جایگاه کتاب در زندگی من و تو کجاست؟!


ساعت: 09:46
تاریخ انتشار: 1401/02/20
کد خبر: 1837686

برای رشد فرهنگی جامعه و آحاد ملت مسلمان باید دیدگاه ولایت را در این عرصه دانست و هر فردی را با تدابیر حکیمانه امام جامعه پیوند داد و زمینه را فراهم کرد. رونق خواندن در جامعه

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ حجت‌الاسلام علی شیرازی در یادداشتی با عنوان: جایگاه کتاب در زندگی من و شما کجاست؟! وی می نویسد: آگاهی از تدابیر ولایت فقیه و رعایت امر او، علاوه بر حوزه های دینی و سیاسی، نیاز فرهنگی قطعی نیز دارد.

کتاب یکی از مهم ترین موضوعات فرهنگی و یکی از بهترین ابزار برای کمال انسان است.

برای رشد فرهنگی جامعه و آحاد ملت مسلمان باید دیدگاه ولایت را در این عرصه دانست و تک تک افراد را با تدابیر حکیمانه امام جامعه پیوند داد و زمینه را فراهم کرد. . برای شکوفایی کتابخوانی در جامعه

حضرت امام خامنه ای در 30 مهر 1375 فرمودند: «هر وقت یاد کتابی می افتم و وضعیت کتاب در جامعه خودمان را به یاد می آورم، در دلم غم و تاسف می افتم». دلیلش این است که در کشور ما به هر دلیلی که نگاه کنید، کتاب باید حداقل ده برابر محبوب‌تر، توسعه‌یافته‌تر و مطرح‌تر باشد.

ما خود را فرماندار می دانیم. امام ما می گوید از وضعیت کتاب و کتابخوانی ناراحتم. برای رفع این غم چه کرده ایم؟

آیا می دانیم امروز کتابخوانی یک واجب شرعی و یک تکلیف شرعی است؟

مرادمان 4 آذر 93 گفت: امروزه مطالعه کتاب و علم آموزی نه تنها یک وظیفه ملی بلکه یک واجب شرعی است. مهمتر از همه، جوانان و نوجوانان باید احساس وظیفه کنند. اما وقتی انس در میان کتاب ها رواج پیدا کند، کتاب خواندن تکلیف شمرده نمی شود، بلکه شغلی شیرین و نیاز مبرم و وسیله ای برای زینت دادن شخصیت به حساب می آید; و نه تنها جوانان، بلکه همه نسل ها و اقشار با اشتیاق به آن روی خواهند آورد.

آیا خودمان به این باور داریم؟ چند نفر را به این باور رسانده ایم؟

باید به نسل جوان گفت که حضرت آقا در 7 دی 93 فرمودند: اگر انسان بخواهد روحی، فرهنگی و شادابتر بماند، چاره ای جز پرداختن به کتاب ندارد.

وی در 26 اردیبهشت 93 گفت: هیچ چیز جای کتاب را نمی گیرد. کتاب باید تبلیغ شود… مردم باید به کتاب خواندن عادت کنند و کتاب جان بگیرد.

تبلیغ کتاب و عادت دادن مردم به کتاب خواندن کار کیست؟ آیا کار شما و شماست یا نه؟ آیا کار کارمندان دولت است یا خیر؟

امام ما در 30 مهر 96 فرمودند: تعجب می کنم چرا ما به عنوان دولت جمهوری اسلامی ده برابر بیشتر به کتاب علاقه نداریم؟!

دلیلش روشن است:
1 معنی کتاب و خواندن را نمی دانیم.
2. ما به خواندن اهمیتی نمی دهیم.
3. ما اهل مطالعه نیستیم.
4. ما مبلغ خواندن نیستیم.

امام خامنه ای در 13 دی 1372 فرمودند: در آن سی چهل سال زندگی ام که با داستان کوتاه سر و کار داشتم، شاید هزاران داستان از بهترین نویسندگان جهان خواندم.

معظم له در 31 مرداد 1380 فرمودند: من صفحه به صفحه تاریخ هفتاد هشتاد سال گذشته و قبل از آن را خوانده ام.

وی در 31 شهریور 1384 گفت: از دهه 60 که این آثار هنری و ادبی در حوزه هنری شروع شد و این خاطرات منتشر شد، یکی از مشتریان ثابت این کتاب ها بودم.

این قهرمان بزرگ، آگاه و کتابخوان می فهمد که کتاب یعنی چه و برای خواندن کتاب چه باید کرد.

او در 4 مهر 1395 می گوید: اخیراً کتابی از قزوین خواندم. کتابی از مشهد خواندم. من کتابی از شاهین شهر خوانده ام. از آقای بلوری. همه افراد، جوانان، افراد با انگیزه، علاقه مندان و همچنین در زمینه های مختلف می توانند و از سراسر کشور وارد این عرصه شوند. این را به صد بار تبدیل کنید.

آقایان ما دیروز ده برابر کار می خواستند و امروز صد برابر کار سفارش می دهند.

دلیل آن را هم در 18 شهریور 87 بیان کرد و گفت: برای اصلاح فرهنگ عمومی باید کتاب چاپ شود.

وی در 4 آذر 93 گفت: آن که با این دنیای زیبا و حیات بخش یعنی دنیای کتاب ارتباطی ندارد، بی شک از مهم ترین دستاورد بشری و الهی ترین و انسانی ترین معارف محروم است.

یک کتاب خوب باید به درستی نوشته، چاپ و توزیع شود و مردم به خواندن و یادگیری تشویق شوند.

امروز ما به یک جنبش کتابخوانی نیاز داریم. کتاب باید وارد خانه شود. کتاب در سبد اقتصادی خانوارها قرار گیرد. در مدارس، دانشگاه ها و سمینارها در مقوله کتاب و کتابخوانی باید مورد توجه جدی قرار گیرد. والدین در تربیت فرزندان خود به مطالعه کتاب توجه کنند.

امام خامنه ای در 18 اردیبهشت 95 فرمودند: این عادت هنوز در بین مردم رایج است که بروند کتاب بخرند، بخوانند و بعد پیش دوستشان بروند.

یا به فرزندشان بدهند تا او هم بخواند. این چنین نیست. شاید کتابی بخرند و بگذارند کنار. یا مثلا کتاب هدیه دوست است و آن را کنار می گذارد! کتاب خواندن واقعاً در کشور ما نیست. و این درد بزرگی است… کتاب بنویس، مقاله بنویس، اعلام کند… داستان… بنویس، آثار هنری بساز، مردم را کتاب بخوان… و کتاب را بخشی از زندگی کن.

معظم له در 26 اردیبهشت 95 فرمودند: خرید کتاب باید یکی از هزینه های اصلی خانواده باشد. مردم باید توجه بیشتری به کتاب داشته باشند و ابتدا کتاب را بخرند تا اینکه برخی وسایل تزیینی و لوکس مانند لوستر، میزهای مختلف، مبل ها و پرده های مختلف را خریداری کنند. مثل نان، غذا و مایحتاج اولیه خانه، کتاب هم باید باشد.

وی همچنین در 20 اردیبهشت 90 گفت: کتاب خواندن باید در زندگی مردم گنجانده شود مانند خوردن و خوابیدن و سایر کارهای روزمره.

معظم له نیز در 20 اردیبهشت 1373 فرمودند: کتابخوانی باید به یک سنت رایج تبدیل شود و همه در کشور کتاب بخوانند… تعداد کتابهای چاپ شده در هر بار باید به دویست هزار و سیصد هزار کتاب برسد.

این کلمه در سال 1373 بیان شد امروز باید به یک میلیون نسخه برسیم.

وی در 16 اسفند 1396 می گوید: می گویند پانصد هزار و ششصد هزار (نسخه) از چنین کتاب پرفروشی منتشر شده است. خوب، حالا ششصد هزار نسخه از یک کتاب در کشوری به این وسعت، اگر فرض کنیم هر نسخه از کتاب را ده نفر بخوانند، می شود پنج میلیون نفر، شش میلیون نفر; آیا در جامعه هشتاد میلیونی ما پنج میلیون (نفر) کتاب بخوانند و با آموزه های آن آشنا شوند کافی است؟ باید تشویق شود؛ کتاب هم نیاز به تبلیغ دارد… این موضوع به راحتی از بین نرود.

امام ما در 23 اردیبهشت 1392 می فرمایند: به مسئله انتشار و توزیع آثارتان توجه کنید… باید کاری کنید که آثارتان… واقعا فضا را پر کند. برخی از آثار چنین است … کتاب «بله» در یکصد و نیم نسخه، نزدیک به پانصد هزار نسخه منتشر شده است. برخی از کتاب های دیگر نیز همین گونه است. این خیلی خوب است ؛ انسان شاد می شود; اما بقیه کارها باید به همین ترتیب تبلیغ شود… یک قرارگاه انتشارات راه اندازی کنید… اینها همه جوان بسیجی هستند. اینها همه حلقه های صالحان هستند. همه این جوانان خوب در دبیرستان ها، در مراکز آموزشی هستند. در حوزه های علمیه هستند آنها می توانند، اگر بتوانند، بی تاب هستند. می تونی از اینها استفاده کنی … یک چاپ می کنی، با چهل هزار، پنجاه هزار; چاپ دوم، سی هزار دیگر، چهل هزار دیگر. مثلاً در عرض دو سه سال، تیراژ را به دو میلیون، سه میلیون افزایش دهید. اینگونه محصولات شما باید فروخته شود … بسیج کمک می کند; کمک برای آموزش.

چرا ما به این تصمیمات روشن توجه نمی کنیم؟ مرادمان در 19 آبان 97 به بیان مشکل پرداخت و گفت: در مدرسه، شهرستان، کشور مسابقه کتابخوانی راه اندازی شود و سپس مراسم این مسابقه به صورت شعر از تلویزیون پخش شود … مسابقه کشوری اجرا شود. کشور … سپس برای کسانی که در این مکان ها درآمد دارند، مراسمی را در رادیو و تلویزیون انجام دهند، به آنجا بیایند و به نوعی ارائه دهند. سوال بپرسید، جایزه بگیرید و بروید.

وی در 13 اردیبهشت 97 گفت: باید در مدارس ساعت کتابخوانی راه اندازی شود … به جای کلاس نوشتن … ساعت کتابخوانی تنظیم کنید تا دانش آموزان با فرهنگ کتابخوانی آشنا شوند.

او گفت: دارد کوچکتر و جزئی تر می شود؟ چرا مسئولان فرهنگی کشور و صدا و سیما شکست خوردند؟ چرا ما به این شفافیت پاسخ مثبت ندادیم؟!!

وی در 7 آذر 93 گفت: اگر می دانستم باید هر روز یک ساعت صحبت کنم و نتیجه این بود که مردم کتاب بخوانند، حاضرم روزی یک ساعت و نیم صحبت کنم!

اما ما سالی یک ساعت برای کتاب خواندن با شما صحبت نمی کردیم!

امام خامنه ای در 20 اردیبهشت 1369 فرمودند: جوانان، سالمندان، مرد، زن، شهرنشین، دهقان و هرکسی که می تواند با کتاب ارتباط برقرار کند، کتاب را در چنته داشته باشد و مانند اتوبوس خالی بایستد. ، تاکسی، مطب، مطب، اتاق درد، زمانی که مراجعه کننده نیست، در اوقات فراغت در خانه، کتاب بردارید و بخوانید.

وی در 21 اردیبهشت 93 گفت: افرادی که کار روزانه دارند، بخشی از وقت خود حتی نیم ساعت را صرف مطالعه کتاب می کنند.

خواندن کتاب و آموزش آن به فرزندان باید در بین مردم ما یک سنت رایج شود. زنان در خانه کتاب می خوانند.

معظم له در 7 آذر 93 فرمودند: جوانان، پدران و مادران به ویژه کودکان، با کتاب آشنا شوند; … اگر والدین کتاب خوان باشند، به احتمال زیاد بچه ها کتاب خوان خواهند بود.

وی در 21 اردیبهشت 93 گفت: بگذارید فرزندانمان از سنین پایین به کتابخوانی عادت کنند. مثلاً وقتی می خواهند بخوابند، کتاب بخوانند و بخوابند… تابستان که بچه ها و جوانان تعطیل هستند، باید کتاب بخوانند، کتاب بگذارند، بخوانند و تمام کنند.

معظم له نیز در تاریخ 26 اردیبهشت 95 فرمودند: همه افراد خانه ما … همیشه هنگام درس خواندن به خواب می روند. من هم همینطور؛ وسط مطالعه نخوابید. من در حالی که به خواب می روم مطالعه می کنم. کتاب را می گذارم و می خوابم. تو خونه ما همه اینطورن… به نظرم همه خانواده های ایرانی باید اینطوری باشن.

اگر همه ما ایرانی ها به عنوان رهبر مورد علاقه مان خواننده بودیم; وضعیت ما مثل امروز بود؟ رشد علمی و معنوی زیادی داشتیم. این وظیفه ای است که من و شما باید در این مرحله از تحقیقات خود به آن برسیم.

انتهای پیام/ ک

دیدگاهتان را بنویسید