ایران و آمریکا چه کردند که مذاکرات برای احیای برجام به بن بست رسید؟

ایران و آمریکا چه کردند که مذاکرات برای احیای برجام به بن بست رسید؟

هنگامی که مذاکرات هسته ای در آوریل 2021 آغاز شد، کاخ سفید عاقلانه تصمیم گرفت موضوع هسته ای را از سایر موارد اختلاف بین واشنگتن و تهران، از جمله یمن یا حملات به پایگاه های ایالات متحده در عراق و سوریه، جدا کند:

انتشار تحلیل رسانه های غربی در «انگات» به معنای تایید محتوای این رسانه نیست و صرفا برای آگاهی و اطلاع رسانی از برداشت های غرب ارائه می شود.

دانیل دی پاتریس در روزنامه آمریکایی «شیکاگو تریبون» نوشت که برای رئیس جمهور جو بایدن، جلوگیری از دستیابی ایران به تسلیحات هسته ای یک هدف اصلی امنیت ملی است. مقامات دولت بایدن بارها گفته‌اند که ایالات متحده هر کاری که لازم باشد برای رسیدن به این هدف انجام خواهد داد و همه گزینه‌ها روی میز هستند تا اطمینان حاصل شود که تهران هرگز به یک قدرت واقعی تسلیحات هسته‌ای تبدیل نخواهد شد.

به گزارش سرویس بین الملل «ایزبور»؛ در ادامه این مقاله آمده است: آمریکا به همراه متحدانش حدود یک سال و نیم است که در تلاش برای احیای توافق هسته ای ایران است. اما دیپلماسی از سپتامبر به بن بست رسیده است، زمانی که بنا بر گزارش ها، تهران از پیش نویس توافقی که به طرفین امتیازات بزرگی می داد، خارج شد.

از آن زمان تاکنون هیچ مذاکره ای صورت نگرفته است. این در حالی است که برنامه هسته ای ایران پایدار نیست. به گفته ژنرال مارک میلی، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا، ایران «کمتر از دو هفته» تا تولید مواد شکافت‌پذیر کافی برای یک سلاح هسته‌ای و ماه‌ها تا تولید کلاهک هسته‌ای واقعی در صورت تمایل به این کار فاصله دارد. . اوضاع به حدی متشنج شده است که برخی از اندیشکده‌های واشنگتن اقدام قاطع‌تر آمریکا علیه ایران از جمله حملات نظامی و حتی تغییر رژیم را توصیه می‌کنند.

اما اقدام نظامی خطر انتقام‌جویی نظامی از سوی ایران علیه ده‌ها هزار نیروی آمریکایی مستقر در خاورمیانه را در هر زمان به همراه دارد. با توجه به مجموعه پایگاه های نظامی آمریکا در خلیج فارس در محدوده موجودی موشک های بالستیک ایران، تهران اهداف زیادی برای انتخاب خواهد داشت. نسبت ریسک و فایده ناشی از برافروختن یک جنگ منطقه ای به دلیل عقب ماندگی موقت برنامه هسته ای ایران کارساز نیست.

دیپلماسی، هرچند رضایت‌بخش نیست، ارزان‌ترین راه برای دستیابی به دو هدف دولت بایدن است: جلوگیری از بمب هسته‌ای ایران و در عین حال اجتناب از جنگی دیگر در خاورمیانه. اگر کاخ سفید حتی شانس کمی برای موفقیت دارد، باید رویکرد مذاکره خود را تغییر دهد

این پیشنهاد ممکن است در ابتدا عجیب به نظر برسد. به هر حال، ایران مقصرترین کشوری است که باعث شده مذاکرات هسته ای در هاله ای از ابهام قرار بگیرد. به عنوان مثال، ایران در آخرین لحظه تصمیم گرفت درخواست خود را برای اعلام بسته شدن تحقیقات آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در ازای امضای توافق برای ازسرگیری برجام، مجدداً اعلام کند. این ایران است که از پاسخگویی به سوالات آژانس در مورد فعالیت های هسته ای گذشته خودداری می کند. ایران همچنان به دنبال تضمینی از سوی بایدن است، تضمینی که بایدن قدرت ارائه آن را ندارد.

اما متأسفانه موقعیت کنونی آمریکا فقط بر مشکلات می افزاید. زمانی که مذاکرات هسته ای در آوریل 2021 آغاز شد، کاخ سفید عاقلانه تصمیم گرفت که موضوع هسته ای را از سایر نقاط مناقشه بین واشنگتن و تهران، از جمله یمن یا حملات به پایگاه های آمریکا در عراق و سوریه، جدا کند.

این استراتژی زاییده فکر دولت باراک اوباما بود، که در همان اوایل متوجه شد که مقابله با همه چیز به یکباره عملاً دستور العملی برای دور شدن از میز مذاکره است.

همانطور که اوباما هنگام امضای برنامه جامع اقدام مشترک یا برجام در ژوئیه 2015 به توماس فریدمن از نیویورک تایمز گفت: «ما این توافق را با حل هر مشکلی که ممکن است از جانب ایران پیش بیاید، اندازه گیری نمی کنیم. او گفت که این توافق تنها با یک معیار سنجیده می شود: اینکه آیا ایران بدون سلاح هسته ای باقی می ماند یا خیر.

اما اکنون بایدن بر استراتژی بسیار متفاوتی نسبت به رئیس سابق خود متمرکز شده است. به جای جدا شدن از یکدیگر، موضوعات هسته ای و غیرهسته ای به طور فزاینده ای در کنار هم قرار می گیرند. حمایت نظامی تهران از جنگ روسیه در اوکراین و برخورد آن با معترضان در تهران به همان اندازه که خود برنامه هسته ای عامل بن بست فعلی است.

سخنان عمومی هر چیزی است که باید گفت و به نظر می رسد که ایالات متحده به چیزی کمتر از خروجی سیاست ایران رضایت نخواهد داد. رابرت مالی، فرستاده ویژه ایالات متحده در اول فوریه به بی بی سی گفت که ایالات متحده از ایران می خواهد به تعهدات هسته ای خود پایبند باشد و از تجاوز مسکو به اوکراین حمایت نکند.

کمتر از دو هفته پیش از آن، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه، اساساً طی یک کنفرانس مطبوعاتی با وزیر امور خارجه بریتانیا، جیمز کلورلی، اعتراف کرد که مذاکره درباره چارچوبی برای اجرای مجدد برجام دیگر اولویت ندارد. همانطور که بلینکن در آن زمان گفت، “برجام ماه هاست که در دستور کار قرار نگرفته است.” وی سپس دو موضوع را برشمرد که اکنون برای آمریکا در اولویت است: ارسال تسلیحات ایرانی به روسیه و نحوه برخورد با اعتراضات در ایران.

اگر به این اظهارات دقیق‌تر نگاه کنیم، پیام واضح‌تر می‌شود: اگر ایران همچنان می‌خواهد تحریم‌های آمریکا را لغو کند، باید فراتر از تعهدات هسته‌ای خود عمل کند.

دونالد ترامپ در دوران ریاست جمهوری خود نیز خواسته های مشابهی را مطرح کرد، اما در حالی که هیچ کاری به دست نیاورده بود، سمت خود را ترک کرد.

هدف تبرئه رفتار ایران نیست. در واقع، ممکن است دولت ایران معتقد باشد که ملت ایران دیگر نیازی به تجارت پیشرفت هسته ای برای رونق اقتصادی ندارد. ایرانیان به طور فزاینده ای به شرق نگاه می کنند و به شدت به چین به عنوان وزنه تعادل اقتصادی غرب تکیه می کنند.

هیچ یک از ما نمی توانیم به طور قطع بگوییم که تصمیم گیرندگان در ایران در هر لحظه به چه فکر می کنند. آنچه می توان با اطمینان معقول گفت این است که کاخ سفید با درخواست بیش از حد یک موقعیت دشوار را کاملا غیرممکن می کند.

دیدگاهتان را بنویسید