فرقی بین سربازی و بچه ام نیست/ یادم نمی آید روز اول عید با خانواده ام باشم/ تراکتوری ام!


ساعت: 14:28
تاریخ انتشار: 1401/01/07
کد خبر: 1818034

گفتگوی آیدان با فرمانده نظامی آجا در شمال غرب؛

فرمانده قرارگاه عملیاتی لشکر 21 حمزه آذربایجان گفت: تا به حال پیش نیامده که در دوران خدمت در اولین روز عید در کنار سربازانم نباشم. همیشه اول به سربازها سلام می کردم و اگر خدمتم نزدیک خانه بود با خانواده می رفتم. یادم نمی آید روز اول عید با خانواده ام بوده باشم.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از گروه اجتماعی آناناج: پس از مصاحبه های آنایی در نوروز 1401 به سراغ امیر سرتیپ دوم امیرحسین شفیعی فرمانده قرارگاه عملیاتی لشکر 21 حمزه آذربایجان و از دلاورمردان ارتش جمهوری اسلامی ایران رفتیم. مشروح گفت و گو با او را در ادامه می خوانید:


آنایی: یک بیوگرافی کوتاه از خودتان بگویید.

من امیرحسین شفیعی هستم و در سال 1348 در تبریز به دنیا آمدم و در منطقه مارالان بزرگ شدم.


آنایی: خودت اعزامی به خدمت مقدس سربازی؟

مدت کوتاهی به عنوان سرباز معلم در نهضت سوادآموزی مشغول به کار شدم و سپس در سال 1368 به دانشگاه امام علی (ع) رفتم، درس خواندم و وارد ارتش شدم.


آنایی: از فعالیت های دوران قبل از ورود به ارتش و دفاع مقدس بگویید.

آن موقع جوان بودیم و همیشه در پایگاه های مساجد و بسیج بودم. کار بدوی و ایجاد حوزه سه بسیج در خیابان حافظ، بنده و مرحوم آقای مسافری را انجام دادیم. من در انجمن اسلامی «بسیج» بودم و در محله خودمان در جنگ و جهاد شرکت می کردم و مدتی هم در بنیاد شهید کار می کردم.


آنایی: خاطرات شیرین و تلخی از دوران دانشگاه به خاطر دارید؟

خاطره شیرینم این بود که در سال 68 در 5 دانشگاه، سازمان موشکی سپاه، دانشکده ژاندارمری، پلیمر، دانشگاه امام علی (ع) و نیروی هوایی شهید ستاری قبول شدم. به ارتش پیوستن.


آنایی: هدف از ورود به ارتش چه بود؟

مشمولان سال های 67، 68 و 69 جنگ تحمیلی را به طور کامل تجربه کرده اند، بنابراین ممکن است اهداف آنها ماهیت متفاوتی داشته باشد. کسی که لحظات حساس جنگ را درک می کند با کسی که خاطراتش را شنیده فرق می کند. هدف من هم مسائل مالی بود و هم عشق و علاقه به نظام حاکمیتی برای حفظ و حراست از عشایر و ….


آنایی: قبل و بعد از سربازی، برخوردتان با «سرباز» چگونه بود؟

ببینید مرد قوی ای که در دهه اول خدمت حضور دارد، دیدگاه های عملیاتی و نظامی خاصی دارد، ممکن است نگاه دیگری به سرباز داشته باشد، فردی که در دهه دوم خدمت می کند نگاه آینده نگر دارد، اما در سال سوم. دهه، او می بیند که نگاه من به سرباز دهه سوم با دهه اول متفاوت است.

مثلاً خادمی که در مناطق عملیاتی حضور دارد، من هر شب در کمین هستم و سربازی که در منطقه حضور دارد فرزند من است و فرقی بین او و فرزندم نیست. هر چه درجه بالاتر باشد به سرباز نزدیکتر می شوید و عواطف و احساسات بیشتر جعل می شود.


229bdc8a 1921 42bb 8eae d6b796c7bcaf خبر خاکستری


آنایی: نظرتان درباره فعالیت ها و همکاری های سپاه و ارتش چیست؟

هیچ فرقی بین ارتش و ارتش نیست، چون من خودم را ارتشی می دانم. سپاه و ارتش یک نیرو هستند نه دو نیرو با مأموریت های متفاوت. به عنوان مثال در ارتش، ICT و پیاده نظام بسیار متفاوت هستند، اما در نهایت برای رسیدن به اهداف جمهوری اسلامی ایران در راه آهن استانی حرکت می کنند.

ارتش و سپاه در یک جهت حرکت می کنند و این دو نهاد دو تن در یک روح هستند و در پی ولایت حرکت می کنند. سپاه و ارتش با هم نیستند بلکه مکمل یکدیگرند.


آناج: روز عید کجایی؟

من هیچ وقت روز اول عید در طول خدمتم کنار سربازام نبودم. همیشه اول به سربازها سلام می کردم و اگر خدمتم نزدیک خانه بود با خانواده می رفتم. یادم نمی آید روز اول عید با خانواده ام بوده باشم.


آنایی: خاطره خاصی از سربازان خود در زمان فرماندهی دارید؟

من عادت دارم هر سال عید و دقیقا نوروز سال 1397 به سربازها اسکناس بدهم، همه سربازان گفتند که باید اسکناس را امضا کنید و من شرعاً و اخلاقاً نمی خواستم این کار را انجام دهم، زیرا نمی دانم. بنابراین، اما با فشار. من آن را برای آنها درست کردم و یادم می آید سه ساعت طول کشید تا اسکناس ها را امضا کنم.

خطی هم به سریانی کشیدم که از یک سرباز بسیار تیزبین و باهوش بود که اعتراض کرد که این خط امضای شما نیست و این خاطره جالب را فراموش نمی کنم.

خاطره تلخی ندارم و اگر هم هست به مرور زمان تبدیل به خاطره ای شیرین شده است.

خاطره دیگری که در ذهن دارم این است که زمانی که در گروهان ستوان دومی بودم، سه سرباز داشتم که نسبت به آنها حساس شدم. ما بعد از سربازی این کار را انجام می دهیم.

من مخالفت کردم و بعد برایشان یک اتاق کوچک درست کردم و مجبورشان کردم در حین خدمت درس بخوانند و بعد کنکور دادند و الان دو نفر متخصص قلب و یکی چشم پزشک هستند و واقعاً به آنها افتخار می کنم.


آنایی: 1400 برای شما چطور بود؟

سال 1400 واقعاً سال خوبی برای من بود، زیرا شغلم تغییر کرد و از تیپ 25 به لشکر 21 حمزه آمدم و با کارکنانی که از برادرم به من نزدیکتر بودند آشنا شدم و چیزهای زیادی پیدا کردم.


ed95a0b7 4251 40fa 9047 c6dc74546235 خبر خاکستری


آنایی: غیر از کار، عید می گیرید یا در خانه؟

100 درصد اسکناس های عیدی را به اعضای خانواده و آشنایانم می دهم و به هیچ وجه عیدی نمی گیرم و قصد دارم عیدی میمون و حرکت مبارکی بدهم.


آنایی: تا حالا مغرور شدی؟

من معتقدم یک سرباز باید به دشمن افتخار کند، یعنی اصلاً نباید بلرزد. غرور برای نظامی لازم است اما غرور اسلامی تعریف شده است. الان بیشتر از اینکه مغرور باشم احساس ناامیدی می کنم، شاید بعضی از جوانان به دنبال غرور باشند، اما برای سن من و امثال من عاقبت به خوبی می ارزد، نه رتبه و ظاهر و غیره، چون معتقدم جای دیگری است. باید در نظر گرفت پس من احساس غرور نمی کنم، اما در ارتش برای حفظ منافع نیروهای مسلح قدمی به عقب برنمی دارم.


آنایی: هدفت برای 1401 چیه؟

می گویند آموزش و پرورش سن و سال نمی شناسد، بنابراین هدفم از سال جدید ادامه تحصیل است و می خواهم به مدارج بالاتر تحصیلی برسم.


آنایی: شما ورزشکار هستید؟

بله، من خیلی ورزشکار هستم و روزی نیست که ورزش نکنم. من کونگ فو، کاراته تمرین کردم و کمربند مشکی دارم، پاراموتور هستم و ورزش برای هر نظامی ضروری است.


آنایی: تو هم اهل فوتبال هستی؟

بله، من تراکتورسازی را دنبال می کنم و طرفدار تیم فوتبال تراکتور هستم و در قدیم عاشق احد شیخولاری بودم که بازی های خوبش را هرگز فراموش نمی کنم.


آنایی: نظر شما در مورد کلمات زیر چیست؟

ارتش: عشق

بابا: رفیق باکلی

آنا: بهشت

لشکر: عظمت

سردار شهید سلیمانی: محبوب از ته دل، مورد اعتماد مقام معظم رهبری

امیر سرلشکر موسوی: سرباز ولایی

امیر دریادار: رزمنده ولایی

امیرحسین شفیعی: متخلف

خانواده: خط قرمز


آناج: پیام نوروزی را به مخاطبان بگویید.

اینجانب به عنوان سرباز کوچک ارتش بزرگ جمهوری اسلامی ایران، وظیفه خود می دانم فرا رسیدن سال 1401 را به مردم شهیدپرور آذربایجان از طرف ارتش جمهوری اسلامی ایران تبریک و تهنیت عرض نموده و سالی پر از خیر و برکت را برای آنان آرزومندم. موفقیت و بهروزی برای حرکت در مسیر راه آهن استان و استقرار اقتدار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران.


گفتگو با سجاد جمالزاده

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید