محمد سرافراز: یکی از دلایل شکست قرارداد سود شرکت رانتی تحریم است/ کشور دچار فساد سیستمی است که عاقبت بخیر نخواهد داشت.

محمد سرافراز: یکی از دلایل شکست قرارداد سود شرکت رانتی تحریم است/ کشور دچار فساد سیستمی است که عاقبت بخیر نخواهد داشت.

با توجه به سال ها حضور آقای سرافراز در معاونت برون مرزی صدا و سیما و سپس ریاست این سازمان و همچنین عضویت ایشان در شورای عالی فضای مجازی به عنوان یک شخص حقیقی، جماران بخشی از آخرین سخنان و اظهارات ایشان مبنی بر اینکه قابل چشم پوشی نیست به امید رفع ابهامات ایجاد شده توسط مسئولین مربوطه منتشر می شود.

به گزارش جماران، محمد سرافراز رئیس سابق سازمان صدا و سیما در این گفت و گو با پیراهنی مشکی با اشاره به آنچه «فساد سیستماتیک» و «دروغ سیستماتیک» خواند، مدعی شد: اقتصاد ما این گونه است که دولت ها افزایش می دهند. مخارج خود را تا زمانی که درآمد مناسبی نداشته باشند، از طریق یک سیستم بانکی ناکارآمد و فاسد پول چاپ می‌کنند، نرخ ارز را افزایش می‌دهند و در نهایت با مکانیسم‌های مختلف ارزش پول ملی را افزایش می‌دهند، در نتیجه کسانی که درآمد پایینی دارند از این موارد متضرر می‌شوند. سیاست ها و شکاف طبقاتی در جامعه ما بیشتر خواهد شد. علاوه بر این مشکل، شرکت های بزرگ رانتی با ماهیت مبهم خود درگیر مفاسد اقتصادی هستند.

وی در ادامه ادعاهای خود با بیان اینکه «این شرکت های خصوصی یا رانت خوار در همه دستگاه های دولتی و دولتی وجود دارد»، می گوید: این شرکت ها وقتی می خواهند به دولت گزارش بدهند یا مالیات بدهند، می گویند خصوصی هستند و وقتی می خواهند بهره ببرند. مزایا و اجاره های قانونی، به آنها دولتی می گویند. این خصلت ها یا شرکت های اجاره ای در تمامی ارگان های دولتی و دولتی وجود دارد. اقتصاد کلان کشور در دست این افراد است که امکان رقابت عادلانه را از صاحبان سرمایه سلب کرده اند.

سرافراز همچنین با اشاره به نقش شرکت های شبه دولتی در ماجرای تحریم ها و پرونده های قضایی تصریح کرد: این شرکت های بزرگ رانت خوار هرجا که سود زیادی ببینند می روند و پاتوق می کنند. مثلاً یک زمانی اگر قیمت سکه و دلار افزایش پیدا کند، دلار و سکه را در بازار جمع می کنند. در دوره تحریم بیشتر سود را این شرکت های رانتی می بردند چرا که در دوره تحریم اقتصاد دچار ابهام می شود. یکی از دلایلی که در ماجرای برجام به نتیجه نرسیده ایم یا تحریم ها تمام نشده است، سود این شرکت های اجاره ای است که با تحریم ها پیش فاینانس شده اند.

یکی دیگر از ابعاد فساد را سیاسی می داند و مدعی است: در کشوری که مبتنی بر رأی مردم است، درست است که دولت ها از احزاب مستقل باشند. حزب مناسب حزبی است که افراد مؤثر را جذب می کند و برای نحوه اداره کشور برنامه دارد. این احزاب باید به وضوح از احزابی که در قدرت هستند انتقاد کنند. بنابراین در زمان انتخابات، مردم با توجه به تصمیمات، گزینه مورد نظر خود را انتخاب می کنند، زیرا در جامعه بزرگی مانند ایران، مردم نمی توانند مستقیماً نامزدهای خود را بشناسند. در شهری مثل تهران با جمعیت یک میلیونی مردم نمی توانند بفهمند چه کسی برای مجلس مناسب تر است. کشور ما از این کارکرد حزبی بیرون آمده است. آنها می توانند بگویند که من دموکراسی غربی را توضیح می دهم اگر معتقد باشم که دموکراسی غربی از نظر سیاسی نیز فاسد است زیرا احزاب آنها توسط سرمایه گذاری های بزرگ و مؤسسات مالی تأمین مالی می شوند. این مشکلات در آمریکا به همان اندازه که در اروپا واضح است. من معتقدم در یک سیستم سالم، بودجه احزاب قانونی باید توسط دولت تامین شود و هیچ بودجه ای خارج از آن وجود نداشته باشد، زیرا به همان اندازه که مهم است که وزارت کشور حقوق کارمندان خود را پرداخت کند، باید احزابی داشته باشیم که سیاستمداران را آموزش دهند. یک کشور را اداره کنیم و بتوانیم نظر علمی در مورد وضعیت جامعه داشته باشیم، اما در دولت ما حزب درست و حسابی (به جز اوایل انقلاب) وجود نداشت.

محمد سرافراز همچنین استدلال کرد: چون نهادهای حاکمیتی پول و قدرت زیادی دارند، کارکرد حزبی پیدا کرده اند. این نهادها به طور غیررسمی و غیررسمی با توجه به قدرت مالی، اطلاعاتی و سیاسی که دارند، تعیین می‌کنند که چه کسی رئیس‌جمهور یا چه کسی به افراد خاصی (در مجلس) رای می‌دهد. از نظر سیاسی، این منجر به فساد سیستمی شده است که عاقبت خوشی برای کشور نخواهد داشت.

ادعاهای استکبار به همین جا ختم نمی شود. او مدعی است: در حوزه امنیتی هم همینطور است. به جایی رسیده است که به تدریج قدرت نهادهای امنیتی افزایش یافته است. در نهادهای امنیتی افرادی با نام مستعار و نامعلوم هستند که اختیارات فوق العاده ای پیدا کرده اند، یعنی حتی می توانند به قضات نحوه صدور احکام، نحوه زندان و … را دستور دهند.

اکثر اقدامات آنها خلاف قانون اساسی است، اما چون کسی نیست که با این افراد برخورد کند، هر کاری می خواهند انجام می دهند. می بینیم که در حوادث روزهای آخر و سال 1377 سیستم امنیتی ما هیچ مسئولیتی را بر عهده نمی گیرد. در سال 2018، بین 300 تا 1500 نفر کشته شدند، اما حتی یک مورد هم وجود ندارد که بگوییم اشتباه کرده ایم. آنها چیزی را فرض نمی کنند و وقتی سیستم را در حالت امن اجرا می کنند، همه موسسات را غیرفعال می کنند.

وی استدلال کرد: رادیو به این افراد داده شد و نحوه انتشار اخبار، داستان ها، اعترافات و … را در اختیار مردم قرار دادند و این باعث بی اعتمادی مردم شد… واقعیت ها گفته نمی شود و در عین حال داستان های نادرست و غیر واقعی ایجاد می شود. به نام جنگ داستان ها

سرافراز در بخشی دیگر از سخنان خود به عملکرد فرمانده سابق اطلاعات سپاه اشاره کرد و در ادامه ادعاهای خود اینگونه ادامه داد: در دوران مسئولیتم بر صداوسیما فکر می کنم با گرفتن منابع مالی سازمان می خواستند بر صداوسیما مسلط شوند. گفتند با جاسوسی و عکس های جاسوسی می خواهیم این سیستم را در اختیار بگیریم. یکی از مشکلات این است که (این افراد) می دانند که تنها راهی که می شناسند دستگیری، بستن و جاسوسی است. این واقعیت بزرگ، نفوذ بزرگ سازمان های امنیتی اسرائیل و آمریکا است، زیرا آنها (موساد و سیا) متوجه شدند که وقتی به مشکل می خوریم، به سیستم امنیتی مراجعه می کنیم، بنابراین اگر کسی می خواهد کاری در کشور انجام دهد، باید انجام دهد. از این روش استفاده می کند نه خبرنگار بدبختی که بخواهد چند عکس و گزارش تهیه کند.

وی در ادامه مدعی شد که «اسرائیلی‌ها به راحتی دانشمندان هسته‌ای ما را کشتند، اسناد هسته‌ای را دزدیدند و تأسیسات هسته‌ای را در زمانی که آقای طیب و دوستانش از رادیو و جاهای دیگر جاسوسی می‌کردند منفجر کردند.» آنها همچنین شناسایی نشدند. 》 می گوید: رادیو را می خواستند که من مقاومت کردم، اما در نهایت بین حرف من و آنها آنها را انتخاب کردند و من رفتم. این وضعیت در سایر نهادها و دستگاه های دیگر نیز رخ داده است. این دستگاه ها از کارکرد اولیه خود و از چشم ملت خارج شده اند. نمی توانم بگویم همه چیز تصادفی بود. به آقای سلامی فرمانده سپاه گفتم اول رادیو زدند بعد رفتند سپاه. من به آنها گفتم که چگونه با جاسوس جلوه دادن محیط بانان، حوادث سال 1377 و … سپاه را بدنام می کنند. از سوی دیگر نهاد رهبری و نهاد حکومت را بی اعتبار می کنند. اگر این نقشه توسط سیا ساخته شده بود، باید آن را دست مریزاد نامید. فکر می کنم خیلی ها متوجه شدند که چه اشتباهی مرتکب شدند. نظر من این است که در شرایطی هستیم که مسئولان نمی توانند به وظایف قانونی خود عمل کنند… 6 سال پیش که دیدم نمی توانم ادامه بدهم استعفا دادم.

رئیس سابق صداوسیما در ادامه ادعاهای خود می افزاید: همه باید به یاری خداوند امیدوار باشیم. بخش بزرگی از نسل جوان ما بسیار باهوش و شجاع هستند و فکر می کنند در شرایط کنونی آینده ای وجود نخواهد داشت. عصبانیت آنها از این وضعیت باعث شورش آنها شد. به جای اینکه ببینند معترضان چه می‌خواهند و چه باید بکنند، خودشان را دلداری می‌دهند و می‌گویند که اینها عامل دشمن هستند. ماموران سیا را انسان می سازند و همه مشکلات را نتیجه فضای مجازی می دانند. گروه‌هایی مانند منافقین از طریق اراذل و اوباش سازمان‌یافته خشونت را مرتکب می‌شوند و از آنها به عنوان بهانه‌ای برای معرفی معترضان به عنوان دشمن استفاده می‌کنند. آنها معتقدند اگر با معترضان برخورد قاطع تری داشته باشیم و فضای رسانه ای و مجازی را ببندیم موفق خواهیم شد. این مسیر به نتیجه نمی رسد و اوضاع را بدتر می کند.

سرافراز این گفتگو را با این جمله خاتمه می دهد: با پذیرش استعفای من از سوی رئیس سیما، بدون اینکه چیزی به او گفته شود، حکمی مبنی بر عضویت اینجانب در شورای عالی فضای مجازی قرائت شد. این جمله ادامه پیدا کرد تا اینکه به این نتیجه رسیدم که این نکات خاصیت و کارکرد قابل قبولی ندارند. یکی از دلایل آن این بود که بسیاری از تصمیمات مربوط به تعطیلی شبکه های اجتماعی مانند تلگرام و … در شورا مطرح نمی شود. چند سال پیش استعفا دادم و منتظر قبول استعفا بودم اما نشد. البته در اتفاقات اخیر که واتس اپ و اینستاگرام قطع شد متوجه شدم حضورم در این هیئت فایده ای ندارد و با وجود اینکه استعفای من اعلام نشد، دیگر در جلسات شرکت نکردم.

دیدگاهتان را بنویسید