رباینده پدر علم ژنتیک ایرانی: پرداخت مهریه همسر دوم من را ورشکست می کند/ دکتر آدم خوب است، فکر می کردم اگر مشکلم را بداند کمکم کند.

رباینده پدر علم ژنتیک ایرانی: پرداخت مهریه همسر دوم من را ورشکست می کند/ دکتر آدم خوب است، فکر می کردم اگر مشکلم را بداند کمکم کند.

همکار سابق پدر علم ژنتیک در ایران که دو نفر را برای ربودن این پزشک استخدام کرده بود، در تازه ترین اعترافات خود مدعی شد که سناریوی آدم ربایی را برای جبران فقدان جهیزیه همسر دومش مهندسی کرده است.

صبح دیروز سه متهم پرونده آدم ربایی پروفسور داریوش فرهود به اداره آگاهی منتقل و جزئیات بیشتری از این پرونده فاش شد. سردار حسین رحیمی فرمانده انتظامی تهران بزرگ در این باره گفت: مظنون اصلی این پرونده یکی از آشنایان دکتر فرهود بود. او دو نفر از همدستان خود را حوالی ساعت 5:30 صبح روز یکشنبه 8 نوامبر به بیرون از خانه دکتر فرستاد، آنها سوار خودروی وی شدند و خود را به عنوان افسران امنیتی نشان دادند و پروفسور فرهود را ربودند.

سردار حسین رحیمی ادامه داد: این افراد ابتدا ایشان را با خودروی پروفسور فرهود به مرزن آباد بردند و در آنجا هشت میلیارد تومان وجه نقد یا آپارتمان طلب کردند. آنها را به شهرستان نور بردند و مجدداً موضوع را مطرح کردند، این بار پروفسور فرهود درخواست این افراد را پذیرفت و در نهایت دکتر فرهود به کار خود بازگردانده شد و در کمتر از 24 ساعت پلیس سارقان را شناسایی و دستگیر کرد. این مرد مدت هاست که چنین تصمیمی گرفته است و ناآرامی ها و بلاتکلیفی های اخیر باعث شد فرصت را برای اجرای این نقشه ببیند.

اظهارات پروفسور فرهود در مورد حادثه

پدر این متخصص ژنتیک ایرانی در گفت وگویی ماجرای ربوده شدن خود را اینگونه بیان کرد: روز حادثه وقتی از خانه بیرون آمدم دو مرد راهم را بستند و مدعی شدند که شما مشکل و مشکلی دارید و شما دارید. چیزهایی بگویید و کارهایی را انجام دهید که باید مسئولیت آنها را بر عهده بگیرید. گفتم خب من معلمم و از همه چیز حتی خودم عیب دارم. بعد گفتند گروهی را در خانه ای که جلسه داشتند دستگیر کرده ایم و باید با آنها روبرو شوید.
وی ادامه داد: مرد جوانی با کلاه، عینک و ماسک بهداشتی پشت فرمان نشست و مرد دیگری نیز در همان حالت کنار او نشست. من و یکی دیگر روی صندلی عقب نشستیم و رفتیم. آنها به گونه ای عمل کردند که من فکر می کردم در مورد مدیریت می دانند. وقتی پیاده شدیم نفر سوم نقابش را برداشت، من او را شناختم، به ندرت پیش می آمد که برای من کار کند. در ماشین را باز کرد و فریاد زد: «اینجا شما را تکه تکه می کنم. بعد از پول صحبت کرد و گفت که با معرفی من به منشی اش باعث شد تمام زندگی ام را از دست بدهم. اگر اصلا نمی دانستم او یک سال با منشی من دوست بود و بعد از یک سال همسر اول نادر به من گفت چه اتفاقی افتاده است. نادر 8 سال قبل از من 950 میلیون تومان برای خرید خانه وام گرفته بود. این غیر از دزدی ها و ضررهای دیگری بود که به من وارد کرد. نادر گفت خانه را برای پرداخت جهیزیه گم کرده و حالا باید برایش خانه بخرم. ابتدا 8 میلیارد می خواست و در نهایت برای 4 میلیارد تومان به توافق رسیدیم. دست نوشته ای به آنها دادم و قرار گذاشتیم که به تهران بیایم و پول را بدهم.

اعترافات استاد آدم ربایی

نادر که روز گذشته در اداره اطلاعات حضور داشت، درباره این اتفاق گفت: حدود 10 روز پیش تصمیم به انجام این کار گرفتم. من 6 ماه در ماشین خوابیدم و نیاز به پول داشتم. من سال ها پیش ازدواج کردم و از همسر اولم دو فرزند دارم اما بعد از چند سال از او جدا شدم. دکتر من را به منشی اش معرفی کرد و با او ازدواج کردم. ۱۱۴ سکه به او دادم و سه ماه طول نکشید که بگوید نمی‌خواهد زندگی کند و مجبور شدم به جای مهریه، خانه‌ای به او بدهم که الان حدود ۸ میلیارد تومان می‌شود.

وی ادامه داد: چهار سال سوپروایزر خرید دکتر بودم اما در سال 1395 بیرون آمدم، سپس مشغول خرید و فروش خودرو بودم تا اینکه قیمت خودرو بالا رفت و نتوانستم خودرو بخرم و بفروشم. دکتر مرد خوبی است و می دانستم که اگر دردهایم را به او بگویم این کار را برایم انجام می دهد. ما قصد آدم ربایی نداشتیم، فقط می خواستم با دکتر صحبت کنم تا کاری برای من انجام دهد.

متهم گفت: به همدستانم که از طریق کار با آنها آشنا شدم گفتم دکتر را برایم بیاورند، حتی در بین راه با منشی خود تماس گرفت و گفت با یکی از دوستانم عازم شمال هستیم، سپس به کلبه ای رفتیم که من در آنجا بودم. شمال رفتم و شب ماندم و فردا ساعت 10 صبح بود که عازم تهران شدیم. دکتر آدام مرد خوبی است می‌دانستم اگر بفهمد وضعیت مالی من بد است، کاری برای من انجام می‌دهد.

دیدگاهتان را بنویسید