ریکاردو ساپینتو: نمایش هرگز انتخاب من نیست

از هفت سالگی می‌دانستم که می‌خواهم فوتبالیست شوم و این افتخار را داشتم که رویایم را محقق کنم و حرفه‌ای موفق بسازم. در پرتغال تمام جام های ممکن را به دست آوردم. من با تیم ملی پرتغال موفقیت های زیادی داشتم، سومین مورد مهم یورو 2000 است. مسیر فوق العاده ای بود.

تصمیم برای مربی شدن نیاز به تفکر بیشتری داشت، بنابراین سعی کردم تا حد امکان در مورد زمینه های مختلف بازی اطلاعات کسب کنم. این تنها می تواند در تعیین بهترین مسیر برای آینده شغلی من مفید باشد.

مصدومیت هایی که در طول مسابقه دریافت کردم به من فرصت بیشتری برای فکر کردن داد. 27 ساله بودم و در بهترین لحظات دوران حضورم در رئال سوسیداد، زمانی که اولین مصدومیت بزرگم رخ داد. متأسفانه بعد از آن مصدومیت های متعددی از جمله آسیب دیدگی رباط صلیبی و مینیسک گرفتم.

من در مجموع 5 عمل جراحی زانو انجام دادم که آخرین آن 31 ساله بود. بسیاری از پزشکان در آن زمان از جراحی من سر باز زدند و گفتند که خیلی خطرناک است. با این حال من تسلیم نشدم. من یک دکتر سوئیسی پیدا کردم که در جراحی های پرخطر تخصص دارد و این به من اجازه داد تا سه فصل دیگر بازی کنم.

بعد از آخرین عملیات اما با دقت بیشتری به آینده ام در خارج از مستطیل سبز فکر کردم. زمانی که من هنوز بازیکن بودم، او شروع به تحصیل برای مدرک مربیگری یوفا کرد. پس از بازنشستگی دوره های مربیگری را گذراندم و ارتباطات تجاری را نیز به پایان رساندم. من همچنین در رشته بازاریابی و مدیریت ورزشی از دانشگاه لیسبون فارغ التحصیل شدم.

در همین حال، اسپورتینگ لیسبون، جایی که دو فصل در آن بازی کردم، برای من بازگشایی شد. من در این باشگاه در زمینه های مختلف به عنوان عضو هیئت مدیره و سفیر باشگاه فعالیت کردم که تجربیات ارزنده آنها به تصمیم گیری در مراحل بعدی کمک کرد. اما تصمیم گرفتم مربی شوم. فهمیدم که میدان مسابقه جایی است که من بیشتر از همه احساس خوشبختی می کنم.

ریکاردو ساپینتو: نمایش هرگز انتخاب من نیست

با این حال، خیلی زود متوجه شدم که مربیگری بسیار خسته کننده است. تصادفی نیست که انگلیسی ها از کلمه “مدیر” برای نشان دادن مدیر استفاده می کنند.

مربیگری با بازیکن بودن کاملا متفاوت است. البته فوتبال یک بازی تیمی است اما بازیکن فقط باید مراقب عملکرد خودش باشد. منظورم این است که بازیکن می تواند. مراقب رژیم غذایی، استراحت و توانایی کار خود باشید. مربی کسی است که باید مراقب همه بازیکنان باشد. این همه چیز نیست و وظیفه ما ایجاد هماهنگی بین تمام بخش های یک باشگاه است. پزشکی، ارتباطات، استعدادیابی، کارکنان و …

مسئولیت ها فراتر از جعبه است. مربی باید رهبر باشد تا افراد را در قسمت های مختلف باشگاه مدیریت کند. . تصادفی نیست که انگلیسی ها از کلمه “مدیر” برای نشان دادن مدیر استفاده می کنند.

در حال حاضر رازهای پنهان زیادی در فوتبال وجود ندارد. همه ما می توانیم با یک کلیک در اینترنت به اطلاعات دسترسی پیدا کنیم و باشگاه های حرفه ای معمولا نرم افزارهایی دارند که می توانند هر آماری را که ممکن است برای تیم رقیب خود به صورت فردی یا جمعی نیاز داشته باشید در اختیار شما قرار دهند.

پس چه فرقی دارد؟ استراتژی مربیان برای بازی و مهارت های رهبری آنها!

من افتخار بازی در کنار چند مربی بزرگ را داشتم و از هر یک از آنها چیزهای زیادی یاد گرفتم. با این حال، یک شخص خاص وجود دارد که من بسیار او را تحسین می کنم، هرچند که تا به حال با او کار نکرده ام. او ژوزه مورینیو است. زمانی که مورینیو سرمربی اینترمیلان بود، من این فرصت را داشتم که یک هفته روتین او را از نزدیک دنبال کنم. چند سال بعد، زمانی که او سرمربی رئال مادرید بود، فرصت مشابهی برای من ایجاد شد. ما رابطه خوبی داریم و من او را تحسین می کنم. توانایی او در خواندن حریف و آماده کردن تیم هایش برای هر مسابقه بسیار چشمگیر و الهام بخش است.

من مدل های دیگه ای دارم از جمله پپ گواردیولا و مائوریتزیو ساری. پویایی هجومی تیم هایشان. میل آنها به کنترل حریف در هر جنبه ای از بازی جذاب است. تسلط بر توپ برای این مربیان ضروری است. آنها تحرک و خلاقیت می خواهند، بازیکنان دائما در حال حرکت و در موقعیت های خوب هستند، اما در تمرین به فضاهای خاصی هم احترام می گذارند. این چیزی است که من به تیم هایم پیشنهاد می کنم. ایده فوتبال شامل کنترل بازی ما نیز می شود. من دوست دارم یک تیم هجومی بسازم. با توپ یا بدون توپ، اما تیم من هرگز نباید تعادل دفاعی خود را از دست بدهد.

البته فوتبال هم باید غیرقابل پیش بینی باشد. همیشه باید سعی کنید حریفان خود را غافلگیر کنید، اما تعادل خود را از دست ندهید. درک نحوه حمله و دفاع همزمان بسیار مهم است. با این حال، اگر می خواهید برنده شوید، باید ریسک کنید.

تجربه در هر حرفه ای مهم است. تکرار بسیار ارزشمند است و بنابراین کمال به دست می آید. امروز نسبت به روزهای اول مربی بهتری هستم. این طبیعی است.

ریکاردو ساپینتو: نمایش هرگز انتخاب من نیست

من با پیشرفتم فلسفه های مختلف فوتبال را یاد گرفته ام، اما برای رسیدن به استراتژی بازی نمی توان فقط به ویژگی های بازیکنان نگاه کرد. شما باید از فرهنگ محلی آگاه باشید و زمینه های مختلف را درک کنید. در بعضی جاها بازی فقط با یک مهاجم یا تشکیل تیم سه نفره ممنوع است. من نمی گویم مربیان باید تسلیم فشار بیرونی شوند، اما درک ویژگی های مدرسه فوتبال هر کشور می تواند مفید باشد.

من در یونان با OFA Crete و آترومیتوس، در صربستان با ستاره سرخ و در بلژیک با استاندارد لیژ سابق تمرین کردم و در هر یک از آنها موفق به کسب نتایج مثبت شدیم. هدایت تیم ها را در شرایط سخت بر عهده گرفتم و آنها را به ورزشکاران سختی تبدیل کردم.

در لهستان ما با لژیون ورشو کار خوبی انجام دادیم، اما در آنجا متوجه شدم که مقاومت زیادی در برابر ایده‌های خارجی وجود دارد و من همیشه نمی‌توانم به فلسفه خودم پی ببرم. منظورم باشگاه از نظر برنامه و قوانین روتین است. در نهایت به رتبه دوم جدول رسیدیم اما فکر می کنم این ناسازگاری با از دست دادن عنوان قهرمانی به پایان رسید.

اوضاع در عربستان و الفتح بدتر بود. محیط واقعا غیرحرفه ای بود و مشکلات زیادی وجود داشت. اما هر تجربه ای ارزش خود را دارد و من در محیطی کمتر حرفه ای به پیشرفت خود ادامه می دهم.

در راه خانه به پرتغال تجربیات جالبی داشتم. در بلنزه، باشگاه سنتی کشورم، موفق شدیم برای اولین بار به مرحله گروهی لیگ اروپا صعود کنیم که هم از نظر فوتبالی و هم از نظر مالی زمان بسیار خوبی برای باشگاه بود.

در آخرین کارم در براگا، معتقدم در شرایط سختی که هر سه روز به مدت پنج ماه در آن بازی کردیم، کار بزرگی انجام دادیم. در لیگ اروپا یک سری بدون باخت داشتیم و در این رقابت ها نتایج بهتری نسبت به پورتو و اسپورتینگ گرفتیم. فکر می کنم ما بهترین تیم مرحله گروهی بودیم. زمانی که باشگاه را ترک کردم به صدر جدول رده بندی لیگ پرتغال و نیمه نهایی جام اتحادیه صعود کردیم اما متاسفانه فرصت نشد کارم را تمام کنم. با این حال، تمام این تجربیات من را به یک حرفه ای بالغ تر تبدیل کرد. احساس می کنم برای مربیگری در تمام تیم های دنیا آماده ام.

ریکاردو ساپینتو: نمایش هرگز انتخاب من نیست

این شامل رئال سوسیداد می شود که فکر می کنم چند سال پیش شانس هدایت آن را داشتم. این باشگاهی است که به من علاقه زیادی دارد. سه سال به عنوان بازیکن آنجا بودم. جایی که نبرد با رئال مادرید و بارسلونا هنوز در ذهن من است. من افتخار بازی مقابل بازیکنان بزرگ را داشتم. زین الدین زیدان، ریوالدو، رونالدو، روبرتو کارلوس و بسیاری دیگر.

لالیگا در آن زمان بهترین لیگ جهان بود و مردم کشور باسک با من واقعاً خوب رفتار کردند. آنجا خیلی خوشحال بودم و مهمتر از همه به من خوش گذشت. ما تیم باکیفیتی داشتیم که می توانست شجاعانه فوتبال بازی کند.

تقریبا دو سال پیش، رئال سوسیداد در آستانه تغییر مدیران بود و من در دوران مربیگری فوق العاده خود بودم. من به تازگی با استاندارد لیژ قهرمان جام حذفی بلژیک شده بودم و یکی از بهترین مربیان فوتبال بلژیک در این فصل بودم. در آن زمان فکر می کردم سوسیداد به من پیشنهاد مربیگری می دهد، اما این اتفاق هرگز نیفتاد. چه کسی می داند، شاید یک روز این اتفاق بیفتد. من به عنوان بازیکن برای رئال سوسیداد بازی کردم و می خواهم دوباره به عنوان سرمربی در آنجا باشم.

هم در رئال و هم در تیم های دیگر به خاطر روحیه جنگندگی ام به عنوان بازیکن شناخته می شدم. مردم مرا «قلب شیر» نامیدند. من هرگز نتوانستم خوب ببازم. من در یک تساوی اشتهایم را از دست دادم، پس تصور کنید بعد از شکست چگونه بودم. من همیشه مشغول تلاش بوده ام. پیروزی برای من یک مسئله حیاتی است و فداکاری تنها راه رسیدن به آن است.

نمایش هرگز انتخاب من نبود و از روز اول اهدافی را تعیین کردم، به آنها رسیدم و اهداف جدیدی را تعیین کردم. ذاتی و جزئی از وجود من است.

به عنوان یک بازیکن، به هر آنچه می خواستم نرسیدم. مثلا می خواستم فوتبال انگلیس بازی کنم. من به راحتی در آنجا جا می شدم. استادیوم های پر از هواداران پرشور، فوتبال شدید و گل های فراوان. من به عنوان یک بازیکن آن را تجربه نکردم اما امیدوارم به عنوان مربی این شانس را داشته باشم.

من در یورو 96 در انگلیس برای تیم ملی بازی کردم. پرتغال تورنمنت خوبی داشت. در مرحله یک چهارم نهایی از چک حذف شدیم اما نتیجه عادلانه نبود. پرتغال بهترین فوتبال را در این رقابت ها ارائه داد. باختیم، هر چند در مقابل چک موقعیت های بیشتری ایجاد کردیم.

ریکاردو ساپینتو: نمایش هرگز انتخاب من نیست

ما در این مسابقات فوتبال دیدنی بازی کردیم و کمتر کسی با آن مخالفت خواهد کرد. اگرچه ممکن است خیلی احساساتی شده باشیم. در طول مسابقه به ما خوش گذشت. شاید کمی عمل گرایی را از دست دادیم. اما حیف شد که واقعا فکر می کنم می توانستیم به فینال برسیم.

این نسل طلایی پرتغال شانس دیگری در یورو 2000 داشت. اساساً همان گروه از بازیکنان بالغ‌تر بودند. مشکل این بود که فرانسه هم تیم بزرگی داشت و در نیمه نهایی با آنها روبرو شدیم. این یک بازی نزدیک بود که می توانست به سود هر تیمی باشد و من هنوز هم فکر می کنم تصمیم داور برای اعلام پنالتی منجر به گل بحث برانگیز زیدان شد. مطمئن نیستم قاضی هندی آبل خاویر را دیده است. متاسفانه یک پنالتی گرفت و ما را به خانه فرستاد. یک بار دیگر فکر می کنم می توانستیم به فینال برسیم و قهرمان اروپا شویم.

ریکاردو ساپینتو: نمایش هرگز انتخاب من نیست

افتخار می کنم که نه یک بار، بلکه دو بار علاقه ام به فوتبال را تجربه کردم. اول به عنوان بازیکن و حالا به عنوان مربی.

بیشتر تجربیات من مثبت است، اما من بیشتر می خواهم. من می خواهم به مرحله بعدی برسم و معتقدم در این مسیر هستم. من می خواهم سرمربی باشگاه هایی باشم که مدعی کسب عنوان هستند. باعث می شود من حرکت کنم. اشتیاق من برای بازی و جاه طلبی من برای پیروزی.

ریکاردو ساپینتو: نمایش هرگز انتخاب من نیست

دیدگاهتان را بنویسید