ظهور “کلان شهر”؛ دروس رها شده پلاسکو گزارش ملی آبادان آیا قربانیان قربانی می شوند؟

228894 740 خبر خاکستری

روز جدید : فروریختن کلانشهر بر فراز آبادان، اما ایستادن و هشدار به همه جدی تر است. زنگ خطری که نشان از فساد بی سابقه دارد و در عین حال امنیت روانی یک جامعه را به بازی می گیرد. در واقع وقتی ساختمانی تا این حد خطرناک است، حتی با وجود ده ها اخطار از سوی کارشناسان و مهندسان دارای مجوز، چگونه می توان به تصمیم یا تایید دیگری در این سیستم مدیریتی اعتماد کرد؟

محمد باقرزاده – در آخرین روز آذرماه 95 نماد تهران امروزی فروریخت و 16 آتش نشان و 6 غیرنظامی زیر آوار مدفون شدند. سقوط پلاسکو، مانند ظهور آن در اوایل دهه 40، چنان نمادین شد که در گزارش ملی پلاسکو و همچنین نوشته‌های برخی از کارشناسان، از اصطلاح «قیام» برای توصیف این فروپاشی استفاده شد. آنها گفتند: پلاسکو برای زیر سوال بردن ساختار و انسجام مدنی ایران ایستاد و پرسید شما ایرانی ها چه کردید که در آتش سوختید و فرو ریختید، زنگ هشدار و هشدار برای همه؛ زنگ خطری که نشان از فساد بی سابقه دارد و در عین حال امنیت روانی یک جامعه را به بازی می گیرد. در واقع وقتی ساختمانی تا این حد خطرناک است، حتی با وجود ده ها اخطار از سوی کارشناسان و مهندسان دارای مجوز، چگونه می توان به تصمیم یا تایید دیگری در این سیستم مدیریتی اعتماد کرد؟

صرف نظر از پیامدهای این فاجعه بر زندگی قربانیان و خانواده های بازماندگان و نیز پیامدهای ناامنی روانی ایجاد شده توسط کلان شهر، اجازه دهید به یکی از مهمترین گزارش های تحقیقی تاریخ ایران بازگردیم و مقایسه کنیم. یافته های آن با آنچه در آبادان اتفاق افتاد؛ شاید این بررسی دلیل دستور صداوسیما مبنی بر کاهش انعکاس این حادثه و همچنین راه های پیشگیری از این گونه حوادث را روشن کند. قبل از نگاهی به یافته های گزارش ملی پلاسکو و انتساب آن به کلان شهر، توجه به این نکته ضروری است که بسیاری از مهندسان مستقل، خبرنگاران داخلی و سازمان نظام مهندسی آبادان چنین حادثه ای را پیش بینی و هشدار داده بودند، اما مسئولان نه تنها راه های استفاده شده را نادیده گرفتند. میانبرهایی برای مجوز دادن به چنین ساختار نامطمئنی.

آیا قربانیان قربانی می شوند؟

پس از فروپاشی پلاسکو در سال 95، حسن روحانی رئیس جمهور وقت ایران برای اولین بار رسیدگی به حوادث ملی را به یک نهاد مستقل و علمی سپرد و کمیته ملی پلاسکو را تشکیل داد. این کمیته به مدت دو ماه ده ها کمیسیون علمی تشکیل داد و گزارشی 180 صفحه ای برای جلوگیری از تکرار چنین حوادثی منتشر کرد. یافته های کمیسیون هم از نظر پیشگیری و هم از نظر مدیریت بحران حائز اهمیت بود. اما چه نتایجی داشت و چه درسی برای این روزها دارد؟

می دانیم که عملیات 9 روزه نجات بازداشت شدگان حادثه پلاسکو ناموفق بود و تنها اجساد بی جان از زیر آوار خارج شدند. یکی از مهم ترین نکات این گزارش به این موضوع بازمی گردد، روش آواربرداری است که به صراحت بیان می کند: «تا زمانی که همه مفقودین یا قربانیان حادثه از بین نرفتند، عملیات جمع آوری زباله انجام نشود. حال مقایسه کنید چه چیزی است. این روزها در آبادان با این اصل اتفاق می افتد؛ آیا جمع آوری زباله در حالی متوقف شده است که چندین نفر در زیر آوار مفقود هستند و خانواده هایشان منتظر معجزه هستند؟یعنی این عملیات جمع آوری زباله که در آبادان در حال انجام است، با اصول ساده مغایرت دارد. حقوق بین الملل و نتایج این گزارش ملی که امیدواری لحظه به لحظه برای بازماندگان مفقودین کاهش یابد.

پیامدهای قانونی؛ اگر نظام مهندسی مجوز نمی دهد چرا شهرداری می دهد؟

این روزها تقریباً همه می دانند که مسئولین محلی و بخشداری در این حادثه مقصر هستند و اسنادی علیه مخالفان نظام مهندسی و هشدار در مورد بهره برداری از این ساختمان منتشر شده است، اما مالک و شرکتش چگونه مجوز گرفتند؟ پاسخ ساده است و با میانبرهایی همراه است که تا حدودی قانونی هستند. ببینیم گزارش ملی پلاسکو در این باره چه می گوید; «مشاهدات نشان می دهد که حادثه پلاسکو دو عامل حقوقی اصلی دارد: 1. چندپارگی و ناهمگونی نظام حقوقی که منجر به ایجاد نهادها و دستگاه های اجرایی متعدد، موازی کاری و تداخل صلاحیت های انتظامی می شود. آژانس ها در یک شماره بلاتکلیفی یا ضعف دستگاه هماهنگ کننده علاوه بر عدم وجود الگوی از پیش تعیین شده همکاری متقابل بین دستگاه های اجرایی». به عبارت دیگر، ساده‌ترین نتایج یک گزارش با حضور کارشناسان کلیدی ایرانی، قبلاً نسبت به موازی‌سازی و همپوشانی دستگاه‌های مختلف هشدار می‌داد، اما با گذشت شش سال از آن گزارش، اکنون مشخص شده است که این موازی‌سازی و همپوشانی قانونی دقیقاً کار آبادان است. نظام مهندسی مجوز نداد اما مالک به شهرداری رفت و از آنجا پروانه گرفت!

چرا دستور صداوسیما برای کاهش پوشش کلانشهر

پیمان جبلی، رئیس سازمان صدا و سیما، دیروز (سوم خرداد) در جمع دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف درباره «دستور» برای کاهش پوشش خبری حادثه کلانشهر که به نظر موضوع مهمی است، صحبت کرد. وی گفت: شبکه خبری متروپلیس راه اندازی کرده ایم. او جزئیاتی دارد که نشان دهنده اعتراضی است که اگر گاهی دور یک میز بنشینیم می توانیم به آن فکر کنیم.»

بررسی این «درخواست و سفارش» با رئیس سازمان صداوسیما برای کاهش انعکاس مهم ترین اخبار کشور در شرایط فعلی به راحتی امکان پذیر است اما بازگشت به پلاسکو تا حدودی می تواند مفید باشد. در روزهای پس از فروپاشی پلاسکو، شبکه خبر و سایر بخش های خبری این شبکه به طور مستمر به پوشش پلاسکو و اخبار فوری آن پرداختند که بعدها با انتقادات گسترده ای مواجه شد و حتی در گزارش سراسری حادثه پلاسکو به آن اشاره شد. به طور خلاصه منتقدان گفتند صداوسیما با این پوشش عاقبت بخیر یا حداقل کمی امیدوارکننده است، اما بیرون آوردن پیکرهای بی جان آنها حتی پس از 9 روز جراحی مداوم، تبدیل به بزرگترین یأس و ناامیدی جمعی شده است. . این توضیح و شرح گذشته ممکن است دلیل فشار بر ساداواشیما برای پوشش ندادن اخبار متروپلیس را روشن کند. ممکن است مجرمان بدانند که ما آینده را نمی دانیم و فکر کنند که این ناامیدی جمعی نباید تکرار شود، اما آیا واقعاً این روش مؤثر است؟

دیدگاهتان را بنویسید