزن را گرفت و شروع به کشیدن کرد.

پهلوان اولین سوزنی را که به کتف پهلوان زد، از شدت درد فریاد زد و گفت: «هی! تو منو کشتي، دلاک گفت: خودت خواستي، بايد تحمل کني.

پهلوان در حالی که از درد می پیچید پرسید: دلاک چه تصویری به تصویر می کشی؟ دلاک گفت: خودت از من خواستی که شیر نقاشی کنم، پهلوان گفت از کدام قسمت شیر ​​شروع کردی؟ دلاک پاسخ داد: از دم شیر جنگجوی که نفسش بند آمده بود گفت: دم لازم نیست.

دلاک دوباره سوزن را فرو کرد، پهلوان فریاد زد: کدام اندام را سوراخ می کنی؟

دلاک باز سوزنی به کتف پهلوان فرو کرد، پهلوان ابروهایش را بالا انداخت و گفت: این کدام قسمت شیر ​​است؟ دلاک گفت: یال شیر است. پهلوان گفت: این شیر نیازی به یال ندارد.

دلاک از این عمل قهرمان خودخوانده اش عصبانی شد، سوزن را روی زمین انداخت و گفت: در کجای دنیا کسی شیر بدون سر و یال دیده است؟ خداوند هرگز چنین شیری را خلق نکرده است.

خواندن این داستان از مثنوی ما را به یاد افرادی می اندازد که در تاریکی و بیرون از میدان جنگ، سیاست می کنند و وقتی میدان جنگ می آید، ترس از سر و کمرشان بلند می شود.

اگر بخواهیم این داستان قدیمی را با این روزهای شهر یاسوج مقایسه کنیم، بی دلیل نگفته ایم که در آن شهر قهرمانان خودخوانده کم نبودند و از دلاوری این مردم هیچ چیز خوبی به شهر نرسید. .

جایی برای نوشتن تاریخ نیست، هرچند با واقعیت تفاوتی ندارد، اما امروز در این گزارش باید به دل ماجرا رفت تا دیگر با مخاطب بازی نکنیم.

کاشت درختان بایر از دیرباز نفرین زیست محیطی بوده و سایه شوم و بی حاصل این درختان چند سالی است که گریبان پایتخت طبیعی ایران را گرفته است تا این که این بار 8 درخت کاج بی ثمر مانع توسعه و پیشرفت شهرستان می شوند. هزاران شهروند

بی شک گاهی خود شهروندان سرنوشت خود را در کجستان که سال هاست برایشان ثمری نداشته مرور می کنند و با خود می گویند در رویاهایمان به دنبال مدینه فاضله ای بوده ایم که نهال کاج در آن به ثمر ننشیند اما متاسفانه این کجستان. درس عبرتی برای شهروندانی است که نبوده اند و هر بار به جای کاج دیگری در سرزمین های غنی پایتخت طبیعت، کاج بی ثمری می کارند و میوه های آن را درو نمی کنند.

شکی نیست که دنیا مزرعه است و ما به عنوان کشاورز و کشاورز در زمین پهناور خدا هر چه بکاریم فردا همان را درو می کنیم و با دست خود سرنوشت خود را رقم می زنیم.

در آیینه حکمت ادبی، حکایات آموزنده زیادی وجود دارد که می توان از آنها پند گرفت، پند و اندرزی که بی شک در زندگی قابل استفاده است، مثلاً اگر بخواهیم از انتخاب های خود درس بگیریم، باید صبر کنیم. در فرصتی دیگر تغییر دهید

اگر در چهار گوشه پایتخت طبیعی ایران قدم بزنیم، می فهمیم که این شهر کگستان است و کاج های استوار و بایر آن با پروژه های شهری بر زمین مانده که تنها با کاشت نهال های بارور میوه های شیرینش را می چشند. .

پل چهارم بشار، پل شهرک جوشکاران، پل سوم بشار، خرابه های شهربازی یاسوج، احداث ساحل و مناطق سبز رودخانه بشار، طرح توسعه بلوار جمهوری، آسفالت معابر، تابلوی خیابان، اثاثیه شهری، مجسمه های زنگ زده، بلوارهای رخ خشک و بایر، سینمای بدون در و پیکریاسوج، کارخانه بازیافت، پارک های محله ای، کمربندی بنسنجان میوه هایی است که شهروندان یاسوجی می توانستند طعم شیرینی سال های قبل را بچشند اما متاسفانه این شهروندان هستند که تا کنون نهال های بی ثمری را کاشتند. از آن سودی نبردند.


تصاویر تکمیلی در زیر آمده است:


b5834242 5f67 490f 915b 4c7f7f29b76d خبر خاکستری


8b66b59a 3b4f 4b78 a4e6 4c68fccb815f خبر خاکستری


b63fccd5 4bff 4ccd 8e41 ec31e82931c2 خبر خاکستری


b7b5239e 9037 4321 a939 6172d01008b2 خبر خاکستری

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید