برجام در وضعیت وخیمی قرار دارد

برجام در وضعیت وخیمی قرار دارد

در شرایط فعلی، برجام در وضعیت بحرانی شدید قرار دارد. بحران چهار مرحله دارد: شروع، توسعه، فرونشست و پس از آن. با توجه به این مراحل، مرحله اولیه بحران برجام زمانی رخ داد که برجام به جای یک برنامه اقدام مشترک جامع، به طرحی برای محدود کردن برنامه هسته‌ای ایران تبدیل شد. از سوی دیگر، ایران برجام را به عنوان یک برنامه جامع اقدام مشترک نپذیرفته است. به عبارت دیگر، مهار فعالیت‌های هسته‌ای ایران تحت فشارهای بین‌المللی ناشی از تحریم‌ها در موارد دیگری مانند برجام، ایران را به این اهمیت سوق داده است که پرونده هسته‌ای ایران تنها بخشی از مشکل ایران برای قدرت‌های بزرگ بین‌المللی است. نفی نقش محوری آمریکا به عنصری از هویت جمهوری اسلامی در عرصه بین المللی تبدیل شده است. زمانی که ایران برجام را پذیرفت، انتظار داشت که ایالات متحده و قدرت های جهانی لغو تحریم ها را بررسی کنند. نگرش نسبت به جمهوری اسلامی با حمایت قدرت‌های بزرگ جهانی، نگرش ایالات متحده بود که لغو تحریم‌ها را در مقیاس وسیع نمی‌دانست، بلکه برجام را موضوع مذاکره با ایران می‌دانست. دکتر مهدی مطهرنیا، تحلیلگر روابط بین الملل در گفت و گو با «آرمان ملی» این مطلب را بیان کرد. مطهرنیا در این گفت‌وگو به مهم‌ترین چالش‌های برجام و جایگزین‌های احتمالی آن می‌پردازد. ماحصل این گفتگو را در زیر می خوانید.

با توجه به شرایط پیچیده بین المللی، آیا ما باید پایان برجام را اعلام کنیم؟ عواقب پایان برجام چه خواهد بود؟

در شرایط فعلی، برجام در وضعیت وخیمی قرار دارد. بحران چهار مرحله دارد: تولد، اوج، فرونشست و پس از آن. تولد بحران برجام زمانی رخ داد که برجام به برنامه ای برای مهار برنامه هسته ای ایران تبدیل شد تا یک برنامه جامع اقدام مشترک. از سوی دیگر، ایران برجام را به عنوان یک برنامه جامع اقدام مشترک نپذیرفته است. به عبارت دیگر، مهار فعالیت‌های هسته‌ای ایران تحت فشارهای بین‌المللی ناشی از تحریم‌ها در موارد دیگری مانند برجام، ایران را به این اهمیت سوق داده است که پرونده هسته‌ای ایران تنها بخشی از مشکل ایران برای قدرت‌های بزرگ بین‌المللی است. نفی نقش محوری آمریکا به عنصری از هویت جمهوری اسلامی در عرصه بین المللی تبدیل شده است. زمانی که ایران برجام را پذیرفت، انتظار داشت که ایالات متحده و قدرت های جهانی لغو تحریم ها را بررسی کنند. نگرش نسبت به جمهوری اسلامی با حمایت قدرت‌های بزرگ جهانی، نگرش ایالات متحده بود که لغو تحریم‌ها را در مقیاس وسیع نمی‌دانست، بلکه برجام را موضوع مذاکره با ایران می‌دانست. بر اساس دکترین اوباما، آمریکا انتظار داشت ایران برای رسیدگی به موارد مختلف پای میز مذاکره برجام بیاید و موضوعات مختلفی در دستور کار تهران قرار گیرد. آمریکا معتقد بود که ایران پس از برجام در مناسبت های مختلف مذاکره خواهد کرد و برجام به برجام 2، برجام 3 و سایر برجام مرتبط خواهد شد. چرا آمریکا به دنبال توافقات دیگری بود؟

هدف آمریکا این بود که ایران را از یک بازیگر به اصطلاح سرکش در برابر نظام بین‌الملل و مشکوک به آمریکا و قدرت‌های جهانی به یک بازیگر عادی تبدیل کند که بتواند علیه آنها حرف بزند اما معادلات بین‌المللی را بپذیرد. ایران قبلا این گروه غیرمتعهد را آزمایش کرده بود و بارها کشورهای مختلف بر حق ایران برای دستیابی به انرژی صلح آمیز هسته ای تاکید کرده اند. به همین دلیل، برجام در رابطه با توافق هسته ای ایران به تصویب رسید. اما پیش از گذشته شاهد پیروی آمریکا از دکترین محدودسازی همکاری های بین المللی با ایران و محاصره منطقه ای تهران بوده ایم. در همین راستا و با روی کار آمدن ترامپ، صحبت از پاره شدن برجام و آتش زدن برجام شده است. در چنین شرایطی آمریکایی ها برجام را پاره کردند و ایران مراحل خروج از برجام را طی کرد. با این حال در پله های پنجم و ششم باقی ماند. در چنین شرایطی، بایدن در آمریکا به قدرت رسید و شرایط تغییر کرد. ایران اگرچه در دولت سیزدهم با توپ پر وارد وین شد اما تاکنون دست خالی بازگشته است. بنابراین ایران که خواستار لغو تمامی تحریم‌ها، راستی‌آزمایی و پایبندی آمریکا و سایر کشورهای عضو برجام به تعهدات خود در توافق جدید شده است، اکنون می‌خواهد پرونده‌های فنی در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نادیده گرفته شود و توسط با پذیرش آن، ایران باید گام های قبلی برجام را برگرداند.

چرا این روند اتفاق افتاد؟

اگر کسی جای کشورهای عضو برجام و آمریکا بود و این نوع رفتارها و اقدامات را مشاهده می کرد، چه فکری می کرد؟ و معتقدند ایران در موقعیتی قرار دارد که نمی تواند از برجام خارج شود و در نتیجه باید تمایل داشته باشد در صورت توافق جدید، امتیازات بیشتری به طرف مقابل بدهد. در دهه 1400، این معنی گسترده تر شد. امسال با اتحاد دولت و روی کار آمدن ابراهیم رئیسی با گفتمان دولت جدید، شرایط برای ایجاد زمینه برای مذاکره برای توافق فراهم نشد. در چنین شرایطی گفتمان انقلابی به هیچ وجه نمی تواند جای خود را بدهد. انحراف از گفتمان انقلاب می تواند گفتمان انقلاب را از وسط رینگ به گوشه رینگ پرتاب کند. به همین دلیل در شرایط کنونی مقامات آمریکایی پایان برجام را اعلام می کنند اما ایران را مقصر می دانند. شرایط به گونه ای است که حتی روسیه نیز امید چندانی به احیای برجام ندارد. اگرچه روس ها در رسیدن به این نقطه بعد از بحران اوکراین جلوتر بودند. او را در حالت مرده رها کردند که هر چه می گذشت سخت تر می شد. این موضوع در میان مدت ممکن است با توجه به مصادف شدن پایان برجام با بحران اوکراین، شرایطی را برای ایجاد فضای ضد ایرانی در عرصه بین المللی برای دستگاه دیپلماسی ایران ایجاد کند.

در شرایط موجود، چه جایگزینی برای برجام در نظر می گیرید؟ اگر برجام بنا به دلایلی محقق نشود چه اتفاقی خواهد افتاد؟

برجام اصطلاح توافق ایران با شش قدرت جهانی است. در گذشته گفته شده بود که اگر آمریکا از برجام خارج شود، هیچ اتفاقی نمی افتد و ایران با سایر کشورهای برجام همگام خواهد شد. اما در عمل اتفاق دیگری افتاد و ما متوجه شدیم که پس از خروج آمریکا از برجام، کشورهای دیگر حتی نتوانستند یک کانال مالی با تهران برای دور زدن تحریم های آمریکا ایجاد کنند. با روی کار آمدن دولت نخست وزیری و گفتمان انقلابی، اگرچه 4 قدرت بزرگ جهانی در یک هتل با نمایندگان ایران در حال مذاکره بودند، اما نمایندگان کشورهای عضو برجام در هتلی دیگر با نماینده آمریکا و آنچه نماینده آمریکا گفت و گو کردند. تایید یا رد شد، انتقال به دیدار با ایران در حال بازگشت بود. این وضعیت نشان داد که کشورهای عضو برجام در نهایت به ایستگاه آمریکا خواهند رسید. با روی کار آمدن دولت انقلاب، در شرایطی که هجده ماه می گذرد، دلار که در دولت روحانی بین 23 تا 27 هزار تومان در نوسان بود، در شرایط فعلی به مرز 46 هزار تومان رسیده است. امروز اوضاع اقتصادی نابسامان است. این ناآرامی‌ها در بستر رودخانه اتفاق می‌افتد، جایی که اعتراضات در ایران در ماه‌های اخیر نوسانات زیادی را نشان داده و اکنون این شرایط آرام شده است. در چنین شرایطی ایران چگونه باید واکنش نشان دهد؟

در شرایط فعلی موضوع مهم این است که موضوع برجام به سال 2015 باز نمی گردد و باید توافق جدیدی منعقد شود. اگر دولت انقلابی معتقد است که برجام بد است، بازگشت به برجام چه سودی دارد؟ به همین دلیل باید مبنای توافق دیگری شکل بگیرد. راه حل این مشکل تغییر گفتمان ایران در زمینه های داخلی، منطقه ای و بین المللی است. گفتمان ایران باید به گزاره «صلح» در داخل و «صلح» در خارج تغییر کند. ایران باید جزیره صلح شود و خواستار صلح عادلانه در جهان باشد. سوال این است که در شرایط کنونی که جریان های سیاسی اصطکاک های زیادی را پشت سر گذاشته اند، شرایط جامعه ایران اجازه می دهد که این دو رویکرد در دستور کار قرار گیرد؟ اصولگرایان در شرایط فعلی با جریان های تندرو در درون خود مواجه هستند و از سوی دیگر وضعیت اصلاح طلبان چندان دلگرم کننده نیست. این تا زمانی است که توده‌های مردم در طبقات متوسط ​​و متوسط ​​رو به پایین از هم جدا شوند و طبقه متوسط ​​رو به بالا به طبقه متوسط ​​پایین بیفتد. در چنین شرایطی منطقی تر خواهد بود که بیش از آنچه در دسترس است خرج کنیم.

منبع: آرمان ملی

دیدگاهتان را بنویسید