آیا دولتی که همه ابرقدرت های جهان با آن تعامل دارند یا با آن مخالف هستند شکست خورده است؟ / بخش مهمی از مسئولیت و قدرت بعد از انقلاب متوجه جنبشی است که شما به آن تعلق دارید. اگر ادعای شرایط بحرانی را ثابت کنید، شما بخشی از مشکل هستید، نه راه حل

آیا دولتی که همه ابرقدرت های جهان با آن تعامل دارند یا با آن مخالف هستند شکست خورده است؟  / بخش مهمی از مسئولیت و قدرت بعد از انقلاب متوجه جنبشی است که شما به آن تعلق دارید.  اگر ادعای شرایط بحرانی را ثابت کنید، شما بخشی از مشکل هستید، نه راه حل

فارس نوشت: اخیراً پیامی منتسب به «مجمع مدرسین و فضلای حوزه علمیه قم و جامعه علما و مدرسین روحانی اصفهان» منتشر شده است که از دولت خواسته شده یا با شرایط ذکر شده موافقت کند یا شاهد ادامه خشونت باشد. در سطح جامعه البته معلوم نیست این تهدید است یا تحلیل! یک نکته مهم: بخش مهمی از مسئولیت و قدرت بعد از انقلاب بر عهده جریان فکری و سیاسی است که شما به آن تعلق دارید و از آن حمایت می کنید. کسری از این جریان در شرایط بحرانی که ترسیم کرده اید چقدر است؟! اگر حرف خود را ثابت کنید، شما بخشی از مشکل هستید، نه راه حل!

الف) آیا امضا نکردن چنین بیانیه ای موجب تضعیف جایگاه علم و دین و فقه می شود؟ بازی جریان های سیاسی ورشکسته، امروز برهنه تر از هر روز در دام دشمنان دین و دنیای مردم ایران گرفتار شده اند!؟. به نظر می رسد حوزه علما به دلیل وجود گروه هایی که در پایین ترین سطوح دارای رفتارهای ضد دینی و ضد شرعی هستند، عاری از آلودگی است. مناسب است که امضاکنندگان این اطلاعیه عواقب تبعیت از مفاد آن را درک کنند. امیدواریم این نامه به سرنوشت سخنان توهین آمیز 77 نفر پس از شورش بنزین سال 1377 دچار نشود و امضاکنندگان پاسخگوی آن باشند.

ب) روایت توهمی، ناقص و وارونه تاریخ انقلاب اسلامی و جعل همه دستاوردهای شکوهمند آن از سال های اولیه، حال و هوای جریان های ضد انقلاب دهه 60 را تداعی می کند. آیا جریانی که در این چهار دهه جزئی از حاکمیت بوده، می تواند چنین اظهار نظری کند؟! مگر اینکه نویسنده و نویسنده تحت تاثیر جریانات رادیکال دهه 60 بوده باشد.

ج) مخبر بیان، قرآن را بر سر نیزه یادآوری می کند. احساس قلبی مردم ایران نسبت به نظام جمهوری اسلامی ایران در پاسداری از آن با جان و مال و با تمام توان تجسم یافته است و درک آن مستلزم تفسیر و مصادره متون مقدس دینی نیست.

د) ادعای اخطاریه مبتنی بر حاکمیت قانون است. سوال مهم اینجاست. کدوم قانون؟! آیا حاکمیت قانون به معنای قیام علیه نهادهای مدنی است؟! حاکمیت قانون یعنی بریدن گلوی پلیس؟! سوزاندنشان؟! با سلاح سرد و گرم به آنها حمله و مجروح شوند؟! از کدام قانون با کدام مفهوم و کدام قاعده با کدام معیار در دنیا صحبت می کنید؟!

ه) در بخشی از بیانیه به استبداد و انحصار اشاره شد. سوال: آیا میلیون ها ایرانی را می شناسید که بارها برای محکومیت چند هزار خونخوار به خیابان ها ریختند؟! آیا به رای ده ها میلیون نفری که عملاً به بدی های خیابانی نه گفتند، احترام می گذارید؟! یا مردم نیستند. با ارعاب، تهدید، رشوه، تحقیر، ترور، قتل، خونریزی، جنایت و ویرانی، همه اصناف، طبقات، شخصیت ها، مشاهیر و صاحبان ثروت و قدرت به صحنه احضار شدند. سرمایه اجتماعی به دست آمد؟! اگر اینطور بود، امروز با ما وارد معامله نمی‌شدید.

و) صحنه به قدری آشکار و واضح است که دشمنان رسماً و علناً از طریق رسانه های خود هدایت اغتشاشات را بر عهده می گیرند و اعتراف می کنند که به اصطلاح معترضان و مخالفان را مسلح می کنند و با تمام امکانات از آنها حمایت های مادی و معنوی می کنند. جهان از همه جهات و با این حال اصرار دارید که در راستای توجیه و کیفرخواست آنها نسبت به نظام تحلیل انجام دهید؟!

ز) سؤال مهم: بخش مهمی از مسئولیت و قدرت پس از انقلاب بر عهده جریان فکری و سیاسی است که شما به آن تعلق دارید و مورد حمایت شما قرار می‌گیرد. کسری از این جریان در شرایط بحرانی که ترسیم کرده اید چقدر است؟! اگر حرف خود را ثابت کنید، شما بخشی از مشکل هستید، نه راه حل!

ح) جمهوری اسلامی را حکومتی شکست خورده می دانستید. دولتی که همه ابرقدرت های جهان یا با آن تعامل دارند یا با آن مخالفند و هیچ کدام نمی توانند از آن چشم پوشی کنند یا بر آن غلبه کنند، آیا دولت شکست خورده است؟!

آیا می توان باور کرد که هزاران میلیارد دلار هزینه می شود تا عملکرد یک ملت و یک دولت شکست خورده و منفور دیده و شنیده نشود و فرهنگ و منطق یک ملت و یک دولت منفور منتشر نشود. محاصره و تحریم و حمله تمام عیار سیاسی، نظامی، اقتصادی و رسانه ای، تحت مراقبت قرار گیرد؟!

ط) وجود خطا بین مردم و مسئولان و بحران مقبولیت و مشروعیت مطرح شد. اگر این گفته درست بود، آیا این نظام و این مردم زیر فشار حداکثری و جنگ ترکیبی تمام عیار فروپاشیده و متلاشی نمی شدند؟! اما در این میان پرونده سیاه برخی از جریان های سیاسی داخلی و حامیان آنها فراتر از مرزهای ایران و جهان خودنمایی می کند. جریانی که تشنه بحران است و با شکاف ها و تفاوت ها شکوفا می شود.

ی) در بخشی از بیانیه به نوع زندگی مشترک پیروان شرع و غیر آن اشاره شده است. اساساً اساس چنین دغدغه هایی ربطی به فضای وحشی و بدوی ایجاد شده ندارد.

مردمی ضد تمدن، گستاخ، ضداجتماع، در بالاترین حد وحشیگری و سبعیت که آرمان هایشان در گفتار و رفتار و کردارشان بدون حجاب متجلی می شود. «کرامت انسانی» مفهوم گمشده در شورش های اخیر بود. طرح چنین سوالاتی در چنین شرایطی توهین به هر فردی است که به دنبال راه حلی متمدنانه برای مشکلات و خواسته های خود است.

دیدگاهتان را بنویسید