تورم مواد غذایی بیش از 70 درصد است، اصرار دولت بر افزایش 24 درصدی دستمزدها. آیا این “مذاکره” است؟

تورم مواد غذایی بیش از 70 درصد است، اصرار دولت بر افزایش 24 درصدی دستمزدها.  آیا این “مذاکره” است؟

کارگران به «سراب شورای عالی کار» اشاره می کنند و می گویند پس از 12 ماه انتظار برای معیشت بهتر، این شورا فقط باید 24 درصد افزایش دستمزد برای ما به ارمغان بیاورد.»؟! جدی ترین مخالف افزایش دستمزد در جلسات شورای عالی کار امسال خود دولت است و جالب اینجاست که کارفرمایان چندان در بحث ها دخالت نمی کنند. دولت سرسختانه روی رقم 24 درصد ایستاده و نمی خواهد آن را افزایش دهد.

پس از پایان جلسه دستمزد شورای عالی کار در ۵ اسفند و انتشار گزارش مذاکرات آن، کارگران در فضای مجازی از «معجزه ای به نام شورای عالی کار» صحبت کردند. سرابی که به نظر می رسد هیچ اتفاقی بر اساس منافع کارگران در آن نمی افتد.

در 26 مارس، پس از یک جلسه شانزده ساعته، گزینه های مورد نظر طرفین در مذاکرات دستمزد اعلام شد. دولت با افزایش 20 درصدی پای میز مذاکره حاضر شد، اما طی تقریباً 16 ساعت چانه زنی مستمر، این رقم را به 24 درصد رساند. و این در شرایطی است که داده های رسمی در مورد تورم — و همچنین بند اول هنر. 41 قانون کار – حداقل دو برابر این 24٪ است.

SJC کارگری می‌گوید: جدی‌ترین مخالف افزایش حقوق در جلسات امسال SJC خود دولت است و جالب اینکه کارفرمایان چندان وارد بحث‌ها نمی‌شوند. دولت سرسختانه روی رقم 24 درصد ایستاده و نمی خواهد آن را افزایش دهد.

انتقادات زیادی از موضع این دولت وجود دارد. ارقام رسمی تورم از فوریه 1401 تورم شدید را نشان می دهد. تورم کل سالانه 47.7 درصد است و تورم نقطه به نقطه خوراکی ها در این ماه از 70 درصد گذشت، این شاخص دقیقاً 70.5 درصد است، یعنی مردم باید 70.5 بیشتر از بهمن 1400 هزینه کنند.

24 درصد مطلوب دولت کمتر از نیمی از تورم رسمی و کمتر از یک چهارم تورم 100 درصدی واقعی در زندگی کارگران و مستضعفان است. با افزایش 24 درصدی دستمزدها در سال 1402، نه تنها عقب ماندگی معیشتی ماه های پایانی سال جبران نمی شود، بلکه معوقه حداقل 50 درصدی نیز به بحران معیشتی کارگران و حداقل حقوق بگیران اضافه می شود.

امسال در مذاکرات سه جانبه دستمزد، حتی ملاک معمول ارزیابی سبد معیشت خانوار که بر اساس محاسبه سبد غذایی و اعمال فاکتور مشترک است، به رسمیت شناخته نشده است. آنها سبد معیشت را کمی بیش از 13 میلیون تومان برآورد کردند، در حالی که حداقل استانداردها نشان می دهد که درصد سبد معیشت تنزل یافته زیر 18 میلیون تومان نمی تواند باشد.

به گفته فرامرز توفیقی (فعال کارگری)، متأسفانه در مذاکرات دستمزد امسال همه حدود قانون و محاسبات کارشناسی جابجا شد. به نظر می رسد مسئولان دولتی به شاخص ها و فرمول ها، حتی فرمول های رسمی که قبلاً به آن پایبند بودند، توجهی نمی کنند.

در شرایط تورم حداقل 50 درصدی، هیچ دلیلی برای اصرار بر افزایش 24 درصدی دستمزد وجود ندارد. این شکاف بسیار عمیق نشان دهنده تلاش دولت برای سرکوب دستمزد کارگران است.

باید بپذیریم که این افزایش دستمزد نسبت به سال های گذشته بی نظیر بود. درمان شوک ارزی و تورم فراری از اواسط سال 2017 آغاز شد. تا آن زمان، تورم معمولاً زیر 20 درصد بود. افزایش دستمزدها در سال 2017 19.5٪ بود، اما کارگران در این سال به شدت از هزینه زندگی آسیب دیدند. افزایش چند برابری نرخ دلار در سال جاری هزینه های زندگی را چندین برابر کرده است. در سال 1998 حداقل دستمزد کارگران 36.5 درصد افزایش یافت. در سال 2009، پس از کشمکش های فراوان و عدم امضای پروتکل شورای عالی کار توسط نمایندگان کارگری، افزایش حداقل دستمزد در تیرماه به 26 درصد رسید.

حداقل افزایش دستمزد در سال 1400 39 درصد بود. البته شکاف تقریباً 50 درصدی بین حقوق و سبد معیشتی باقی ماند. در مذاکرات دستمزد سال 1401، افزایش دستمزد برای اولین بار از 50 درصد گذشت. امسال حداقل دستمزد 57.4 درصد افزایش یافته است. در ماه اول عده ای از این رقم به عنوان موفقیت نسبی یاد کردند، اما با کاهش یارانه ها توسط دولت و حذف ارز ترجیحی که همه ارکان زندگی کارگران را تحت تاثیر قرار داد و باعث تورم بیش از صد درصدی شد. به سبد کالاهای اساسی، قبل از اواخر بهار اثر افزایش 57.4 درصدی دستمزدها به طور کامل از بین رفت. امروز در آخرین ماه سال 1401 با وجود افزایش 57.4 درصدی حداقل دستمزد، قدرت خرید کارگران بسیار کمتر از اسفند 1400 است.

در چنین شرایطی که دستمزد کارگران با همه مزایا حدود 6 میلیون و 500 هزار تومان و حداقل هزینه زندگی 18 میلیون تومان است، افزایش 24 درصدی دستمزدها که در صورت اعمال تنها بر اساس دستمزد (بدون احتساب مزایا) افزایش می یابد. ، بعید است درآمد افراد با حداقل دستمزد را به 8 میلیون تومان کاهش دهد، مطابق قانون (حتی تصور سطحی بر اساس بند 1 ماده 41) نیست و شبیه به مذاکرات معمول دستمزد نیست. سالهای پس از شوک درمانی

در واقع، فشار دولت در سال جاری ممکن است نقطه اوج جدیدی در بی توجهی به کارگران مزدبگیر باشد. نقطه ای که حتی نرخ رسمی تورم در مذاکرات دستمزد محلی اعراب وجود ندارد و نادیده گرفته می شود.

حسین حبیبی (عضو شورای حاکمیتی مرکز عالی شوراهای اسلامی کار کشور) در این خصوص می گوید: نمایندگان دولت مخالف افزایش حداقل دستمزد افتخاری کارگران در اصل 41 با توجه به میزان تورم و سبد کالایی هستند. برای امرار معاش، جدا از اینکه خلاف قانون اساسی عمل می کنند، از عدالت نیز دور می شوند. او معتقد است «هرگونه حقوق زیر 18 میلیون تومان در این شرایط اقتصادی غیرقانونی است و وضعیت اجتماعی و اقتصادی کارگران را بیش از پیش بدتر می کند».

فرامرز توفیقی (فعال کارگری) نیز در خصوص رویکرد غیرقانونی دولت می گوید: با این ارقام افزایش دستمزد باید برای فروپاشی شورای عالی کار عزاداری کرد. به نظر می رسد دولت در حال تعیین مرزهای جدید قانون شکنی، مرزها و خطوطی است که تا به امروز رعایت نشده است.

در این شرایط کارگران به «سراب شورای عالی کار» اشاره می کنند و می گویند پس از 12 ماه انتظار برای معیشت بهتر، این شورا فقط باید 24 درصد افزایش دستمزد برای ما به ارمغان بیاورد، چگونه می توان به چنین چانه زنی امیدوار بود و آیا این مذاکرات اساساً توسط دولت «مذاکره» است؟!

دیدگاهتان را بنویسید