بزرگان می خواهند انتقام قاتلی را که شوهرشان را کشته است بگیرند

بزرگان می خواهند انتقام قاتلی را که شوهرشان را کشته است بگیرند

بهاره شبانکریان

چهار ماه از بازداشت کلثوم اکبری می گذرد. قاتل زنجیره ای که 11 همسر عادی خود را در شهرهای مختلف مازندران به قتل رساند، در حال مرگ است و از زمان انتشار خبر اولیه، دیگر مراجع انتظامی و قضایی خبری از پرونده این زن 56 ساله منتشر نکرده اند. کلثوم اکبری در آخرین اعترافات شهریورماه امسال به دوربین صدا و سیما گفت: نمی دانم چند نفر را کشتم. 13، 14، 15 نفر بودند. نمی دانم.» اما آخرین آمار جنایات وی توسط مقامات پلیس 11 مورد قتل گزارش شده است. پیگیری «اعتماد» برخی از والدین نشان می دهد که آنها قصد رضایت ندارند. یکی از اعضای خانواده اولین قربانی که در اواسط دهه 80 در روستای ولاشید ساری کشته شد، به اعتماد گفت: تا جایی که می دانیم قاتل در زندان ساری است. یکسری املاک به نام ایشان هست که باید تکلیف آنها مشخص شود. سر گلمرضا بابایی، آخرین قربانی قاتل که گفته می‌شود اولین شاکی این پرونده نیز هست، به اعتماد گفت: «هیچ یک از بزرگان دموکراسی قصد رضایت ندارند. «تا جایی که من اطلاع دارم، پرونده در دست بررسی است. همچنین برخی دیگر از بزرگان نیز همین را می گویند; ما می خواهیم انتقام بگیریم. امین گلریز، وکیل دادگستری و قاضی سابق تهران، درباره پرونده قاتل سریالی مرد مازندرانی که به تعداد زیادی پدر و مادر قربانیان معروف است، می گوید: «در چنین مواردی اولویت قصاص با مدعی اول است. یا والدین مقتول.» » گلریز در ادامه به سوالات «اعتماد» پاسخ می دهد.

این قاتل زنجیره ای در حال حاضر 56 سال سن دارد. از نظر حقوقی، پیری یا پیری در رفع اجرای حکم قصاص تأثیر دارد یا خیر؟

سن یا پیری هیچ نقشی در رفع قصاص ندارد. تنها محل نسخ قصاص در زمانی است که فرد کمتر از 18 سال یا بالای 15 سال سن داشته باشد و فقط در مورد کم سنی است که شک می شود. پیری تاثیری در خراب کردن انتقام ندارد.

با توجه به تعداد زیاد اولیای دم در این پرونده، با رضایت یکی از اولیای دم، آیا احتمال عدم اجرای حکم قصاص وجود دارد؟

بر اساس قاعده لاینجی (یک روح فقط یک زندگی دارد) اگر قاتل یک نفر، ده نفر، صد نفر یا هزار نفر را بکشد، اگر یکی از بزرگان بخواهد از قاتل انتقام بگیرد، حقوق قاتل است. دیگر بزرگان گم خواهند شد. یعنی هیچ پولی به والدین دیگر تعلق نمی گیرد. قانون در این زمینه نیاز به اصلاح دارد و این موضوع به یک چالش قانونی تبدیل شده است. در مورد این بانو که دومین قاتل زنجیره ای زن در تاریخ ایران نیز هست، در صورت موافقت یکی از اولیای مقتول، حقوق علی القاعده نسبت به سایر اولیای دم پابرجاست. یعنی پدر و مادر بار دوم و سوم هم می توانند درخواست قصاص کنند. رضایت، حقوق والدین دیگر قربانیان را از بین نمی برد، اما قصاص، حقوق والدین دیگر قربانیان را از بین می برد. بنابراین قصاص با رضایت یکی از بزرگان در اینجا منتفی نیست. مگر اینکه همه والدین قربانیان موافق باشند.

گفتی که اگر یکی از بزرگان بخواهد از قاتل انتقام بگیرد حق بقیه بزرگان ضایع می شود. در چنین شرایطی کدامیک از والدین قربانیان اولویت دارند یا تقدم بر چه مبنایی است؟

در چنین مواردی اولویت انتقام از اولیای دم قربانی اول یا مدعی اول است. این بدان معناست که یکی از این دو اولیای اموات بر سایر اولیای قربانیان تقدم دارد.

این قاتل زنجیره ای ادعا می کند که دیوانه است، اما می دانیم که فردی که دیوانه است نمی تواند با نقشه ای از پیش تعیین شده مرتکب قتل شود. در نتیجه بحث جنون در این مورد منتفی است. درست است، واقعی؟

بله بر اساس ماده 149 قانون مجازات اسلامی جنون شامل اختلالات روانی است که موجب فقدان اراده می شود اما معمولاً بحث عدم اراده در مجرمان زنجیره ای منتفی است. چون قاتلان زنجیره ای هوش جنایی زیادی دارند. همانطور که می بینید این قاتل زنجیره ای مرتکب قتل های دسته جمعی شده و سال هاست دستگیر نشده است. این نشان می دهد که این قاتل همه این جنایات را با برنامه ریزی قبلی انجام داده است و کسی که قادر به اجرای چنین نقشه ای است. بصیرت او از بین نرفته بود، اما از هوش جنایی بالایی نیز برخوردار بود. بنابراین نمی توان این تعدد قتل را به جنون نسبت داد. در غیر این صورت ممکن است یک نفر دیوانه شود و 10 نفر را به یکباره بکشد، اما روش ارتکاب جرم قتل زنجیره ای و فاصله زمانی بین قتل ها بحث جنون قاتل زنجیره ای را از بین می برد. موضوعی که در این مورد حائز اهمیت است این است که باید انگیزه قاتل مشخص و بررسی شود. این قاتل سریالی ممکن است اختلال شخصیت داشته باشد نه دیوانگی. بر اساس اعترافات این قاتل زنجیره ای و آنچه در برخی رسانه ها منتشر شده است؛ انگیزه اصلی او مالی بود. سوابق شخصیتی این قاتل زنجیره‌ای نیاز به تحقیق کامل دارد تا انگیزه اصلی او مشخص شود، اما در چنین مواردی نشان می‌دهد که قاتل زنجیره‌ای فقط همسرانش را می‌کشد. قاتل در کودکی دارای اختلال شخصیت، عدم احساس عاطفه یا بدبینی نسبت به جنس مخالف بود. در هر صورت همه این عوامل باید بررسی شوند. روانشناسان باید با قاتل مصاحبه کنند تا شخصیت او را بفهمند و انگیزه اصلی قاتل را مشخص کنند. روانشناسان حتما باید بررسی کنند که چگونه یک فرد میانسال بعد از چند سال به راحتی با افراد مسن ازدواج می کند و به راحتی آنها را به بیراهه می کشاند؟ با این حال، از منظر جرم شناسی، این قاتل زنجیره ای به طور کلی در دوران کودکی خود دارای نقص هایی بود که در بزرگسالی ظاهر شد. او احتمالاً در یک محیط استرس زا بزرگ شده است یا در دوران کودکی آسیب های شدیدی دیده است که منجر به پیری او شده است.

از نظر قانونی قاتلان زنجیره ای قبل از محکومیت به انتقام چه مراحلی را طی می کنند؟ و معمولا قبل از قصاص چند سال زندان در انتظار آنها خواهد بود؟

زمانی که قتل به نظم عمومی لطمه وارد کند، مثلاً قتل در ملاء عام انجام شود یا قتل موجب جریحه دار شدن احساسات افکار عمومی شود، امکان اجرای حکم قصاص تسریع می شود. در اینجا قانونگذار مقرر کرده است که اگر قتلی صورت گیرد و عمل موجب برهم زدن نظم و امنیت شود، حبس به طور کلی شامل جرم می شود، اما در قتل های زنجیره ای معمولاً اضطرار به انتقام و امکان حبس در آن وجود دارد. نسبت جرم عمومی کم است. طبق ماده 612 قانون مجازات اسلامی (تعزیرات) جنبه عمومی قتل عمد سه تا ده سال است. در مورد قاتلان زنجیره ای معمولاً این نوع حبس حذف می شود و زمانی که قصاص بحث حبس را برطرف کند، اجرای حکم قصاص در اولویت قرار می گیرد.

روند قانونی از نظر طرح دعوی چگونه انجام می شود؟

در این مورد و موارد مشابه باید کارشناسی های متفاوتی انجام شود. در مرحله بعد، یک فایل شخصیت قاتل باید ایجاد شود. باید مشخص شود قاتل از نظر روحی سالم است یا خیر! یا مثلاً انگیزه او از ارتکاب قتل چه بوده است! همدست داشت یا نه؟ این موارد باید به طور قطعی اعلام شود. یکی از دلایل تشکیل پرونده شخصی جلوگیری از وقوع چنین مواردی و هوشیاری ضابطان و مراجع قضایی برای جلوگیری از وقوع چنین مواردی است تا شاهد افزایش قربانیان این چنینی نباشیم.

دستگیری و شناسایی قاتل زنجیره ای مردان مازندرانی

کلتوم اکبری یک زن قاتل سریالی اهل ساری است که پس از مهین قدیری دومین زن قاتل زنجیره ای تاریخ ایران به شمار می رود. وی در شهریور 1402 در پی شکایت یکی از پسران مقتول مورد مظنون پلیس قرار گرفت و سپس دستگیر شد. او پس از دستگیری به قتل ده صیغه دیگرش اعتراف کرد. او قربانیان خود را که مردان بالای 70 سال بودند شناسایی کرد و با آنها ازدواج موقت کرد. سپس با ترفندهایی مانند مصرف دارو و خفگی قربانی را می کشد. کلتوم قرص قند یا فشار خون را در نوشیدنی های مختلف حل می کرد و به قربانی می داد. در مراحل اولیه که حال مقتول بدتر می‌شد، او را به بیمارستان می‌برد و ظاهراً قربانی را نجات می‌داد، اما در مراحل بعدی با افزایش دوز دارو، آنها را بیهوش می‌کرد و می‌کشت و از آنجایی که آنها تاریخ قبلی، هیچ کس به نحوه مرگ آنها مشکوک نبود. کلثوم قتل خود را در شهرهای ساری، نکا، محمودآباد، بابل و قائم شهر انجام داد. آخرین قربانی کلثوم، غلامرضا بابایی 82 ساله بود که با مهریه 500 میلیون تومانی با او ازدواج کرد. پس از مدت کوتاهی به کلثوم مشکوک شد. بابایی چند روز قبل از مرگش به فرزندانش گفته بود که کلثوم به زور به او قرص قلب و فشار خون داده است و هر بار که نوشابه های کلثوم را می خورد بیهوش می شد. او چند روز پس از گفتن این سخنان درگذشت و فرزندانش که به مرگ او مشکوک بودند از کلثوم شکایت قتل کردند. وی پس از دستگیری اعتراف کرد که با حل کردن تعداد زیادی قرص فشار خون در یک ظرف آب، همسرش را طی چند مرحله بیهوش کرده و در نهایت با حوله او را خفه کرده است.