روز جدید زنی که به همراه سه برادرش توسط قاضی ویژه قتل مشهد دستگیر شده بود، در اعترافی تکان دهنده راز خلاص شدن از جسد سوخته برادر شوهرش را فاش کرد.
سابقه این پرونده جنایی از خرداد ماه سال 98 در کلانتری مفقودین خراسان رضوی آغاز شد که زنی میانسال برای یافتن پسر 30 ساله اش از پلیس کمک خواست. وی به سرهنگ علی سرایانی (افسر پرونده) گفت: پسرم حدود 6 ماه است که مفقود شده و هیچ اطلاعی از او نداریم اما عروسم تا این لحظه اجازه نداده که به پلیس اطلاع دهیم. خواهر شوهرم مدعی شد که اگر به پلیس مراجعه کنیم آبرویمان را از دست می دهیم! چون شوهرم (مرد گمشده) رفته بود خوش بگذراند!
در پی اظهارات این زن، به دستور سرهنگ غلامی ثانی (رئیس اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی) گروه ویژه ای از کارآگاهان برای رسیدگی به این پرونده تعیین شدند. در مرحله اول اقدامات پلیسی به فرضیه ارتکاب جرم رسیدند و بدین ترتیب موضوع را با دادگاه ویژه قتل عمد در میان گذاشتند!
قاضی کاظم میرزایی پس از استماع اظهارات زن میانسال بلافاصله دستور دستگیری زن 25 ساله (عروس) را صادر کرد زیرا تجربه قضایی وی در رسیدگی به پرونده های جنایی نشان می داد که راز عجیبی در این ماجرا نهفته است. و از ورود زن جوان به قانون جلوگیری شد. او از ناپدید شدن شوهرش می ترسد. به این ترتیب کارآگاهان در عملیاتی زن جوان را در منطقه قاسم آباد مشهد دستگیر و به مقر پلیس منتقل کردند.
این زن که سکوت بر لبانش بسته بود با ادعای شنیدن صدای کامیون های سنگین در حال عبور از پشت خط آخرین تماس همسرش و احتمالاً او از ترمینال مسافربری، قصد فریب ماموران نیروی انتظامی را داشت. یک هفته بعد بود در مقابل سوالات کارشناسی و فنی مقام قضایی ایستادگی کرد و ناگهان در میان گریه راز عجیبی را فاش کرد و گفت: به 3 برادرم اطلاع دادم که احتمال رابطه همسرم با دختری وجود دارد. .
برادر زنی که داماد را با روسری خفه کرد
آنها هم 12 آذر سال گذشته ساعت 3 صبح به خانه آمدند و با همسرم دعوا کردند.
پس از اعترافات این زن جوان، قاضی ویژه قتل بلافاصله دستور دستگیری 3 برادر وی را صادر کرد و تیم ویژه ای از کارآگاهان در عملیات های جداگانه و با استفاده از شگردهای پلیسی، سه متهم دیگر این پرونده را به دام انداختند. متهمان این پرونده جنایی که ماجرا را برملا شده دیدند مجبور شدند زوایای پنهان جنایت خود را فاش کنند و در اعترافات تکان دهنده ای گفتند: همان شب که وارد شدیم خواهرمان را در خانه رها کرد و پس از قتل شوهرش. خواهر 30 ساله ای که جسدش رانده شده بود به بیابان های منطقه گلبهار رفتیم و آن را آتش زدیم و بین راه بنزین خریدیم.
روز بعد همچنان نگران بودیم تا اینکه جسد سوخته را داخل کیسه ای در ماشین جک محمد (یکی از متهمان) گذاشتیم و از طریق اتوبان آسیایی به کوچان رساندیم و در چاه انداختیم.
بر اساس این گزارش، با کشف بقایای جسد در چاه به ادعای متهم، این پرونده جنایی وارد مرحله جدیدی شده و با دستور قاضی میرزایی تحقیقات کارشناسی ادامه دارد.