جبهه اصلاحات: ما با خاتمی هستیم

جبهه اصلاحات: ما با خاتمی هستیم

موضع تشکل های اصلاح طلب در خصوص اظهارات اخیر مهندس میرحسین موسوی و سید محمد خاتمی

یک گروه سیاسی

بلافاصله پس از حوادث اعتراضی اخیر، این سوال مطرح شد که کشور از چه راهبردهایی می تواند برای غلبه بر چالش های پیش رو استفاده کند. در این میان دو پیشنهاد کلی از سوی چهره های مطرح سیاسی کشور مطرح شد. برخی با اشاره به امکانات قانون اساسی اظهار داشتند که اصلاح وضعیت کشور با سازوکارهای موجود در قانون اساسی امکان پذیر است. رویکرد دیگری پیشنهاد شد و آن این بود که اصل قانون اساسی اصلاح شود و چشم انداز اصلاح، حوزه های وسیع تری را در بر گیرد. خاتمی و میرحسین موسوی دو شخصیتی بودند که تحلیل آنها از وضعیت کنونی کشور بازتاب گسترده ای داشت. خاتمی از وجود صخره ستبار در مقابل اصلاحات صحبت کرد و موسوی خواستار اصلاحات خارج از قانون اساسی شد. دیروز جبهه اصلاحات با انتشار پیامی سعی در تحلیل آخرین رویدادها و موضوعات مطرح شده در فضای عمومی و رسانه ای کشور داشت. جبهه اصلاحات با تحلیل علل مشکلات کشور و طرح این سوال که چرا کشور از آرمان های سال های اول انقلاب فاصله گرفته است، می کوشد راهبردی برای برون رفت از مشکلات ارائه دهد. بیانیه به عنوان مسیر امید و آخرین تلاش های ممکن حسن نیت. و پایبندی به آن راه حل غلبه بر مشکلات است. جبهه اصلاحات در این بیانیه ضمن اشاره به راهبردهای ارائه شده از سوی خاتمی، آن را «تلاش برای راهگشایی از این وضعیت» خوانده و از افکار عمومی و شاید از دولت می پرسد: «با خاتمی باشیم».

در متن این اعلامیه آمده است: 44 سال از پیروزی انقلاب اسلامی سال 57 که با مشارکت مردم ایران علیه نظام استبدادی و خودکامه سلطنت به وقوع پیوست، می گذرد. این انقلاب را اسلامی نامیدند که اکثریت مردم دارای انگیزه های دینی بودند و رهبر بلامنازع آن مرجع تقلید بود و سپس نظامی که با اراده و رأی اکثریت مردم به دنبال آن بود، اسلامی نامیده شد. جمهوری. این نظام مقید به تحقق آرمان های انقلاب از جمله استقلال، آزادی و جمهوری بود. به مفهوم حاکمیت نظر و اراده ملت و اسلام; در مفهوم عدالت خواهی و حیات معنوی علوی بر اساس آموزه های اسلام و نیز سخنان و وعده های رهبر انقلاب در نوفل لوشاتو، کسانی که باعث شور و انسجام روزافزون خلق کنندگان پیروزی شدند. انقلاب.

اکنون پس از گذشت 44 سال از این آرمان ها و وعده ها فاصله زیادی و حتی در برخی موارد نسبت به زمان انقلاب عقب نشینی شده است. همچنین با اصرار بر نام اسلام و در تضاد با دیگر آرمان ها و اهداف انقلاب، دموکراسی، آزادی، حقوق بشر و بسیاری از اصول قانون اساسی مغفول مانده است.

اما قاطبه ملت در این مدت همواره در مواقع لزوم از نظام مستقر حمایت می کرد و به هر طریق و در هر امری که امکان داشت مشارکت داشت تا این آرمان ها و وعده ها محقق شود. اما انگیزه و مشارکت آنها به رسمیت شناخته نمی شود و نظر آنها پذیرفته نمی شود.

مردم هر چقدر هم که خواهان اصلاحات باشند، بی تفاوتی و بی تفاوتی از سوی مراجع مستقر وجود دارد. تا امروز به جایی رسیده ایم که اکثریت ملت در یک طرف هستند و دولت در طرف دیگر. دستی که از ملت برای مشارکت و کمک به اصلاح امور بیرون آمد، مردود شد و صدایشان شنیده نشد و همه تلاش ها برای ایجاد فضای گفت و گو بی نتیجه ماند.

سوالی که این روزها ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده این است که واقعا چه اتفاقی افتاده است و چرا حکومت با بی توجهی به قانون اساسی و نظر مردم، مهندس میرحسین موسوی را که بیش از دوازده سال است در بازداشت غیرقانونی به سر می برد و ظالم و نماد است، کشانده است. موضع و مقاومت، خواست اجرای بدون سازش قانون اساسی را که شعار اصلی جنبش سبز بود، کنار بگذارد و رویکرد اصلاح قانون اساسی را پس از جلب نظر مردم از طریق رفراندوم، راه برون رفت از بحران بداند. وضعیت نامطلوبی که به وجود آمده است. اگر چه افقی که او باز کرد، همانطور که خودش اشاره کرد، نیاز به اجماع و مشورت دارد تا چگونگی انجام آن روشن شود.
در عین حال آخرین رگه اصلاح طلبی و سیر امید در سخنان خیرخواهانه و مسئولانه سیدمحمد خاتمی که توانست افق و چشم اندازی امیدوارکننده را در طول 8 سال خود به چشم مردم ایران بیاورد به منصه ظهور رسید. سال ریاست جمهوری ترس و هراس از هرج و مرج و خشونت بی پایان و در نتیجه تباه شدن آینده ایران و فرزندانش، این وظیفه را به ما می دهد که در تلاش هایی که این بیانیه انجام می دهد برای خروج از این وضعیت در کنار خاتمی باشیم.

اگرچه بر اساس همه یافته های حسی و تحلیلی و همانطور که در بیانات آقای خاتمی آمده است، سنگ محکمی در مسیر اصلاح ملت قرار گرفته است که منطقاً باید این مسیر را مسدود بدانیم، اما اعتقاد دینی به قدرت خداوند کار وقت و صبر و سرسختی مردم ما را امیدوار می کند که راه آینده ای بهتر از دل این صخره یا فراتر از آن کشف شود.

خاتمی در پانزده بند بیانیه خود راه برون رفت از وضعیت نابسامان و فرصت طلب کنونی را به خوبی ترسیم کرده است. اکنون عاملیت اجرای این تصمیمات در دست حاکمان است. امکان برای آنها نامحدود نیست.
سنت تاریخ است و شکی نیست که روزنه های فرصت به روی ملت باز خواهد شد. مهم این است که ملت آماده باشد و برای بهره برداری از آنها آماده باشد.

شرایط خطرناک است و فرصت ها مثل ابر می گذرد یا اگر گیر کردم مشکلات را حل می کنم. درود بر علی محمد و آل محمد. اگر لاموری المتدائکه بابا لام به سوی او و جهان می رود ای مهربان.
جبهه اصلاحات ایران
26 فوریه 1401

دیدگاهتان را بنویسید