کاظم علیایی، مدیرعامل سابق استقلال درباره اتفاقات پیرامون این باشگاه می گوید که در ادامه می خوانید:
هفته گذشته اتفاق تلخی در تمرین استقلال رخ داد و همه را ناراحت کرد. نظر شما در این مورد چیست؟
متاسفانه اتفاقی که افتاد به درد همه خورد. برای استقلالی که پرافتخارترین تیم ایرانی در آسیا هستند بد بود و همه آن را محکوم کردند. من به این موضوع نگاه می کنم که برای جلوگیری از تکرار این اتفاق چه باید کرد. ما باید استانداردهای باشگاهی حرفه ای را بشناسیم و اجرا کنیم. باید تشکل های فنی و هواداری داشته باشیم. مطمئناً چیزی در داخل باشگاه نیست. اکنون حدود 70 نفر در این تیم حقوق می گیرند اما طرح و ساختار مدیریتی وجود ندارد. هرچند باشگاه معاون فرهنگی دارد، اما باید اختیار ساماندهی کانون هواداران خارج از باشگاه را داشته باشد. باشگاه اختیار می دهد و مسئولیت می طلبد و صاحب امتیاز باید در این زمینه پاسخگو باشد. شاید عدم اطلاع دقیق از حوزه باشگاه داری حرفه ای و سیاستی که اخیرا رعایت شده است که مدیریت از پایین به بالا است. یعنی برخی مدیران این را بر اساس آنچه مداح می گوید و ما باید انجام دهیم، پایه گذاری می کنند. غیر ممکن است. هوادار محترم و عزیز است و آرزوهای زیادی برای خودش دارد. چون باشگاه هواداران مستقل را برای مشورت با هواداران واقعی به رسمیت نمی شناسد و حالا اگر خواسته خصوصی هر کدام را برآورده کند بقیه راضی نمی شوند. ما این سازمان ها را ایجاد نکردیم و اگر ایجاد می کردیم آنها را به رسمیت نمی شناختیم. سپس در مقطعی احساس خطر می شود و عده ای به مدیرعامل نزدیک می شوند که حتی صلاحیت رهبری را هم ندارند و توصیه آنها این است که مردم بیایند و برخورد فیزیکی با آنها داشته باشند و با مشت آهنین بر هواداران حکومت کنند. این باید ریشه‌یابی شود و کمیته اخلاق وارد عمل شود. حالا در اولین تمرین این اتفاق افتاد و فردا بازی های بزرگی در ورزشگاه آزادی داریم. اگر اتفاقی در آنجا بیفتد و نتوانیم خط مشی مشخصی به هواداران بدهیم و آنها به باشگاه اعتماد نکنند، چه؟ هواداران می خواهند از فوتبالی که قرار است لذت ببرند لذت ببرند، اما متأسفانه این اقدامات باعث ناراحتی و عصبانیت هواداران می شود.
این قضیه از سال ها قبل شروع شد و مدیران باشگاه سعی کردند از طریق لیدرها سکوها را به نفع خود نگه دارند.
در قلب باشگاه چیزی به نام رهبری و کمیته تشویقی وجود ندارد. شما افراد زیادی را برای حمایت از شما استخدام می کنید. اینها رهبر و تشویق کننده نیستند، آنها محافظ هستند. هوادار باید به طور خودجوش تیمش را سازماندهی و تبلیغ کند. مشکل از زمانی شروع شد که ما سعی کردیم افرادی را به عنوان رهبر و مروج استخدام کنیم. ما نمی خواهیم مسیر درست فوتبال حرفه ای را طی کنیم. درست است که هواداران باید به خاطر علاقه خود به باشگاه و لذتی که به ارمغان می آورد کمک کنند. ما آن را برگرداندیم. عده ای با مشت آهنین هوادار حریف را کتک زدند. به طور کلی نیاز به فضای حمایتی، اختلاف نظر و توافق است. اگر آنها نمی توانند این را در استادیوم نشان دهند، پس کجا می توانند آن را نشان دهند؟ ما باید تلاش کنیم تا این فرهنگ را ایجاد کنیم و حق و نادرستی را به هواداران نشان دهیم. هوادارانی که ما را تایید می کنند اکثریت هستند. البته همیشه یک اقلیت وجود داشته است. در هر صورت ابزار مخالف است و این در ذات فوتبال است و در هر شرایطی باشگاه باید ساختار هواداران را بشناسد تا برنامه ها و اتفاقات خاص خود را داشته باشد که در اخبار است، بنابراین هواداران همراهی می کنند. الان هوادار از باشگاه دور شده و عده ای به باشگاه دل بسته اند. عده ای هم نسخه ای نوشتند و با شنیدن من آن نسخه رایزن فرهنگی بود که مورد تنفر هواداران قرار گرفت. این فرد به این افراد توصیه کرد که بیایند و ذهنیت منفی هواداران را تقویت کرد. نتیجه اتفاقات غیرعادی و متأسفانه غم انگیزی بود.
اقدام جواد نکونام برای دعوت از دو هوادار به تمرین و آرامش آنها چگونه بود؟
دستش درد نکند و کارش را در رشته خودش انجام داده است، اما مراقب باشید. آقایان نگویید اینها مزدور بودند، مبادا از مزدوران دیگر تشکر کنند! ما باید این اصول را رعایت کنیم. این حرکت حداقل قدم بود و من از شما تشکر می کنم اما باید متحد باشیم و نارضایتی چند نفر را بپذیریم چرا که این ویژگی فوتبال است. فوتبال محل آزادی مردم برای ابراز نظر است و ما باید ظرفیت خود را افزایش دهیم. کمیته فنی خوب است، اما چون موافق نیستند آن را منحل می کنیم. ما باید از بزرگان شما استفاده کنیم و باید مورد احترام و مشورت قرار گیرند. منظور از کمیته فنی بازیکنانی است که سال ها در باشگاه زحمت کشیده اند. کار خوبی بود.
اما سریع حل شد!
چون ظرفیتی در مدیران نبود. همه موافق نیستند. در همه جای دنیا تعداد اعضا برای رای دادن فرد است و اگر نظر همه یکسان باشد، تشکیل کمیته فایده ای ندارد. نباید درب باشگاه را به روی پیشکسوتان ببندیم/مدیریت باید سعی کند هر چه زودتر یک میز و ساختار منظم و پاسخگو از افراد شناخته شده برای باشگاه ایجاد کند. درست است که آقای کریمی در هیات مدیره بود اما مدیریت در استقلال هوادار خودش را می خواهد. صادر و بصیر می خواهند از پیشکسوتان کمک بگیرند تا باشگاه را ترک نکنند.
خانواده مرحوم حجازی نیز از این ماجرا بسیار ناراحت شدند.
خب، همه این حرکت را محکوم کردند و این چیز بدی بود.
انتقاد دیگر به این بنرها و لقب جان نثار بود!
از آنچه من فهمیدم، یک مشاور این کار را برای رضایت خود انجام داده است. این کار بدی بود و همه آن را محکوم کردند. محبوبیت با بنرها و تبلیغات به دست نمی آید. محبوبیت در عملکرد بلند مدت است. هواداران از مدیران انتظار دارند که با عملکرد محبوب باشند.
نظر شما در مورد انتخاب جواد نکونام چیست؟
جواد نکونام خیرالمجدین است. یکی از اتفاقات خوب این بود که همه اعضای کمیته فنی به او رای دادند. اگر کمیته فنی حفظ می شد، آنها در حاشیه بودند نه دعوا. و بقیه پیشکسوتان برای تمرین دعوت شدند. در مورد نکونام نقطه عطفی رخ داد که همه اعضا رای مثبت دادند. او مورد حمایت دوستان، هواداران و مدیران باشگاه قرار گرفته است و این یک فرصت طلایی برای او، همکارانش و باشگاه است. امیدوارم امکاناتی به او داده شود تا استقلال به جایگاه اصلی خود برسد. استقلال پرافتخارترین تیم ایرانی در آسیاست و همه منتظر ستاره سوم هستیم.
این روزها بحث جدایی بیرانوند از پرسپولیس و مذاکراتش با استقلال بسیار داغ شد. نطر شما چی هست؟
وقتی فوتبال حرفه ای می شود این نقل و انتقالات هم طبیعی است. هر تیمی می خواهد نیازهای خودش را برآورده کند. ما نمی توانیم تعصب باشگاهی و حرفه ای بودن نام فوتبالمان را بخواهیم. در دنیای امروز، هر فوتبالیستی به دنبال این است که کجا از هر نظر برای او بهترین است. مثلا طارمی از عربستان پیشنهاد مالی بالایی دارد اما اروپا را ترک نمی کند. ما باید به تصمیم بازیکنان احترام بگذاریم. ما نمی توانیم فوتبال خود را حرفه ای صدا کنیم، اما انتظار داریم که پر از احساسات و آماتور باشد. من در برنامه های تلویزیونی این چند روز دیدم که نباید این دوگانگی را توسعه دهیم. فوتبال حرفه ای است و بازیکن باید حرفه ای تصمیم بگیرد.
این ارقام ذکر شده به نوعی سقف بودجه و سقف قرارداد را زیر سوال می برد.
مشکل تصمیم لیگ این است که تیم ها برنامه مدونی نداشته اند. اینکه باید به سقف احترام بگذارند چیز خوبی است و من با سقف بودجه باشگاه دولتی موافقم و فوتبال ما بی جهت گران شده است. یک زمانی بحث مهریه در کشور این بود که کی می داد و کی می گرفت و سکه های زیادی نوشته می شد. قوه قضائیه برای مهار این حادثه خود را محدود کرد و گفت تا آن حد به درخواست تجدیدنظر رسیدگی می‌کند و بیش از آن نمی‌پذیرد. توصیه من به سازمان لیگ و کمیته انضباطی این است که آیین نامه بنویسند و مثل داوری کنترل کنند. البته ممکن است برخی توسط هیات صدور مجوز کنترل شود، اما برخی نیز در اختیار هیات انضباطی است. این کنترل کلاهک راه حل خوبی برای فوتبال داخلی در شرایطی است که درآمدی وجود ندارد و فیرپلی مالی اعمال نمی شود. اختلاف پرداخت ها بین تیم های لیگ برتری و بقیه خیلی زیاد شده است و ما برد را از دست داده ایم و غیر قابل کنترل است.
حالا با این همه بدهی آیا منطقی است که استقلال بیاید و برای یک بازیکن این جور پول بدهد؟
آیا پرسپولیس این مشکلات را ندارد؟ وضعیت مالیشون خوبه؟ یک ضرب المثل قدیمی می گوید که باید برای مردی که درآمدش 19 سال است اما خرجش 20 سال است عزاداری کرد. وقتی درآمد ما از هزینه های ما بیشتر شود و باشگاه ها توسط گلدکوئیست اداره شوند، فاجعه رخ می دهد. اکنون باشگاه های ما توسط گلدکوئیست اداره می شود و همه به نفر بعدی بدهی اضافه می کنند. این بسیار خطرناک است و آینده بدی در انتظار ماست. اگر فیرپلی مالی توسط AFC الزامی شود و 51 درصد هزینه های جاری از درآمد حاصل شود چه اتفاقی می افتد؟ کدام باشگاه چنین تمریناتی دارد؟