فرهاد قنبری در یادداشتی با عنوان «بحران خانواده در غرب؟» به این سخنان پاسخ داد. نوشت:
«غرب نابود شده است»، «خانواده در غرب از هم پاشیده است»، «اصلاً در غرب خانواده ای وجود ندارد» و…
اینها حرف هایی است که بارها از تریبون های مختلف شنیده ایم و چند شب پیش حسن کچویان استاد دانشگاه تهران با شدت خاصی آن را در تلویزیون تکرار کرد.
سال‌هاست که بسیاری از مسئولان و محافظه‌کاران بر این عقیده بودند که پایه‌های اخلاق و خانواده در غرب فروریخته است و باید از خانواده و ارزش‌های خانوادگی در برابر این فرهنگ منحط دفاع کرد.
بحران خانواده در غرب چنان در اذهان مسئولان فرهنگی و آموزشی کشور به امری پذیرفته شده تبدیل شده است که در هر اقدامی کاملاً واضح و ملموس است.
از اجاره یک هتل برای ورزشکاران اعزامی به اروپا که سعی می کنند از شهرهای ساحلی دور بمانند، تا مامور همیشه هوشیار رادیو و تلویزیون که چشمان خود را بیدار نگه می دارد تا از پخش حضور یک زن در استادیوم از کنترل شدید نمایش ها جلوگیری کند. رمان ها. ترجمه شده به برش فیلم های وسترن (چند سال پیش آثار اینگمار برگمان نیز در مجموعه آثار مبتذل گنجانده شد) همه با هدف مراقبت از ارزش های انسانی و اخلاقی و حفظ یکپارچگی انجام می شود. خانواده در برابر فرهنگ منحط غربی
اما موضوعی که فراتر از تبلیغات رسانه ای باید مورد توجه قرار گیرد، وضعیت واقعی خانواده در جامعه ما و غرب است.
بحران خانواده در ایران شدیدتر است یا در جوامع غربی امروز؟
*برخلاف تصور عمومی، نرخ طلاق در کشورهای غربی طی 35 سال گذشته رو به کاهش بوده است.
* در جوامع غربی خیانت زوجین به یکدیگر بسیار مذموم تلقی می شود.
* در غرب حقوق فرزندان در خانواده بسیار مهم است و نهاد خانواده به شدت مورد حمایت دولت است.
*در غرب، جامعه به طور کلی به افرادی که تشکیل خانواده می دهند و صاحب فرزند می شوند بسیار مثبت نگاه می کند.
از طرفی در جامعه ما آمار طلاق با سرعت بالایی در حال افزایش است.
*سن ازدواج و علاقه جوانان به تشکیل خانواده سال به سال کمتر می شود. (بنابراین میانگین سن ازدواج در ایران چند سال بالاتر از میانگین جهانی است)
* نگاه به ازدواج و تشکیل خانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی ارزشمند سال به سال کم رنگ می شود.
* خیانت به رابطه زناشویی قبح خود را از دست داده و به یک «شیطنت» ساده تقلیل یافته است.
*در بسیاری از خانواده ها والدین احترام قبلی را ندارند.
*ازدواج موقت که قرار بود به ابزاری برای تسهیل ازدواج جوانان تبدیل شود، در واقع ابزاری برای شهوت ثروتمندان، زمین داران، بازاریان حاجی و پیر سیاستمداران شده است، به طوری که حتی در سنین پیری طعم نو شدن را می چشند. روی تخت با زنان جوان آن را امتحان کنید و زن و بچه های اصلی خود را شگفت زده کنید.
یکی دیگر از مصادیق عینی بحران خانواده در غرب و ایران، میزان سفر به شهرهای معروفی مانند پاتایا است. درست است که مسافران پاتایا از سراسر دنیا می آیند، اما بین اکثر مسافران ایرانی و مسافران کشورهای دیگر که به این شهر سفر می کنند تفاوت وجود دارد. در کشورهای غربی، مسافران پاتایا بیشتر افرادی از طبقات تحصیلی پایین و فرهنگی هستند و به ندرت می توان فردی با خانواده و فرزند را در بین مسافران غربی در پاتایا دید. اما در ایران پاتایا شهری محبوب برای افراد تحصیل کرده و طبقه متوسط جدید (افسران، پزشکان، مهندسان و…) است. مسافرانی که اغلب متاهل و دور از چشم همسر و فرزندان خود هستند، پاتایا را بهشت رویایی خود می دانند که در آن می توانند استراحت کنند و پس انداز اضافی خود را خرج کنند.
با توجه به شرایط حاکم بر جامعه ما و جوامع غربی در مسائل مربوط به بنیان و ارزش های خانواده، به نظر می رسد به جای نگرانی از نفوذ فرهنگ منحط غرب، باید سعی کنیم ارزش های خانوادگی و اجتماعی خود را به جامعه آموزش دهیم. .
برای درک بهتر جایگاه خانواده در غرب، حضور سلبریتی های غربی (ورزشکاران، بازیگران سینما و…) و سیاستمداران غربی در عرصه های عمومی را با حضور سیاستمداران و مشاهیر در کشور خودمان مقایسه کنیم. (در آمریکا کاندیدای ریاست جمهوری در اولین روز تبلیغات به همراه همسر و خانواده خود در رسانه ها ظاهر می شود اما در کشور ما تا پایان سال ریاست جمهوری همچنان شایعاتی درباره خانواده رئیس جمهور وجود دارد)