در زمان یکی از پادشاهان شنیده شد که شاه مرده است. شاه به مأموران خود دستور داد تا برای یافتن فرد ایجاد کننده این شایعه پیگیری کنند. پس از جستجو به منبع شایعه که پیرزنی بود رسیدند و او را نزد شاه بردند. پادشاه به پیرزن گفت: چرا در حالی که من زنده هستم شایعه مرگ من را منتشر کردی؟
پیرزن گفت: از وضع مملکت به این نتیجه رسیدم که از دارفانی مرخصی گرفته ای. چون هر کس هر کاری می خواهد انجام می دهد. قاضی رشوه می گیرد و داروغ از همه اخاذی می کند و تاجرها کم و زیاد می فروشند. نمی شود پرونده قضایی باز کرد، هیچکس به فکر مردم نیست و مردم به حال خودشان رها شده اند، یکدفعه یادم آمد که شما زنده نیستید!
این داستان برگرفته از تذکره الاولیاء عطار نیشابوری است و به این دلیل نقل می شود که شرایط امروز باشگاه استقلال با شرایط اسفبار دوران این پادشاه و پیرزن تفاوت چندانی ندارد. اما در میان همه بلاها و اخبار ناامیدکننده ای که از این باشگاه پرطرفدار می آید، تنها فردی که هیچ نشانه حیاتی از خود نشان نمی دهد وزیر ورزش است!
حمید سجادی که از سقوط بالگرد هلال احمر جان سالم به در برد، احتمالاً دوباره به کما رفته است. آیا نباید نسبت به این رسوایی شرم آور و زشت واکنش نشان دهد؟ مگر نه اینکه متولی و نماینده دولت در اداره باشگاه های استقلال و پرسپولیس وزیر ورزش است؟ او چه پاسخی به این همه بی نظمی، هرج و مرج و عدم شفافیت مالی و مدیریتی در باشگاه استقلال دارد؟
انتخاب هیئت مدیره نالایق استقلال و انتصاب نامزدهای شکست خورده ای چون مصطفی آجورلو و علی فتح الله زاده به سمت مدیرعاملی یکی از قطب های اصلی فوتبال ایران در کنار ده ها و حتی صدها تصمیم و انتخاب اشتباه در این دوران. دوران مردی با عنوان و عرصه ایران و آسیا در ورزش کشور دوران سیاهی را برای ورزش ایران رقم زد. او امید کسانی را که همیشه اصرار بر سپردن امور ورزشی به قهرمانان تحصیل کرده و صاحب عنوان داشتند را به یاس تبدیل کرده است!
عدم پرداخت بدهی استراماچونی از سوی استقلال و اخراج قهرمان بدون شکست لیگ برتر از رقابت های آسیایی را می توان شاهکار مدیریتی او دانست! سپردن تیمی با میلیون ها هوادار عاشق و دلشکسته به دست سودجویان نباید عاقبت دیگری داشته باشد!
اگر چه تنها مقصر حوادث وحشتناک استقلال سجادی، فتح الله زاده، آجورلو و… افرادی مانند مسعود سلطانی فر، امیرحسین فتحی، اسماعیل خلیل زاده، احمد سعادتمند، احمد مددی و حتی فرهاد مجیدی نیستند که بازی کردند. نقش دلال نقل و انتقالات مهدی قیدی به بهانه تامین حق استراماچونی، اداره شباب الاهلی امارات را برعهده داشت، او کاملا در وسط قرار دارد. اگر این اتفاق در کشوری بر اساس قوانین و مقررات بیفتد، قطعا همه عوامل دخیل در آن تحت پیگرد قانونی قرار خواهند گرفت. اما متأسفانه آنچه تاکنون دیده ایم، پوشاندن و پاک کردن صورت مسئله است!
مثل اتفاقی که در مورد ویلموتس ها و … افتاد و عامل و بانیان این قرارداد ننگین، نه تنها مورد اتهام و محاکمه قرار نگرفتند، بلکه با قدرت بیشتر و قلبی شفا یافته و سالم به فوتبال بازگشتند!