ماه کوچولو همه رو به گریه انداخت! / دختری که فرشته شد

ماه کوچولو همه رو به گریه انداخت!  / دختری که فرشته شد

روز جدید «یک فرزند عزیز و حیف است از دست دادن او. اما وقتی گفتند مهتاب دیگر زنده نمی شود فکر کردیم بهتر است اعضای بدنش را به نام خدا اهدا کنیم و بیماران نیازمند را نجات دهیم.» اینها بخشی از صحبت های پدر داغدار دختر جوانی است. که چند روز پیش در سانحه رانندگی دچار مرگ مغزی شد اما با تصمیم والدینش اعضای بدنش به 11 بیمار نیازمند اهدا شد و جان آنها را نجات داد.

عصر روز 13 مردادماه امسال خانواده 4 نفره موسوی تصمیم گرفتند برای تفریح ​​به پارکی در ماهدشت کرج بروند. سیده مهتاب، دختر کوچک خانواده که طاقت نداشت تا به پارک برسد، جلوتر از پدر و مادر و برادرش قدم می زد. وقتی از ماشین پیاده شدند 4 نفر در حال عبور از خیابان بودند که ناگهان یک پراید با سرعت زیاد ظاهر شد و با دیدن آنها ناگهان به ترمز کوبید. در همین حین مهتاب ترسید و جلوی ماشین دوید و باعث شد پراید ضربه محکمی به او بزند.

دختربچه غرق در خون جلوی چشمان پدر و مادرش به زمین افتاد و به شدت مجروح شد. چهره شاد و خندان مهتاب لحظاتی پیش از ذهن پدر و مادرش پاک نشده بود اما حالا چهره خون آلودش جلوی چشمانشان بود. خیلی زود درخواست کمک اورژانسی شد و در مدت کوتاهی امدادگران در محل حادثه حاضر شدند و دختر را به بیمارستان منتقل کردند.

وضعیت مهتاب وخیم و سطح هوشیاری او پایین است. او از ناحیه دست، پا، لگن، سر و صورتش جراحات شدیدی دارد اما نگرانی کادر پزشکی ضربه به جمجمه است. در این شرایط پزشکان سعی کردند او را نجات دهند.

دیدار غرور با ماه کوچولو

سید عبدالله موسوی، پدر سیده مهتاب می گوید: «آن روز 4 نفر می خواستیم به پارک برویم و اصلاً فکر نمی کردیم چنین اتفاقی برایمان بیفتد.» وقتی از ماشین پیاده شدیم و می خواستیم عبور کنیم. در خیابان ناگهان یک پراید سرعتش را زیاد کرد و ترمز کرد اما دخترم ترسید و از جلوی او پرید و این تصادف رخ داد. ضمن اینکه پسر 17 ساله ام هم به صورت سطحی مجروح شد اما مهتاب به شدت مجروح شد و همه دغدغه ما برای او بود. و ادامه می دهد: وقتی پزشکان دخترم را معاینه کردند گفتند که ضربه شدیدی به سرش خورده و سطح هوشیاری او 4 است اما 5 شبانه روز برای نجات او تلاش کردند و امیدوار بودند که دخترم بیاید. به زندگی بازگشت، اما با گذشت زمان هوشیاری او کمتر شد تا اینکه گفتند مرگ مغزی شده است.

این پدر داغدار درباره تصمیم خود و همسرش برای اهدای اعضای بدن مهتاب می گوید: همسرم مدت ها پیش کارت اهدای عضو خریده بود و اطلاعات زیادی در این باره وجود داشت. او هم به من گفت کارت هدیه بگیر اما گفتم به مرگ فکر نکن. در بیمارستان به ما گفتند که مغز دخترم از کار افتاده است و تا چند روز دیگر اعضای دیگر او نیز از کار می افتند و بهتر است اعضای او را به بیماران نیازمند اهدا کنند. همچنین گفتیم اگر مطمئن هستید که او زنده نمی‌شود اعضای بدنش را اهدا کنید و به این ترتیب به بیمارستان سینا تهران منتقل شد و هر عضوی از بدنش که قابل اهدا بود جدا شد و به بیماران نیازمند اهدا شد.

وی ادامه می دهد: همانطور که به ما گفته شد 11 عضو وی شامل قلب، کلیه، کبد، لوزالمعده، قرنیه چشم و… برداشته و اهدا شد. حالا با اینکه من و همسرم تنها دخترمان را از دست دادیم، اما از تصمیمی که گرفتم خوشحالیم. دخترم رفته و مطمئنم در بهشت ​​است. من و مادرش دلتنگ او هستیم، اما به کاری که انجام دادیم افتخار می کنیم. فرزند عزیز حیف از دست دادنش اما وقتی گفتند مهتاب زنده نمی شود فکر کردیم بهتر است اعضای بدنش را به خدا اهدا کنیم و بیماران نیازمند را نجات دهیم.

دیدگاهتان را بنویسید