سناریوی تحقیر تیم ملی وزنه برداری به کارگردانی مرادی / بریسوب پاش به خواست رئیس جمهور است اما برای تیم ملی نه!

به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانا؛ کمتر از دو ماه مانده به بازی های همبستگی کشورهای اسلامی که بدون شک از زمان بازی های المپیک و آسیایی از اهمیت بالایی برای ساختار ورزش کشور برخوردار است، یکی از مهم ترین تیم های ملی ورزش ایران در بی تدبیری و تمامیت خواهی رئیس جمهور خود در آتش می سوزد.

وضعیت تیم ملی وزنه برداری قبل از مسابقات جهانی قونیه و کلمبیا به بدترین حد خود رسیده است و در حالی که رئیس این فدراسیون به طرز عجیبی سرمربی جدید تیم ملی بزرگسالان را انتخاب کرد، خبرهایی مبنی بر تمایل ستاره های مهمی از سوی تیم ملی به گوش می رسد. دنیای فولاد سرد. او در اردوی تیم ملی نیست و این موضوع نگران کننده است.

اما به نظر می رسید این ناقوس مرگ اصلاً در سالن ورزش کشور شنیده نشد یا شنیده شد، اما مهم تلقی نشد; چرا که برخی از استعدادها علی داودی، علی هاشمی و مصطفی میرجوادی اگرچه با تصمیم سعیدعلی حسینی به اردوی جدید تیم ملی دعوت شده اند اما شرایط را تغییری نمی دانند و نمی خواهند با این موضوع در تمرینات تیم ملی شرکت کنند. وضعیت.

گفتنی است، ملی پوشان وزنه بردار ایران به دلیل وضعیت نامناسب اردوی تیم ملی، امکانات و تغذیه فوق العاده ضعیف، کمبود میوه، آب معدنی و اضافی از یک سو و فرسودگی تجهیزات به حدی است که فیزیوتراپ از خودداری می کند. برای قرار دادن علیه رئیس فدراسیون بیرون آمدند و به علی مرادی اشاره کردند.

ماجرا از آنجا جالب می شود که رئیس خودمختار فدراسیون وزنه برداری به جای اینکه کاستی های مدیریتی خود را بپذیرد و سعی در اصلاح آنها داشته باشد، با لحنی مطالبه گرانه مدعی می شود که در همه فدراسیون ها اینطور نیست؟ شاید در بازدید از فدراسیون چشمانش را پشت فرمان ماشینش به دوری فدراسیون های کشتی، والیبال و حتی بسکتبال می بندد که وضعیت امثال این فدراسیون ها را بهتر از فدراسیون خودش ندیده است.

اوضاع فدراسیون و اردوی ملی وزنه برداری به حدی بود که مادر نایب قهرمان جهان کمی قبل از کرج برای ناهار همه ملی پوشان کتلت پخت و به قول مرادی به فدراسیون آورد. ورزشکار حرفه ای در جاده . . مسابقات قهرمانی آسیا و جهان محسوب شود. امکانات فدراسیون وزنه برداری با شیوه سنتی حاکمیتی که دارد چیزی جز فاجعه نیست.

مرادی در اظهارنظر غافلگیرکننده و شاید عمدی دیگری با کنایه می پرسد برای وزنه برداری چقدر می توان سمپاشی کرد؟ بودجه ما چقدر افزایش یافته است؟ شاید بهتر باشد از وزنه بردار بپرسیم که چطور رئیس فدراسیون کشتی نزدیک به 70 میلیارد تن از مجلس شورای اسلامی اعتبار دریافت کرد اما شما برای دومین ورزش ایران در المپیک به بیش از 5 میلیارد تن نرسیدید؟

از بودجه دولتی و غیردولتی که بگذریم، فدراسیونی مثل بدنسازی و تمرین که حتی برنامه زنده تلویزیونی هم ندارد چطور می تواند اسپانسرهای خوبی جذب کند اما ورزش المپیک و مدال آوران ایرانی با مدعیان خود اسپانسرهای ثروتمندی نداشته باشند؟ چرا لیگ تحت رهبری مرادی پویا و جذاب نیست که به گفته مرادی بتواند اسپانسرهایی را برای تیم ملی فراهم کند؟

البته بریزوباش در تیم ملی نیست. جاهایی هست که رئیس فدراسیون رفت و آمد دارد. مرادی به هیچ سفر دور دنیا و حتی اطراف کوره های آجرپزی در تهران نه گفت و با ژستی غرور آفرین در تمام جلسات و مسابقات و رویدادها شرکت کرد. معلوم نیست چطور می شود از جیب بیت المال برای منفعت شخصی و منفعت طلبی خرج کرد و صرف غرور تیم ملی را وقت تلف کردن می دانند.

حتی پای قزوین هم در مقابل برخی ادعاها خم می شود. مردی که با وجود داشتن 26 داور بین المللی برای جام جهانی، همیشه نام خود را به عنوان داور تکذیب کرده و جایگاه ریاست فدراسیون را از هر نظر زیر پا گذاشته است، این روزها آرزوی رقابت برای 4 کرسی فدراسیون جهانی را دارد. تمام الزامات منافع ملی را قربانی می کند و خواسته های شخصی را مبالغه کرده است.

اعضای فدراسیون جهانی وزنه برداری مطمئناً می دانند که فردی که در اداره فدراسیون ملی خود درمانده است و نمی تواند گروه کوچکتری را اداره کند، مطمئناً نامناسب ترین گزینه برای پست های مهم دبیرکل، رئیس، نایب رئیس یا مدیر اجرایی IWF خواهد بود. .

زحمات و تلاش های رئیس قانون بازنشستگی فدراسیون وزنه برداری البته بی نتیجه مانده است. چون حنا دیگر رنگی برای جامعه وزنه برداری نیست. در این میان دود این اداره ها و مکان ها فقط به چشم تیم ملی می رود. در فدراسیونی که اخیراً پناهجویان به یک امر عادی تبدیل شده اند.

انتهای پیام/