ادعای شکست بسکتبال؛ شهرک به جای شهرک


ساعت: 10:04
تاریخ ارسال: 05/12/1401
کد خبر: 1887558

تیم ملی اسیر دیدگاه های مغرضانه است. انتقام بازنده ها در هنگام شکست

شکست تیم ملی بسکتبال به برخی از حریفان فرصت حمله به فدراسیون بسکتبال را داد تا بهانه ای برای این ناکامی باشد. منتقدانی که البته سابقه درخشانی در شکست دارند!

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ تیم ملی بسکتبال ایران با شکست تلخ مقابل اردن در مرحله یک چهارم نهایی جام ملت های آسیا از راهیابی به جمع چهار تیم برتر جام ملت های آسیا بازماند. شکست بد و غافلگیر کننده ای که هیچکس انتظارش را نداشت. این اولین آزمون جدی فدراسیون بسکتبال در دوره جدیدش بود که در آن ارزیابی مثبتی دریافت نکرد و بدون شک در پرونده جوان و رئیس بسکتبال فدراسیون ارزیابی منفی محسوب می شود. اگرچه عمر این داور در فدراسیون بسکتبال یک سال تمام نشده و او وارث فدراسیونی ورشکسته و ناکارآمد است که مشکلات زیادی در آن وجود دارد، اما هیچ یک از این ملاحظات مهم توجیه کننده این ناکامی مفتضحانه نیست.

این ناکامی البته جای توجه و انتقاد زیادی دارد و فدراسیون بسکتبال و کادر فنی باید پاسخگوی آن باشند اما شکست تیم ملی بسکتبال به حریفان رئیس فدراسیون فرصت حمله داد. فدراسیون بسکتبال و رئیس جوان آن به بهانه این شکست

مهم ترین لحظه ای که مبنای این حملات بود، تغییر کادر فنی تیم ملی است که در این جریان مصطفی هاشمی برکنار شد و سعید ارمغانی جایگزین او شد. اتفاقی که به کانون انتقادات تبدیل شد. پس از تغییر نیمکت تیم ملی بسیاری از اهالی بسکتبال به جز دوستان و یاران هاشمی این تغییر را مثبت ارزیابی کردند. اگرچه برخی معتقدند اگر فدراسیون یک سرمربی خارجی درجه یک را جایگزین کند، اتفاق بهتری برای رسیدن به اهدافی است که منجر به خلق نسل طلایی دیگری برای بسکتبال می شود، اما فارغ از همه چیز، تغییر تیم ملی. نیمکت یک ضرورت بود که باید اتفاق می افتاد


409253e2 0dea 4a24 991b 7d90dea9d8b3 خبر خاکستری


سکوت شکسته شد

تیم ملی بسکتبال ایران با سعید ارمغانی راهی جام ملت های آسیا شد و با شکستی شگفت انگیز مقابل اردن خداحافظی تلخی از جام کرد و این ناکامی فرصتی را برای بازنده های دیروز که همیشه مدعی این بسکتبال بوده اند به وجود آورد. از غار سکوت و دوباره در Express Yourself به عنوان یک مدعی و دانای همه چیز.

در میان منتقدان، مصطفی هاشمی سرمربی سابق تیم ملی است که سکوت خود را شکست و از زمین، آب و هوا و وضعیت تیم ملی انتقاد کرد و ناکامی را فاجعه بزرگی دانست. نه اینکه همین منتقد شکست خیلی تلخ تر و فاجعه بزرگ تری با این تیم ایجاد کرده باشد. منبع انتقاد یک جمله اعتراضی است: چرا اخراج شدم؟!

او حتی مدعی بود که با تیم ملی به فینال جام ملت های آسیا می رسید یا اگر بازی های آسیایی برگزار می شد جام را می بردند و قطعا به جام جهانی می رفتند. ادعاهای بزرگی که حتی برای خود هاشمی هم سخت و غیر ممکن است! به نظر می رسد مدعی امروز و بازنده دیروز فراموش کرده است که با این تیم چه ناکامی درخشانی داشته است. این صحبت توسط مردی مطرح شد که به تنهایی تیم ملی را در تهران مقابل قزاقستان به برتری 13 امتیازی رساند و سپس در لیگ برتر با پرمهرا مهرام حتی به جمع 4 تیم برتر هم نرسید و جو تیمش آنقدر آشفته بود که بازیکن آمریکایی آنها نمی خواست با سرمربی صحبت کند. در یکی از مسابقات یک مربی آنقدر با بازیکن قدیمی تیمش درگیری لفظی پیدا کرد که مجبور شد بازیکن را تعقیب کند!

مصطفی هاشمی البته سابقه طولانی در بسکتبال ایران دارد و فهرست موفقیت ها و ناکامی های او به یک اندازه طولانی است، اما آنچه در کارنامه طولانی این سرمربی پیشکسوت به چشم می خورد، ناکامی های پیاپی او به ویژه در سال های اخیر است و این امر ثابت می کند که شاکی در این سالها بازنده ای بیش نبوده است. از لیگ بزرگ بسکتبال گرفته تا تیم ملی. از قضا با این رکورد عجیب مدعی قهرمانی در آسیا و صعود به جام جهانی با تیم ملی شد!

از آخرین قهرمانی اش در لیگ برتر سال ها می گذرد و سال ها از قهرمانی آسیا با تعدادی از بهترین بسکتبالیست های ایران و حضور بازیکنان مطرح خارجی می گذرد و تیم های مطرح شرق آسیا هم غایب بودند.

سرمربی سابق تیم ملی اذعان دارد که حامد حدادی در 37 سالگی نیمی از تیم است، اما از سوی دیگر هیچ نقشی برای مربیانی از طیف بسکتبال سنتی ایران که سال ها سابقه بسکتبال دارند، تصور نمی کند. از جمله خودش، چون در بسکتبال ایران حمایتی نکرده است. سهم مصطفی هاشمی و بقیه هم تیمی هایش در باخت بسکتبال ایران به دلیل سال ها از خود راضی بودن و عدم توجه به نسل جدید و پرورش استعدادها کم نیست. آنها سال ها بسکتبال را کاملاً تحت کنترل داشتند، اما فقط از آن استفاده کردند، از نظر مالی و اعتباری به نفع خودشان بودند و البته خشت روی آجر نگذاشتند.

هر چه از شیوه مربیگری سنتی آقای داماد بگوییم اغراق آمیز است زیرا هاشمی از نسل مربیان سنتی بسکتبال است که سال هاست با همان آموزه های قدیمی مربیگری می کنند، با کلاس و یادگیری بیگانه هستند و حتی زبان خارجی هم نمی دانند. شاید این سبک تمرین برای لیگ تعطیلی ایران هنوز خریدار کمی داشته باشد اما دوران آن خیلی گذشته است و با این سبک و کیفیت نمی توان با بسکتبال امروز کنار آمد. نمونه عینی این ایده وضعیت تیم ملی با مصطفی هاشمی در پنجره انتخابی جام جهانی است.


47802cbf 0c39 4771 b11d 48df6fff7719 خبر خاکستری


نوبت خود را بشمار!

هاشمی امروز با توجه به شکست ایران مقابل اردن فرصت حمله به فدراسیون را قدردانی کرد، اما این انتقادات بیش از آن که جنبه فنی و منطقی داشته باشد، نوعی توافق شخصی با فدراسیون به جرم حذف او از تیم ملی است. او فدراسیون و کادر فنی را مسئول این ناکامی می داند که البته حرف بی موردی نیست و شاید تنها نکته قابل قبول انتقاد او باشد، اما اگر قرار است مسئولیت پذیر باشد، بهتر است ابتدا جواب ناکامی های پی در پی خود را در این زمینه بدهد. این سالهای محرم.و تیم ملی باید پاسخگو باشد. شکست هایی که البته عواقب چندانی نداشت. نتایج ضعیف با مهرام که حتی مسئولان مهرام را مجبور به تیم نداشتن کرد یا باخت باورنکردنی مقابل قزاقستان در پنجره جام جهانی که صعود ایران را سخت کرد. اگر قرار است انتقاد کند به قول هاشمی باید از خودش شروع کند!

فدراسیون بسکتبال در همین مدت کوتاه پس از حضور داوری ملی پوش و هم رشته، تصمیمات درست و غلط زیادی گرفت و البته باید مسئولیت همه این تصمیمات و عملکردش را بپذیرد. اما بدون شک از تصمیمات صحیح این فدراسیون.و رئیس جوانش از مصطفی هاشمی گذشت و تغییر روی نیمکت تیم ملی بود.

بله آقای هاشمی؛ به جای پروژه سازی و تسویه حساب های شخصی، بهتر است شروع به انتقاد از خود کنید و از خود بپرسید که در سال های اخیر چه دستاوردهایی کسب کرده اید؟

مشکل بسکتبال خودآزاری و بدخواهی ناراضی است.

دیدگاهتان را بنویسید