محسن برهانی، وکیل دادگستری: روند غیرقانونی اخراج من از دانشگاه تهران فعلا متوقف شده است. ظاهراً نظر بخش عقلایی بر ابرانقلابیون تندرو چیره شده است/ در خدمت دانشجویان هستم؛ ابرانقلابیون منتظر تابستان برای شورش هستند

محسن برهانی، وکیل دادگستری: روند غیرقانونی اخراج من از دانشگاه تهران فعلا متوقف شده است.  ظاهراً نظر بخش عقلایی بر ابرانقلابیون تندرو چیره شده است/ در خدمت دانشجویان هستم؛  ابرانقلابیون منتظر تابستان برای شورش هستند

برهانی، وکیل دادگستری و استاد دانشگاه تهران می نویسد: اگر اساتید حقوق جزا از رویه های غیرقانونی برخی مقامات و برخی دادگاه ها انتقاد نکنند، چه کسی باید؟ انتقاد از رویه های خاص بر اساس قانون و شرع، چرا نباید آن را تحمل کرد؟

محسن برهانی، وکیل دادگستری و استاد دانشگاه تهران می نویسد: اگر اساتید حقوق جزا از رویه های غیرقانونی برخی مسئولان و برخی دادگاه ها انتقاد نکنند، چه کسی باید؟ انتقاد از رویه های خاص بر اساس قانون و شرع، چرا نباید آن را تحمل کرد؟

محسن برهانی در صفحه اینستاگرام خود نوشت:

در آذرماه 1401، در اوج اعتراضات، دو خبرگزاری نامه رد صلاحیت مرا با آب و تاب منتشر کردند.

شایستگی عمومی تنها در دو موقعیت ارزیابی می شود: استخدام اولیه یا تغییر وضعیت.

همچنین همکاری با اساتید رسمی-تجربی از دو جهت قطع می شود. 1. صدور رای هیأت تحقیق به تخلفات معلمان 2. پس از درخواست هیات علمی مبنی بر تغییر وضعیت.

در مورد من هیچ یک از موارد فوق محقق نشد و انتشار نامه اداری داخلی (در پاسخ به یک استعلام عجیب) به رسانه ها نشان از برنامه ریزی عمدی برای تخریب و کشتن این شخصیت برای ادعای اخراج برهانی در اوایل مهرماه داشت و او در واقع بود روغن ریخته شده به عنوان نذر به امامزاده تقدیم شد! طرح زشتی که جواب نداد و نتوانست افکار عمومی و دانشگاهیان را گمراه کند، در عوض یک توطئه را آشکار کرد. پس از حساسیت افکار عمومی و حمایت رسانه ای بخش عاقل دولت، وزارت علوم و دانشگاه تهران نسبت به این مشکل حساس شدند و به نظر می رسد نظرات این بخش عاقل بر طیف مخالف (فوق رادیکال) غلبه کرده است. -انقلابیون) و روند غیرقانونی تبعید فعلا متوقف شده است. چگونه و چرا؟ واقعاً نمی دانم، فقط می دانم که هنوز هم جزو کادر آموزشی دانشگاه تهران هستم و تدریس می کنم، هرچند شبانه روز این گروه تندرو را ندارند!

اگر اساتید حقوق جزا از رویه های غیرقانونی برخی از مسئولان و برخی دادگاه ها انتقاد نکنند، چه کسی باید؟ انتقاد از رویه های خاص بر اساس قانون و شرع، چرا نباید آن را تحمل کرد؟ وقتی نفی عمومی است و مردم با گوشت و پوست آن را می فهمند، نقد هم باید علنی باشد. اتفاقا مصداق اصلی نهی از منکر همین هشدارهاست نه ابتذال مرسوم در مورد حجاب و حجاب. مهمتر از همه این ظلم ها و ظلم ها به نام دین انجام می شود، آیا واقعاً ما تکلیفی نداریم که به مردم بگوییم آنها هیچ ربطی به شرع ندارند و این خواست خدا علیه ماست؟ آیا آقایان به همان اندازه که نگران زید و عمرو هستند، نگران خدا و پیامبر هستند؟ ما موظف به تبیین و نقد اخلاقی و شرعی و اخلاقی هستیم و سکوت جایز نیست.

هدف

من نه نقشی در شروع شورش اخراج ها و کاهش هزینه ها در دانشگاه تهران داشتم و نه در پایین آوردن فتیله آن. سلام! از دیگران بپرس نه از من شغل من معلمی است و این کتب آسمانی را مصداق معلمی می دانم و خداوند به این وعده عمل کند.

من در خدمت دانش آموزان هستم و این گروه منتظر تابستان برای شورش هستند.

بنده می تواند کنترل کند و خدا می تواند کنترل کند

دیدگاهتان را بنویسید