فرهنگ های قدیمی یا فرهنگ های جدید؟

فرهنگ های قدیمی یا فرهنگ های جدید؟

معلم فقط در مدرسه چنین نقشی نداشت، بنابراین اگر می دید یکی از شاگردانش در بیرون از واحد درسی نامرتب است، به او تذکر می داد زیرا می دانست که او تأثیرگذار است. با گذشت زمان، آماده سازی کلاس ها که ظرفیت آن بین 40 تا 60 نفر بود، به یکی از دانش آموزان اصلی سپرده شد که با رعایت قوانین سختگیرانه، محیطی را که معلم یا معلم وارد آن می شد، تنظیم و آماده کرد. در سکوت کامل حاضر و غایب تدریس کنید.براساس اسامی ثبت شده در کتاب کلاس اسامی غایبان و تعداد حاضرین را به اطلاع معلمان می رساند.

حالا نتیجه این همه ارائه نظم و ترتیب در یک کلاس مدرسه چیزی جز سخنان سید جمال الدین اسدآبادی نبود که می گفت: «تا فشار وارد نشود موفقیتی حاصل نمی شود» که نسل آینده امروز و مکان را وقف کرده است. برای آموزش و پرورش علاوه بر درس، قوانین انضباطی حضور و غیاب باید جامعه را درک کنند و جایگاه خود را در آن مشخص کنند و معلم و معلم باید یک ساعت تمام وقت 45 دقیقه ای را صرفاً صرف اطلاع رسانی دانش به دانش آموزان و نداشتن آن کنند. اعطای تذکرات انضباطی مداوم؛ اما ورود مدارس غیرانتفاعی به محدوده این ادغام پیامدهای ناخوشایندی را نیز به دنبال داشت که یکی از آنها تنوع مدارس در کشور بود که برنامه ریزی مدون در موضوع آموزش را به چالش می کشید. قاسم احمدی لشکی معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش می گوید: در حال حاضر پانزده میلیون و پانصد هزار دانش آموز در کشور داریم که بیش از 80 درصد آنها در مدارس دولتی و حدود پنج میلیون و سیصد هزار دانش آموز در مدارس دولتی تحصیل می کنند. در مدارس غیردولتی و استثنایی هستند

مدارس در کشور انواع مختلفی دارند و باید ساماندهی شوند. در سال 2018 این موضوع در مجلس تصویب شد اما در نهایت محقق نشد. البته در طرح مجلس باید حساسیت کمتری نسبت به تنوع مدارس موجود وجود داشت، مثلاً مدارس سمپاد اجازه فعالیت داشتند. در حال حاضر تلاش های آموزشی برای 5.3 میلیون دانش آموز ویژه است و 12 میلیون دانش آموز دیگر غایب هستند و به حساب نمی آیند.

همچنین مدارس دولتی فاقد امکانات و تجهیزات کافی هستند.» از این رو خانواده ها مجبور می شوند فرزندان خود را در مدارس غیرانتفاعی ثبت نام کنند، در حالی که برای تامین این هزینه سنگین، سایر هزینه های ضروری را کنار می گذارند و والدین مجبور به ایجاد تنوع در کار خود هستند! از سوی دیگر، این مدارس غیرانتفاعی یا غیردولتی هستند که با وجود دریافت شهریه های بالا و کسب سودهای بادآورده برای مؤسسان و شرکا، برخی فارغ التحصیلان بیکار را به عنوان معلم و منشی استخدام می کنند تا با هزینه کم، سود بیشتری کسب کنند.

وجود معلمان با تجربه کمتر و نیروی آموزشی با حداقل دستمزد و حتی کمتر از حقوق قانونی وزارت کار باعث می شود مدارس انتفاعی که اکنون کاملاً انتفاعی شده اند با سیستم آموزشی ضعیفی برای آموزش دانش آموزان مواجه شوند. خدماتی متناسب با پولی که دریافت می کنند ارائه نمی کنند. ارزیابی گذرا بین مدارس غیرانتفاعی با شهریه بین 15 تا 50 میلیون تومان گواه خوبی بر این ادعاست که تفاوت چندانی در یادگیری بین آنها وجود ندارد.

این روزها به سراغ کسب و کار جدیدی در کنار مدرسه غیرانتفاعی رفتند و نام آن را «بعد از مدرسه» گذاشتند تا والدین دانش‌آموزان را متقاعد کنند که با پرداخت شهریه بیشتر، از پیش دبستانی تا کلاس پنجمی خیالشان راحت باشد تا هر سال لحظه ای بعد از اتمام مدرسه مدرسه می تواند از آنها مراقبت کند و تکالیف آنها را با هم در مدرسه انجام دهند و این باعث افزایش خستگی، افسردگی و پرخاشگری آنها می شود زیرا از پدیده بودن با دوستان برای آمدن به خانه در ساعت مقرر محروم می شوند. اما این ماجرا در مدارس دولتی حکایت دیگری دارد به طوری که مادر یکی از دانش آموزان ابتدایی گفت: کلاس های مدارس دولتی شلوغ است و گاهی 45 دانش آموز در یک کلاس حضور دارند.

من از معلم کلاس دخترم می خواهم که وقت داشته باشد تا به او آموزش دهد و کل کلاس را صرف آرام کردن بچه ها و ناظر بودن به جای معلم نکند. البته اگر مدارس دولتی خلوت تر بود و استاندارد تعداد دانش آموزان هر کلاس رعایت می شد، او را در آنجا ثبت نام می کردم و زیر بار پرداخت شهریه های گران نمی شدم. مدارس سود هدفی که از خانواده ها می گیرند، رقم بسیار بالایی می شود. این در حالی است که اکثر معلمان آنها کمتر از حقوق وزارت کار حقوق می گیرند. در حالی که معلمان شاغل در مدارس دولتی با دریافت حق الزحمه قانونی و مناسب نمی توانند وظایف خود را به درستی انجام دهند زیرا آمار بالای کلاس این قدرت را از آنها سلب کرده است، بنابراین درصد زیادی از زمان صرف اسکان دانش آموزان می شود و معلم نیز نقش ناظر را ایفا می کند.

دیدگاهتان را بنویسید