سبد معیشتی به 10 میلیون و 700 هزار تن رسید/ 48 درصد کارگران به کارفرمایان وام دارند.

سبد معیشتی به 10 میلیون و 700 هزار تن رسید/ 48 درصد کارگران به کارفرمایان وام دارند.

روز جدید اکنون با افزایش 15 درصدی تعمیر و نگهداری طی دو ماه گذشته، این 15 درصد به تقاضای 33 درصدی کارگران اضافه شده و امروز در پایان فروردین ماه دقیقاً 48 درصد از کارفرمایان بدهکار هستند.

در زمستان 1400 برآورد مستقل کمیته دستمزد شورای عالی شوراها نشان داد که هزینه زندگی خانواده های کارگری از ده میلیون تن فراتر رفته است. این محاسبات که مبتنی بر تحقق هزینه های غذایی (به عنوان مبنای محاسبه سبد روزانه) است، یک نتیجه ملموس دارد: اگر یک خانواده متوسط ​​کارگری بخواهد فقط یک وعده غذای گرم در روز داشته باشد، هزینه زندگی ماهانه آنها از ده میلیون فراتر می رود. تومان. خواهد شد.

این در حالی است که کمیته دستمزد شورای عالی کار که معیارهای محاسباتی متفاوتی دارد و شاخص های موثر در سبد را تقریباً انتزاعی و دور از واقعیت می داند، حداقل هزینه زندگی یک خانوار متوسط ​​3.3 نفر را بر اساس آمار رسمی تورم محاسبه می کند. دی ماه 1400 8 میلیون 979 به قیمت هزار تن.

این سبد بسیار حداقلی و تنزل یافته در قلب مذاکرات دستمزد 1401 قرار داشت. شورای عالی کار پس از چانه زنی های گسترده نمایندگان کارگران و البته تحت فشار شدید مطالبات کارگران، با گنجاندن تورم ریالی در سبد سال در افزایش دستمزد 1401 موافقت کرد.حقوق و مزایای ریالی حدود 2. میلیون و 100 هزار تن و تورم سبد حقوقی 1401 نسبت به سبد حقوقی سال قبل حدود 2 میلیون و 80 هزار تن است.

تا اینجا یک معادله سطحی اتفاق افتاده است و همانطور که کارگری به درستی در شورای عالی کار گفته است «نمی توان صحبت از افزایش دستمزدها کرد، زیرا فقط حفظ قدرت خرید صورت گرفته است». اما سوال اینجاست که تا چه حد می توان به ثبات یک شاخص بسیار پویا و سفت و سخت به نام «حفظ قدرت خرید کارگران» اشاره کرد. آیا با توجه به تورم اسفند 1400 و بهمن 1401 در روزهای پایانی فروردین هنوز می توان گفت که قدرت خرید کارگران حفظ شده است؟

معیار گزارش ما تعداد سبدهای معیشتی است. فرامرز توفیقی (رئیس کمیته حقوق و دستمزد شورای عالی شوراها و یکی از نمایندگان کارگری شورای عالی کار) همان پرتفوی رسمی شورای عالی کار را با همان معیارهای رسمی و انتزاعی شورا به روز کرد و به نتایج جالبی دست یافت. نتایج؛ نتایج نشان می دهد با افزایش 57.4 درصدی دستمزد 1401 نفر دیگر قدرت خرید کارگران حفظ نمی شود و احتمالاً در دومین ماه سال جدید شاهد کاهش این شاخص خواهیم بود.

توفیقی می گوید: سبد 9 میلیون تومانی وزارت اقتصاد که در شورای عالی کار تصویب شده بود اکنون 10 میلیون و 700 هزار تومان شده است. در همان نقطه صفر به نقل از سبد 9 میلیون تومانی، 33 درصد از کارفرمایان بدهکار بودیم. این 33 درصد مربوط به حقوق معوق پرتفوی رسمی و قراردادی است. حالا تورم سبد را در این دو ماه حساب کنید، حدود 15 درصد افزایش یافته است. در نتیجه مجموع این دو رقم در همان ماه ابتدای سال بر اساس سبد معیشت بیش از 47 درصد از کارفرمایان بدهکار هستیم. به خاطر داشته باشید که این تورم روزانه 15 درصدی سبد دو ماهه محصول گرانی مواد غذایی است، زیرا فقط قیمت مواد غذایی قابل محاسبه و اندازه گیری است. ما هنوز ابزاری برای محاسبه میانگین نرخ مولفه هایی مانند اجاره یا حمل و نقل نداریم، بنابراین تورم و افزایش نرخی که برای سبد نگهداری محاسبه کرده ایم، واقعی نیست. با جهش سنگین اجاره بها مواجه هستیم که متاسفانه استانداردی برای محاسبه، میانگین گیری و اعمال آن در سبد نداریم. در حوزه دارو و درمان نیز با جهش قیمتی مواجه هستیم که در به روز رسانی سبد معیشتی به آن دقت نمی شود.

هر ساله سودجویان و برخی موسسات خیریه در بوق و کرنا می گویند که افزایش دستمزدها تورم زا و پرهزینه است اما سبد حدود 9 میلیون تنی در نیمه فروردین و حتی قبل از یک حقوق در سال به مرز 10 میلیون و 700 هزار تن می رسد. پرداخت، ابتدا این اتهامات بی اساس را زیر سوال برد.

به گفته توفیکی، به نظر می رسد آزادی سرمایه داران و بازرگانان یک سناریوی از پیش تعیین شده است که چند سالی است ادامه دارد. تخریب دائمی شاخص فلاکت (تورم و بیکاری اصلی) با همین ایده های تجارت و آزادسازی مرتبط است و تا زمانی که آزادسازی ها در قدرت ادامه داشته باشد و سوداگران مانعی برای کسب سود بیشتر نداشته باشند، شاخص فلاکت بالا خواهد رفت.

وی گفت: برای اصلاح شاخص فلاکت که مجموع تورم و بیکاری است باید با کاهش بیکاری و ایجاد فرصت های شغلی مناسب پیش برویم. برای بهبود، قدرت خرید مردم باید افزایش یابد. «تجمع دستمزدها» نمی تواند شاخص فلاکت را بهبود بخشد.

با این حال، تورم 15 درصدی سبد دستمزد طی دو ماه گذشته، نگرانی ها در مورد جهش قیمت ها را به سطح جدی تری رسانده است. توفیقی گفت: تنها در صورتی می‌توانیم از افزایش حقوق راضی باشیم که دولت به وظیفه خود در مدیریت صحیح اقتصاد عمل کند. وظایفی مانند تنظیم بازارهای مالی، جلوگیری از افزایش قیمت، جلوگیری از انبارهای محصولات و جلوگیری از کمبود و گرسنگی مصنوعی، اصلاح نگرش نرخ ارز و مدیریت ارز ترجیحی. بحث این است که کارگران این روزها پیش بینی کرده بودند: «ما بارها در جلسات شورای عالی کار هشدار داده ایم که اگر این وظایف مدیریتی رعایت نشود، قطعاً آثار افزایش حقوق 1401 در اردیبهشت ماه از بین خواهد رفت. اما در عمل متاسفانه به اردیبهشت نرسیدیم و در همان فروردین ماه با تورم 15 درصدی در سبد روزانه، قدرت خرید کارگران 15 درصد کاهش یافت.

در 16 اسفند با وجود اینکه دولت ها و کارفرمایانشان سبدی حدود 9 میلیون تومان امضا کردند، در عمل این رقم را به عنوان «حق مسلم کارگران» به رسمیت نشناخته اند. در جریان مذاکرات طولانی، اعضای کارگری توافق کردند که مجموع دستمزدها و مزایا، از جمله افزایش 57.4 درصدی حداقل دستمزد، شش میلیون و چند صد هزار تن باشد. در عین حال، به گفته توفیقی، 33 درصد از کارفرمایان «بستانکار» شده اند. حقوق معوق 6 میلیون تنی از سبد 9 میلیون تنی 33 درصد است. بدیهی است برای رعایت الزامات بند دوم ماده 41 قانون کار و یا رعایت مزد و نفقه باید همواره نسبت مساوی بین حقوق دریافتی و روزمزد وجود داشته باشد. اکنون با افزایش 15 درصدی دستمزدها طی دو ماه گذشته، این 15 درصد به 33 درصد تقاضای کارگران اضافه شده است و کارگران در اواخر فروردین، حتی قبل از دریافت افزایش حقوق در سال جدید، 48 درصد از کارفرمایان. طلبکار هستند.

این 48 درصد به هیچ وجه جبران نخواهد شد. نه کارفرمایان حاضر به پرداخت ماهانه آن هستند و نه دولت قصد دارد اقدامات جبرانی برای پوشش این عقب ماندگی 48 درصدی در قالب حمایت های یارانه ای، تامین مسکن اصل 31 قانون اساسی و یا ارائه خدمات درمانی رایگان انجام دهد. اصل 29 قانون اساسی.

هیچ تضمینی برای تثبیت قیمت ها و جلوگیری از آسیب به قدرت خرید کارگران وجود ندارد. و البته یک سوال بی پاسخ می ماند: بر اساس برآوردهای مستقل، در اواسط فروردین هنوز حقوق پرداخت نشده است، سبد زندگی به 10 میلیون و 700 هزار تن رسیده است، یک ربع از سال گذشته، چه اتفاقی می افتد؟ !!

دیدگاهتان را بنویسید