خیانت روشنفکران غربی از اسلام و ایران


ساعت: 21:08
تاریخ انتشار: ۱۳۰۱/۰۲/۲۸
کد خبر: 1839886

حجت الاسلام والمسلمین علی شیرازی در مقاله ای با موضوع «خیانت روشنفکران غربی به اسلام و ایران».

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ حجت الاسلام والمسلمین علی شیرازی در مقاله ای با عنوان خیانت روشنفکران غربی به اسلام و ایران نوشت:

سال‌هاست که روشنفکران غربی جدایی دین و سیاست را مطرح می‌کنند و معتقدند حوزه‌های دین و سیاست متفاوت است. این موضوعات تحت عنوان سکولاریسم مطرح می شود.


منظور از سکولاریسم چیست؟



این قبیله معانی را برای سکولاریسم بیان می کند که مفاهیم زیر از آن گرفته شده است:



1 دین ارتباط شخصی انسان و خداست
2. سیاست مدیریت جامعه است
3. دین حق دخالت در امور خطیر زندگی را ندارد
4. دین حق ندارد منافع انسان را تهدید کند
5. دین در سازمان های اجتماعی و دولتی نقشی ندارد
6. تمام مسائل اجتماعی که در قرآن آمده است کنار گذاشته شود
7. فرهنگ پویای شیعه و اسلام ناب باید بسته شود
8. دین تحریف شده توسط قدرت طلبان باید جایگزین اسلام ناب باشد
9. قانون حکومت ها باید مبتنی بر اومانیسم باشد
10. قانونگذاری و حکومت نباید از اختیارات خداوند باشد
11. انبیا و اولیا و فقهای فراگیر حق حکومت ندارند
12. مبنای شکل گیری نظام دینی و جمهوری اسلامی باطل است.




نتیجه سکولاریسم چیست؟



اگر به چشم روشنفکران غربی تسلیم شویم، عواقب ناگواری در پی خواهد داشت که در این مقاله به برخی از آنها اشاره می کنیم:



1 تهاجم به فرهنگ شیعه و اسلام ناب محمدی (ص)
2. نفی دین و اسلام واقعی و ناب
3. بستن احکام اجتماعی، اقتصادی، کیفری و حقوقی اسلام
4. جلوگیری از دخالت مردم در سرنوشت سیاسی خود
5. دین را از سیاست خارج کنید
6. تحکیم پایه های قدرت سکولار و مستبد و مستکبر
7. برای منافع شخصی خود به افراد بیشتری در جستجوی قدرت برسید
8. حاکمیت معطوف به انسان به جای مرکز خدا
9. ترویج فساد، طغیان، فحشا و فحشا
10. واگذاری حق تشریع و حکومت به غیر خدا
11. ظهور ظلم و ستم و ظلم و طغیان
12. جدایی مردم از اولیا و بزرگان دین
13. رشد سکولاریسم و ​​ریشه کن شدن معاد
14. محرومیت جامعه از اندیشه دینی و معنویت
15. تحکیم پایه های استعمار فرهنگی و ترویج فرهنگ غرب.




تاریخچه سکولاریسم چیست؟



این دیدگاه که او معتقد به جدایی دین از سیاست است، ریشه دیرینه دارد. در این مقاله به برخی از آنها اشاره می کنیم:



1 حدی که خلفای اموی و عباسی برای اولیا و امامان (علیهم السلام) تعیین کرده بودند، عدم دخالت در مسائل و مسائل سیاسی و اجتماعی بود که به هیچ وجه مربوط به حکومت آنان بود. این همان چیزی است که امروزه به عنوان نظریه سکولاریسم می شناسیم
2. مرحله بعدی سکولاریسم مربوط به دوران اصلاح طلبی و نهضت اصلاح دینی است. در این دوره جنبش پروتستان با انگیزه اعتراض و اصلاح دین ظهور کرد.
مارتین لوتر، کشیش کلیسایی در آلمان، خود معتقد است که مسیحیت به مرور زمان تحت تأثیر عوامل محیطی و افکار شخصی کشیشان قرار گرفته است و باید اعتراض خود را آغاز کند. او با جنبش اعتراضی خود بنیانگذار مکتب سکولاریسم شد
3. در مرحله بعد، این جریان به رنسانس منتهی شد که دوره ارتداد بود و ایده سکولاریسم در شکل نهایی خود مطرح شد.
رنسانس یک تحول 300 ساله است که در فلورانس ایتالیا آغاز شد و به روشنگری در اروپا منتهی شد. این دیدگاه پایه های اقتصادی، سیاسی، هنری و علمی تمدن های مدرن غربی را پی ریزی کرد.
بنیان رنسانس بر اومانیسم متمرکز است.
برای اولین بار در تاریخ، در قرن شانزدهم، فرانسوی ها کلمه رنسانس را ابداع کردند. اصطلاح سکولاریسم اولین بار در سال 1846 توسط نویسنده بریتانیایی جورج هالی اوک استفاده شد.
4. بحث جدایی دین از سیاست ایران از دوران مشروطیت به ویژه در دوران پهلوی توسط روشنفکران غربی مطرح شد.
محمدرضا پهلوی گفت: ما با مسائل مربوط به حکومت، سیاست و اداره کشور سروکار داریم و روحانیت باید به فکر دین و امور دینی مردم باشد و مسائل و مشکلات دینی آنها را حل کند.
5. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل جمهوری اسلامی ایران، روشنفکران و ملی گرایان غربی در برنامه اصلی خود برای شکستن نظام دینی و خط فکری و نسب امام خمینی(ره) و حفظ حاکمیت آمریکا در ایران، به ترویج سکولاریسم پرداخته اند.




● نگاه اسلام به سکولاریسم چیست؟



دیدگاه اسلام ناب محمدی (ص) با دیدگاه غربی ها در تضاد است. در این مقاله به چند نکته اشاره می کنیم:

1 در اسلام ناب دین و دولت از یک منبع سرچشمه می گیرد و آن وحی الهی است.
2. تولد اسلام در درجه اول یک رویکرد سیاسی بود. اولین کاری که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در مدینه انجام داد، تشکیل حکومت دینی بود.
3. ولایت که در حدیث غدیر آمده است به معنای حکومت است. موضوع یک سیاست است. حکومتی که به سیاست می پردازد در روز غدیر برای حضرت علی (ع) تشکیل شد
4. امامان ما در دویست سال از عمر ائمه علیهم السلام تا رحلت امام حسن عسکری علیه السلام یعنی در سال 260 هجری قمری برای به قدرت رسیدن حکومت اسلامی تلاش کردند. مبارزات سیاسی آنان برای تشکیل حکومت دینی بود و سرانجام امام عصر (عج) برای تشکیل حکومت دینی جهانی و تأسیس آن حکومت قیام کرد.
5. سید جمال الدین اسدآبادی با الگوگیری از اولیای الهی، همبستگی دین و سیاست را ترویج می کند و معتقد است که موضوع جدایی دین از سیاست، ترفندی است که سیاستمداران جهان ایجاد کرده اند.
6. مرحوم مدر هم معتقد بود که دین ما مشی ماست و مشی دین ما هم همین است
7. من خمینی را دارم و خامنه ای را دارم با همین نظر معتقدم دین با سیاست عجین است.
8. پذیرش ولایت ائمه (علیهم السلام) با اعتقاد به سکولاریسم ناسازگار است.
9. تشكيل حكومت يك ضرورت اجتناب ناپذير است، زيرا ادامه حيات انسان بر اساس حيات اجتماعي و حكومت است.



ج: انسان حکومتی می خواهد که به دنبال آسایش و اعتلای او باشد



ب: شخصی واجد شرایط کنترل انسانهاست که:
از علایق واقعی انسان آگاه باشید
– ابعاد و زوایای وجود انسان را بشناسد.



ج: پس فرمانروای اصلی انسان خداوند است زیرا:
– او حقیقت انسان را می داند
او حقیقت جهان را می داند».
او حقیقت را در مورد آخرت می داند.
– ارتباط انسان و جهان را می داند
– ارتباط انسان با آخرت را می داند
– رابطه انسان و خالق انسان را می داند.



د: غیر از خدا فقط انسان می تواند حکومت کند:
– حکومت او بر اساس خواست خداست
– حکومت او به اذن خداست
– از انبیا، اولیا یا وکلای فراگیر باشد
– حکومت او باید قدرت اسلام ناب را به محمد (ص) بدهد.
دولت او به مسلمانان واقعی عزت و عزت بدهد
– حکومت او باید جامعه ای معنوی و توحیدی ایجاد کند
– دولت او باید پایه گذار تمدن نوین اسلامی باشد
دولت او باید به ظلم پایان دهد».
– دولت او باید عدالت اجتماعی را مدیریت کند
حکومت او ریشه های استبداد و استکبار را بخشیده است».
10. قرآن به همه پیامبران دستور می دهد که بت پرستی را ریشه کن کنند.
در آیه 36 سوره نحل می فرماید: ما از هر امتی پیامبری برانگیختیم تا به مردم بگوید:
1 خدا را بپرستید
2. از تاگوت دوری کنید.
دعوت به توحید، دعوت به دوری از تاگوت است. تقوا با پذیرش اطاعت و سلطه ظالمان و ستمگران کارساز نیست. مگر می شود دین الهی را قبول کرد و گفت ما کاری به سیاست نداریم؟ سم زدایی همان سیاست است. اگر قرار است دی تاگوت از بین برود، واضح است که باید تسلیم حکومت یک مرد وارسته باشید. این دیدگاه اسلام و قرآن است.

روشنفکر غربی با ترویج سکولاریسم به دنبال خیانت به اسلام است. به دنبال تحریف اسلام ناب است. به دنبال براندازی نظام دینی است. او به دنبال خیانت به ایران و ایرانی است.

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید