با ادامه خوانندگی و گاه بازی در فیلم، علیرغم سن بالا و ناتوانی جسمی، سعی در جذب مخاطب دارند. این تلاش برای جلب توجه تنها در بخش تخصصی این سلبریتی ها نبود و با وجود اینکه متعلق به نسل قدیم هستند، با راهنمایی مشاوران خود از راه های متفاوت و جدیدی برای ادامه زندگی و دیده شدن استفاده می کنند.
این راه ها از تداعی ریش و سبیل «تتلیو» تا مصاحبه فمینیستی «گوگوش» در تخریب همسران پرشمار و پسرش و توهین «عارف» به ائمه معصومین (ع) است. نوعی بازی برای ادامه زندگی و البته درآمدزایی. . در نوشتار زیر سعی شده است کارنامه سیاسی برخی از آنها مرور شود.
سالها کار با تاکتیک “آخرین کنسرت”.
از سلبریتی های قدیمی لس آنجلس، «ابراهیم حامدی» که به دلیل ترانه ها و حاشیه سازی های آن سال ها به «ابی» معروف بود، توانست خود را در اخبار روز نگه دارد و در کانون توجه قرار گیرد. از سوی دیگر او را فردی می شناسند که جهت گیری سیاسی علیه جمهوری اسلامی دارد و دائماً با خاندان پهلوی در ارتباط است. این خواننده سالخورده علیرغم سن بالا و کمرنگ شدن قدرت خوانندگی اش دست از کار نمی کشد.
در مورد خوانندگان جالب دوران پیش از انقلاب بنا به سلیقه عمومی می توان نام های مختلفی را ذکر کرد. با همه این اوصاف، نام ابی هیچ گاه در میان این نام ها قرار نگرفت، زیرا با وجود خوانندگان معروفی چون: داریوش، ایرج، ستار و … که توانستند جای پای خود را در بین مخاطبان خود و حتی در مواردی که ارتباط نزدیک با دربار داشتند، محکم کنند. در جولان جایی برای تازه واردان مثل ابی وجود نداشت. آنچه ابی را به شهرت رساند و مورد توجه و حمایت اپوزیسیون قرار گرفت، پرسش از جهت گیری سیاسی این خواننده و خواندن ترانه هایی علیه رژیم پهلوی بود. ترانه‌هایی مانند: «خانه سرخ است»، «استراحت»، «نان و پنیر و سبزی»، «شکار»، «درخت» و… از جمله ترانه‌های ابی هستند که گرایش سیاسی و مخالفت او با نظام زمانی را نشان می‌دهند.
این خواننده در مصاحبه های خود در سال های اخیر و همچنین در صفحات اجتماعی خود مخالفت خود را با جمهوری اسلامی نشان داده است. با توجه به گرایش سیاسی ابی و توجه این خواننده از طرف مخالفان، مراحل ترقی در خارج از کشور را بسیار سریع و روان انجام داد و به دلیل همین ارتباطات توانست با نوازندگان معروف همکاری کند و تک آهنگ ها و آلبوم ها را یکی پس از دیگری منتشر کند. آن هم بدون نگرانی در مورد یافتن سرمایه گذار! حدود 10 سال است که هر سال در کشورهای اطراف ایران مانند دبی، ترکیه، ارمنستان و … کنسرت برگزار می کند و با قیمت های بسیار بالایی به مخاطبانش بلیت می فروشد! این سوال که در بین حضار به شوخی تبدیل شد، حضور در آخرین کنسرت ابی را به یکی از آرزوهایشان تبدیل کرد و مطمئن هستند روزی در آخرین کنسرت او شرکت خواهند کرد!
یکی از جنجالی ترین اخبار سلبریتی های خارج از ایران در پایان سال 2018، خبر دعوت «محمد بن سلمان» از گروهی از خوانندگان ایرانی خارج از کشور به عربستان سعودی برای «جشنواره زمستانی تانتورا» بود. لیلا فروهر، شادمهر عقیلی، اندی و شهرام شاپره در شب اول این برنامه پانزدهم اسفندماه و آرش، ابی و ساسی مانکن (همسر پسرخوانده ابی در سایت های شرط بندی) در شب دوم برای بن سلمان به روی صحنه رفتند و آنها پول زیادی به دست آورد زدند! تقریباً می توان گفت آهنگ خلیج فارس ابی از آنجا به حاشیه رفت. او مدتی بعد در مصاحبه ای جنجالی دلیل نخواندن این آهنگ در کنسرت هایش در کشورهای عربی را در یک جمله خلاصه کرد: «من سیاستمدار نیستم!» این سخنان ابی باعث شد طرفدارانش به صفحات مجازی او حمله کنند و خشم مردم و عواقب این خشم تا مدت ها ادامه داشت و صندلی های آخرین کنسرت ها در ترکیه خالی بود.
پس از این اتفاقات، مواردی مانند توهین همسر ابی به پست چاوشی در مورد ضرب و شتم امیرالمومنین(ع) باعث درگیری بین طرفداران این دو خواننده در فضای مجازی و در نهایت ابی شد تا به هرج و مرج پایان داده شود و خود را از دست ندهد. فالوورها در ویدئویی از چاوشی عذرخواهی کرد، اما پس از این اتفاق در صفحه مجازی خود برای از دست ندادن مخاطبان، سهم همسرش را کم اهمیت جلوه داد و در عوض مانند سایر سلبریتی های قدیمی در حمایت از همجنس گرایان در ایران پستی منتشر کرد. نیاز به خرید واکسن کرونا از خارج از کشور مخالف جمهوری اسلامی است. و… مجموعه
آویزان از “پرنسس خانم”
برخی از خوانندگان قدیمی به دلیل نزدیک بودن به خاندان پهلوی توانستند با سرعتی بسیار سریعتر از خوانندگان هم دوره خود ترقی کنند که از جمله آنها می توان به عبدالحسن ستارپور معروف به ستاره با ترانه شاهزاده خانم اشاره کرد. به او به افتخار دختر بزرگ پهلوی دوم جایگاه ویژه ای به او داده شد. ستار یک ماه قبل از انقلاب به خارج از کشور رفت و تا کنون در لس آنجلس مانده است و به گفته خودش تنها پس از سقوط جمهوری اسلامی قصد بازگشت به ایران را دارد!
ستار در 22 سالگی با خواندن آهنگ خانه به دوش برای سریالی به همین نام مورد توجه قرار گرفت و سپس همراهی با خاندان پهلوی او را به میدان آورد. پس از انقلاب، برقراری رابطه پایدار با مخالفان راه او را هموار کرد. این حمایت ها منجر به فعالیت های بین المللی دیگری از جمله ضبط آلبوم با یک خواننده اسرائیلی به نام آیدان رایخیل شد. آخرین آلبوم ستار «چهل سال خاطره» نام دارد. او چندین ترانه سیاسی نیز دارد که از نمونه های آن می توان به «مردم» و «رفراندم» اشاره کرد که هر دو را در کنار «شیفته» و «حسن شماعی زاده» خوانده است. از جمله فعالیت های مجازی ستار در سال های اخیر اعتراض به رد صلاحیت های شورای نگهبان در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری جمهوری اسلامی ایران و سپس انتقاد از سلبریتی های داخلی بوده است. وی در خصوص مشاهیر بومی با انتشار پستی در صفحه مجازی خود گفت: کلی فکر کنید اما همچنان منتظر معرفی هنرمندان و چهره هایی چون: باران کوثری، امیر جعفری، پیمان معادی، الهام پاوه نژاد، شهاب حسینی، ترانه علیدوستی هستیم. ، فاطمه معتمدآریا و اصغر این فرهادی و امثال آنها بودند که در گذشته از هیچ اقدامی برای تشویق مردم به رای دادن کوتاهی نکردند، اما اکنون به طرز مشکوکی پنهان شده اند…» پس از این پست، تمام تلاش ستار در فضای مجازی این بود که انتخابات رياست جمهوري را تحريم كرد و طبعاً ديده نشد و توجهي به آن نشد.
فرزند تیمسار نادری افشار ادامه راه پدرش
شهبال شب پره برخلاف برادرش شهرام که بیشتر خوانندگی و ساخت صحنه های فرعی را بر عهده داشت، در سال های پس از انقلاب به جذب استعدادهای همسو با افکار مخالفان روی آورد. بنابراین می توان گفت که شهبال رسماً جزء مهمی از اپوزیسیون بود و در این سال ها بسیار فعال بود.
پدر شهبال شبپره ندری افشار تیمسار (شبپره) سرباز، نوازنده و کارگردان است. شهبال اولین فرزند خانواده است و دو برادر به نام های شهرام (خواننده) و شهنام و یک خواهر به نام شهناز دارد. در 17 سالگی برای ادامه تحصیل به انگلستان رفت و در رشته موسیقی ادامه تحصیل داد. شهبال پس از فارغ التحصیلی به ایران بازگشت و بنیانگذار گروه گربه سیاه شد. پس از انقلاب، چهار سال در رادیو و تلویزیون ایران کار کرد، اما تصمیم گرفت یا دستور داد ایران را ترک کند و در آمریکا به کار خود ادامه دهد. شهبال شبپره از جمله هنرمندانی بود که از ابتدای خروج از ایران تاکنون فعالیت های زیادی علیه نظام جمهوری اسلامی انجام داده و اخیراً به همراه رضا پهلوی، ابراهیم حمیدی و… نه به اسلام را راه اندازی کرده اند. کمپین جمهوری .محمد عبداللهی پرسش های کارشناس سیاسی در یادداشتی با عنوان «تاریکی و هبوط موسیقی براندازانه» نوشت: سرنخ موسیقی سیاه و سکولار تاریخ ۵۰ ساله ایران را بی شک باید در دو مافیای فاسد نظامی جست و جو کرد. سپهبد امیر قاسمی، مدیر تشریفات ساواک و تیمسار نادری افشار (که فرزندانش نام خانوادگی خود را به شبپره تغییر دادند)، پایه های چندین اثر هنری فاسد در ایران را بنا نهادند. اداره فساد رادیو و تلویزیون ملی ایران از دهه 40 تا پرورش خوانندگان فاسد و پروژه شایسته ترین دختر ایران و… همه چیز توسط این دو سرباز شاهنشاهی پایه گذاری شد. عبداللهی همچنین ادامه می‌دهد که «پس از چند سال، جریان هنر منحوس دوران پهلوی در لس‌آنجلس دوباره سر می‌زند و مافیای نظامی نادری-امیر قاسمی گام دوم مأموریت خود را آغاز می‌کند. در اوایل دهه 1960 که تأسیس تلویزیون خصوصی بسیار سخت و پرهزینه بود و مردم ایران هنوز ماهواره نداشتند و غرب آسیا نیز فاقد فناوری بود، این گروه کار خود را با ساخت و پخش ویدئو آغاز کرد. این مافیا به رهبری علیرضا امیرکسمی فرزند سپهبد با پول بادآورده پدرش و میلیون ها دلار دزدیده شده توسط پهلوی از مردم ایران و البته حمایت صهیونیست های ایرانی الاصل مانند «هما سرشار» و … پروژه فرهنگی علیه جمهوری اسلامی را راه اندازی کرد…»
شهبال در حال حاضر قصد دارد با پروژه ای به نام صدای قدغان که با حمایت بنیاد فرهنگ و هنر طوس تولید می شود، دوباره به مخالفان بپیوندد. این طرح موسوم به حمایت از زنان ایرانی یا فارسی زبانی است که به دلیل ممنوعیت خوانندگی یا سایر محدودیت های فرهنگی و اجتماعی مربوط به نمایندگی زنان در عرصه موسیقی مجبور به مهاجرت یا ترک کشور خود شده اند. شهبال شبپره در تمام این سال ها بیشتر در پشت صحنه و با تولید محتوا و شناسایی اعضای جدید سعی در خدمت به مخالفان داشت و شاید به همین دلیل کمتر از برادرش شهرام در بین مردم شناخته شده است.
عدم بازگشت به ایران به دلیل باز بودن پرونده قتل و قاچاق
«خلیل وثوقی» ملقب به «بهروز وثوقی» از سلبریتی‌های قدیمی مقیم خارج از کشور محسوب می‌شود که همچنان خبرساز هستند. این سلبریتی که چند سالی است که بازگشتش به ایران سوژه داغ رسانه های درجه دو و سه بود، تقریباً 10 سال قبل از انقلاب به شهرت رسید.
بر اساس اظهارات، بهروز ووشوقی علاقه چندانی به یادگیری نشان نداد و در نهایت پس از دوبار رد شدن در آزمون دانشگاه، در این کار نماند و اخراج شد! سرانجام مردی به نام «مسعود صمدی» در سال 1334 در سن 18 سالگی آن را کشف کرد. وستوگو در سال 1337 با بازی کوتاهی در فیلم «توفان در شهر ما» به سینما آمد. او معمولاً نقش های کمتری داشت تا اینکه در سال 1348 توسط مسعود کیمیایی برای ایفای نقش اصلی فیلم «قیصر» انتخاب شد و این نقطه شروع شهرت وثوقی و رابطه او با دربار بود. به گفته اطرافیان او همیشه به مهمانی های دربار دعوت می شد و در این محافل حضور دائمی داشت. این رابطه به نفع واستوگی خاتمه یافت زیرا او توانست به دلیل ارتباطش با «اشرف پهلوی» در سینما نفوذ کند و بیش از یک ستاره در سینما ظاهر شود. این تاثیر تا آنجا پیش رفت که پس از مدتی واستوگی این شرط را در قراردادهایش قید کرد که در هر فیلم فقط نقش اول را بپذیرد و نامش در ابتدای هر فیلم باشد و دستمزدش را خودش تعیین کند. بازیگران آن دوران می توانند ادعا کنند که در این شرایط می توانند بازی کنند. بالاخره بهروز وسطوی 41 ساله دو ماه قبل از انقلاب اسلامی برای بازی در فیلم «گربه در قفس» راهی آمریکا شد و دیگر برنگشت. وی بعداً مدعی شد که این سفر قصد فرار نداشته است، اما طبق اظهارات سایر همکاران، موضوع از قبل برنامه ریزی شده بوده است. به ویژه اینکه محمود قربانی، همسر اول گوگوش در سال های اخیر مدعی شده بود که بهروز ووشقی قبل از خروج از ایران، با رهن خانه گوگوش (در زمان ازدواج با او) سینمای شهر نقره ای را خرید، اما پس از پرداخت چند قسط، سینما را فروخت و ایران را ترک کرد. بدون پرداخت مابقی اقساط! کاملاً مشخص است که واستوگی قبل از رفتن، دارایی های خود را به دلار تبدیل کرده و از ایران خارج شده است و ادعای خروج او بدون برنامه کاملاً کذب است. پس از فرار، واستوگی روابط خود را با مخالفان حفظ کرد. او هم‌اکنون در فیلم‌هایی با محوریت جمهوری اسلامی بازی می‌کند و در آنها معمولاً نقش شخصیت‌هایی را بازی می‌کند که تحت تأثیر رژیم وقت ایران قرار دارند. بهروز ووشقی در سال های اخیر در فیلم ها و نمایش های ضدایرانی مانند: تهدید، زرین، درگیری، فصل کرگدن و … بازی کرد.