ورود رد صلاحیت یک روز جدید شکست خورده است

ورود رد صلاحیت یک روز جدید شکست خورده است

از روز شنبه و بلافاصله پس از روشن شدن رویکرد شورای نگهبان و هیأت های نظارت در بررسی صلاحیت نامزدهای انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی، طیف وسیعی از فعالان سیاسی، نمایندگان مجلس و تحلیلگران نسبت به حراست از هیأت های نظارت واکنش نشان داده و اعلام کردند. مبنایی برای کاهش مشارکت است. آنها به انتخابات امتیاز دادند. اما واکنش سخنگوی شورای نگهبان و وزیر کشور به این انتقادات، تکذیب هرگونه نگاه منفی به مقوله محرومیت از حقوق بود. سخنگوی شورای نگهبان با اشاره به احراز صلاحیت بیش از 11 هزار نفر در دوازدهمین دوره انتخابات مجلس، به دنبال دفاع از رویکرد شورای نگهبان در احراز صلاحیت ها شد. با این حال، طحان نظیف و احمد واحدی با 11000 نفر مانور دادند که صلاحیت آنها تایید شد اما هرگز به بیش از 14000 نفر که فاقد صلاحیت بودند اشاره نکردند. اما برای درک درست از عملکرد شورای نگهبان و کمیته های اجرایی باید از منظر تطبیقی ​​به بحث صلاحیت ها نگاه کرد تا مشخص شود که آیا در انتخابات مجلس دوازدهم نسبت به دوره های قبل رویکرد منفی اتخاذ شده است یا خیر. روند مثبت و ایجاد زمینه ای برای افزایش رقابت و مشارکت. بر این اساس اعتماد سعی کرد با مقایسه تعداد رد صلاحیت های دوره اول شورای اسلامی تا دوازدهم، ابعاد پنهان بحث را روشن کند. برای این کار تعداد افراد رد صلاحیت شده در هر انتخاب (A) بر تعداد کل ثبت نام کنندگان (B) تقسیم می شود تا تعداد افراد رد صلاحیت شده (C) بدست آید، سپس این مجموع در 100 ضرب می شود تا درصد مورد نظر محاسبه شود.

عدد ها چه میگویند؟

بر این اساس تعداد رد صلاحیت ها در اولین جلسه شورای اسلامی تا جلسه دوازدهم 47 برابر شد. در مجلس اول، درصد تعلیق تنها 1.2 درصد بود. آماری که در مجلس دوازدهم به بالای 55 درصد رسید.

در واقع بیشترین میزان رد صلاحیت در مجلس یازدهم و دوازدهم به ترتیب با 56 و 55 درصد بوده است. گویای این است که در هر انتخاباتی که میزان رد صلاحیت بیشتر بود، تعداد ورودی ها نیز کاهش می یافت. به طور واضح تر، کمترین میزان مشارکت در انتخابات شورای اسلامی مربوط به دوره یازدهم (42.57) است که بیشترین میزان رد صلاحیت ها (56 درصد) را به خود اختصاص داده است. یکی دیگر از اطلاعات مهم در این مقایسه این است که تعداد رد صلاحیت ها از دوره اول شورای اسلامی به طور پیوسته افزایش یافته است. به گونه ای که در دوره دوازدهم از 1.2 درصد در دوره اول به 56 درصد رسید.

بر این اساس، رد صلاحیت نامزدهای نمایندگی در دوره اول شورای اسلامی: مجلس اول (1359): 1.2٪، مجلس دوم (1363): 20٪، مجلس سوم (1367): 19٪، مجلس چهارم. (1371): 28%، مجلس پنجم (1375): 39%، مجلس ششم (1378): 26%، مجلس هفتم (1382): 44%، مجلس هشتم (1386): 37%، مجلس نهم (1390): 35 درصد، مجلس دهم (1394): 49 درصد، مجلس یازدهم (1398): 56 درصد و در نهایت حجم رد صلاحیت ها در مجلس دوازدهم (1402): 55 درصد.

از زمان برگزاری انتخابات مجلس یکم تا یازدهم کمترین میزان مشارکت برای مجلس یازدهم و هفتم بوده است.
به ترتیب با 42.5 و 51.21 درصد و بیشترین مربوط به پنجمین دوره انتخابات با 71.1 درصد است. دیداری که زمینه ساز دومین حماسه کرداد ۷۶ با حضور بسیار گسترده ایرانیان شد و جایگاه ایران را در منطقه و جهان بسیار افزایش داد. در واقع با کاهش رد صلاحیت ها در یک دوره، مشارکت مردم در انتخابات نیز کاهش یافته است.

در این میان در ریشه این رد صلاحیت ها اتفاقات متناقض و متناقضی رخ داد که باید به آن پرداخت. مثلا محمود علوی وزیر اطلاعات دولت یازدهم و دوازدهم که مسئول تهیه اطلاعات صلاحیت نمایندگان مردم و رؤسای جمهور بود در سال 1402 حتی به عنوان نماینده مجلس هم صلاحیت شناخته نشد! نمونه بعدی علی مطهری است که در انتخابات مجلس یازدهم در سال 1377 رد صلاحیت شد و در انتخابات 1402 صلاحیت شد و یا در نمونه دیگر نام محسن مهرعلیزاده در انتخابات مجلس 88 رد صلاحیت شد و برای انتخابات مهمتر ریاست جمهوری سال 1400 تأیید شد. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 رد صلاحیت شد و در انتخابات خبرگان 94 تایید صلاحیت شد و نمونه های بحث برانگیز دیگری که در این سال ها وجود دارد، باعث سردرگمی در روند کلی احراز صلاحیت شده است. دستیابی به این اعداد واضح و شفاف احتمالاً نباید برای مسئولان اجرایی و نظارتی کشورمان کار سختی باشد. مسئولان وزارت کشور و شورای نگهبان با این ساختارهای عریض و طویل و بودجه های کلان به راحتی می توانند به این داده های روشن دست پیدا کنند و با تحلیلی ساده متوجه شوند که برای افزایش رقابت و مشارکت در انتخابات، بیشترین – شخصیت برتر سیاسی کشور همواره تاکید کرده است که چه تصمیماتی باید در دستور کار باشد. اهداف (افزایش رقابت، مشارکت و انتخاب سالم) از قبل مشخص شده است، راه رسیدن به آنها نیز مشخص است (ایجاد رقابت از طریق حضور چهره های مختلف)، اگر رد صلاحیت در برابر این آمار گویا صورت گیرد، طبیعی است که به هر چیزی دست یابیم. هدفی غیر از افزایش رقابت و شرکت در انتخابات در دستور کار است. تراست برای بررسی ابعاد مختلف این مشکل به سراغ 3 چهره برجسته سیاسی کشور از طیف اصلاح طلب، اعتدال گرا و اصولگرا رفت که رد صلاحیت شدند تا از پیامدهای رد صلاحیت هایشان مطلع شود.

اسماعیل گرامی مقدم (حزب ملی اعتماد)، جواد هروی (حزب اعتدال و توسعه) و حشمت فلاحت پیشه (مستقل) در مورد این رد صلاحیت، پیامدهای آن و چشم انداز آینده اظهار نظر کردند.