بافندگی رویاها در زیر لیست سیاه روز جدید

بافندگی رویاها در زیر لیست سیاه روز جدید

حضور ایران در لیست سیاه FATF خبر جدیدی نیست. ایران در 13 سال گذشته تنها سه سال است که از این فهرست خارج شده است. گروه ویژه اقدام مالی FATF که خطر پولشویی و تامین مالی تروریسم کشورها را بررسی می کند، ایران را در سال 2009 در لیست سیاه قرار داد. در سال 1995، به دنبال برجام، ایران از این فهرست حذف و تحت تعلیق قرار گرفت.

سه سال بعد با خروج دونالد ترامپ از برجام، ایران به لیست سیاه این سازمان بین دولتی بازگشت و حضور آن هر ساله تا به امروز تمدید شده است. در اوایل هفته جاری، وب سایت این سازمان بار دیگر اعلام کرد که ایران به همراه کره شمالی و میانمار در لیست سیاه FATF به دلیل عدم رعایت مفاد پالرمو و CFT بر اساس استانداردهای این سازمان باقی مانده اند.

بنابراین آنچه اعلام شده اتفاق جدیدی نیست، بلکه آنچه آن را در شرایط کنونی موضوعیت و اهمیت می دهد، همزمانی آن با ترافیک و تحرکات دیپلماتیک دولت سیزدهم به ویژه دیپلماسی اقتصادی آن است.

حسین امیرعبدلاخیان اواخر خرداد را در حاشیه خلیج فارس گذراند. او میهمان قطر، کویت و عمان بود و اوایل تیرماه وارد امارات شد. عبدالله بن زاید در امارات با ابتکار دوستانه با خودرو شخصی خود از کاخ ریاست جمهوری امارات به وزارت امور خارجه رفت و با وزیر امور خارجه گفت و گوی خصوصی داشت که مایه مباهات و ستایش و سند دیپلماسی دولت و حامیانش که از سوی دولت اصولگرا محترمانه تفسیر شد.

اندکی پیش از این، فیصل به فرحان، وزیر امور خارجه عربستان پس از هفت سال قطع روابط به ایران آمد تا سفر وی تاییدی بر آشتی تهران و ریاض باشد. «شوکت میرضیایف» رئیس جمهور ازبکستان پس از چندین سال در 28 ژوئن وارد ایران شد و حتی با رهبر انقلاب دیدار کرد.

سفر ابراهیم رئیسی به آمریکای لاتین بخشی دیگر از اقدامات دیپلماتیک دولت ابراهیم رئیسی است. حرکت هایی که اگرچه در نگاه اول مقدمه ای برای خروج ایران از انزوای سیاسی است، اما اهمیت اصلی آنها برای کشور نتیجه اقتصادی و کمک به برون رفت از گلوگاه های روابط با خارج است.

از متن مذاکرات و گفتگوها می توان دریافت که اولویت ها با اهداف و برنامه های اقتصادی است. به عنوان مثال، امیر عبداللهیان در پایان سفر خود به چهار کشور حوزه خلیج فارس با بیان اینکه در هر یک از این کشورها «خبرهای بسیار خوبی در آینده برای ملت عزیزمان و ملت های این چهار کشور خواهیم داشت، گفت: در چارچوب همکاری های اقتصادی و تجاری.

“خبر خوب” و واقعیت بد

سوال اصلی این است که آیا این «مژده» در حد خبر باقی خواهد ماند یا محقق خواهد شد؟ اسفندماه سال گذشته که خبر توافق ایران و عربستان علنی شد، جدا از خبر خوب آشتی دو رقیب سرسخت منطقه ای پس از هفت سال؛ خبرهای خوب اقتصادی متعاقباً با رنگ های فراوان منتشر شد.

حتی در طرف عربستان، محمد الجدان، وزیر دارایی عربستان سعودی گفت که پس از توافق اخیر، سرمایه گذاری عربستان در ایران می تواند «بسیار سریع» اتفاق بیفتد.

سه ماه پس از این بیانیه، پنجشنبه گذشته، ژرژ مالبرون، خبرنگار ارشد روزنامه فرانسوی فیگارو، در توییتی نوشت که یک تاجر سعودی گفته بود: «ارتباط ریلی عربستان سعودی با ایران در دست بررسی است و این خط ریلی از کویت، بصره و بصره عبور خواهد کرد. عراق.”

مالبرونت افزود: علاوه بر این «خبر خوب»، «یک مقام ارشد در خلیج فارس می گوید به دلیل تحریم های فعلی آمریکا بر سرمایه گذاری اعراب در ایران، نمی توانیم کار خاصی و مهمی انجام دهیم».

آنچه این روزنامه‌نگار فرانسوی به نقل از یک مقام ارشد در خلیج فارس گفت، همان هشداری است که اقتصاددانان از زمان آشتی تهران و ریاض علیه رویاهای بدون پشتوانه اقتصادی داده‌اند.

مجید چنگی، مدیرعامل شرکت ملی گاز تایید کرد که وزارت برق عراق مطالبات گازی ایران را پرداخت کرده و اکنون بدهی گاز عراق به ایران صفر است، اما مشکل انتقال پول از بانک TBI عراق به ایران باعث شده مطالبات گازی ایران کاهش یابد. در بانک عراق مسدود شده است. !

مسعود دانشمند، اقتصاددان و عضو اتاق بازرگانی، یکی از همان اقتصاددانانی است که در آن زمان با تاکید بر اینکه روابط با عربستان معجزه نمی کند و نباید افزایش یابد، اظهار داشت: همه مذاکرات، صلح و توافق لازم است. شرایط؛ شرط کافی این است که ایران مشکلات خود را با جامعه جهانی حل کند. از جمله این مسائل بحث FATF است که باید حل شود و بحث سیستم بانکی و سیستم بانکی سوئیفت نیز باید حل شود.

در همین راستا، علی بیگدالی، تحلیلگر مسائل بین الملل، اخیراً در گفتگو با فرارو به موانع کسب امتیازات و دستاوردهای اقتصادی از گشایش های سیاسی اشاره کرد و توضیح داد: چندی پیش مقامات سعودی تمایل خود را برای ایجاد تجارت و کسب و کار اعلام کردند. روابط سرمایه گذاری با ایران، اما چنین است این سخنان چندان درست نیست زیرا ایران هنوز عضو FATF نیست و تحریم ها و اختلالات شبکه بانکی آمریکا همچنان پابرجاست. بنابراین عربستان نمی تواند از موانع عبور کند و اتفاقات باورنکردنی در روابط دو کشور در حال رخ دادن است.

سریلانکا، بانک عراق و کاس علی هاسو

اخباری که از هر طرف می رسد گواه این مدعا است; اخبار نشان می دهد که موانع اقتصادی در کنار فتوحات دیپلماتیک دولت همچنان پابرجاست. از جمله اظهارات روز گذشته مجید چنگی، مدیرعامل شرکت ملی گاز که تایید کرد وزارت برق عراق مطالبات گاز ایران را پرداخت کرده و اکنون بدهی گاز عراق به ایران صفر است، اما مشکل انتقال پول از بانک TBI عراق است. به ایران دلیل تقاضای گاز است ایران باید در بانک عراق مسدود شود!

در حال حاضر عراق کشوری دوست و برادر با ایران است که حتی در مناقشات تهران با برخی کشورهای منطقه مانند عربستان سعودی و مصر میانجی گری می کند، اما این سطح از دوستی تضمین کننده برآورده شدن خواسته های ایران نیست.

نمونه دیگر خبر جدید سریلانکا است که از سال 2012 تاکنون 250 میلیون دلار به ایران بدهکار است و در دولت قبل قرار شد که این بدهی را ظرف 48 ماه با ارسال هر ماه 5 میلیون دلار چای به ایران تسویه کند. این توافق اجرا نشد. اما خبرگزاری رویترز روز شنبه این هفته گزارش داد که سریلانکا از ماه آینده ارسال چای به ایران را آغاز خواهد کرد. با این تفاوت می تواند به جای پنج میلیون دلار در ماه، ماهانه دو میلیون دلار چای به ایران بدهد.

کسانی که روزی به بهانه اعدام شیخ شیعه به سفارت عربستان حمله کردند امروز تابلوی شیخ نمر را پایین کشیدند. چنین اصولگرایان ممکن است بالاخره روزی رنگ خود را در مورد حساب های FATF تغییر دهند. هر چند تا امروز آن را خیانت به سپاه پاسداران و جبهه مقاومت می نامند

نه تنها خواسته های عراق و سریلانکا، بلکه سایر مطالبات ایران از کشورهای دیگر نیز همین سرنوشت را دارد. آنها را نمی توان به صورت ارزی جمع آوری کرد، اما در بهترین حالت می توان آنها را در قالب طرح نفت در برابر غذا جمع آوری کرد، زیرا حتی در صورت لغو تحریم ها، FATF به اعضای خود که حدود 190 کشور هستند، اجازه می دهد تا مالی و بانکی داشته باشند. ارتباط با اعضا در لیست سیاه نیست.

اصولگرایان و رنگی که می تواند تغییر کند

در چنین شرایطی، تبلیغات و هیاهوی رسانه ای در خصوص سود اقتصادی سفرهای دیپلماتیک فروکش می کند و این سوال مطرح است که آیا دولت و گروه حاکم در کنار سفرها و توافقات سیاسی، راهکاری برای رفع موانع بر سر راه منافع اقتصادی نیز اندیشیده اند. از این توافقات؟

اگر در سناریوی تقریباً غیرممکن، برجام احیا شود یا توافق موقتی حاصل شود که مبادلات مالی ایران را تسهیل کند و سطح دسترسی ایران به بانک‌های جهانی را تسهیل کند، ایران در مورد حساب‌های FATF چه تصمیمی خواهد گرفت؟

آیا این قبوض همچنان با تأخیر ادامه می یابد و مسیر باز را مسدود می کند؟ پاسخ به این سوال ممکن است منفی باشد. زیرا اصولگرایان که روزگاری برجام را به آتش کشیدند، امروز در صدد احیای آن هستند و اسرا را با اروپا و آمریکا مبادله می کنند و پشت پرده مذاکره می کنند. کسانی که روزی به بهانه اعدام شیخ شیعه به سفارت عربستان حمله کردند امروز تابلوی شیخ نمر را پایین کشیدند. چنین اصولگرایان ممکن است بالاخره روزی رنگ خود را در مورد حساب های FATF تغییر دهند. هر چند تا امروز آن را خیانت به سپاه پاسداران و جبهه مقاومت می نامند.

اما در حال حاضر تحریم ها و قرار گرفتن ایران در لیست سیاه سازمان فتا، ایران را در شرایط پیش پولی بدون دسترسی به سیستم بانکی گسترده جهانی و توانایی استفاده از ظرفیت خود برای جذب سرمایه گذاری خارجی و همکاری های اقتصادی قرار داده است. هر نوع رویای اقتصادی برای ایران با چالش جدی مواجه است.

دیدگاهتان را بنویسید