متاسفانه در ایران روزنامه نگاری بحران نداریم، رسانه ها باید همیشه در قبال بحران صادق باشند، حتی اگر به ضررشان باشد.


ساعت: 22:16
تاریخ انتشار: ۱۳۰۱/۰۳/۲۲
کد خبر: 1855485

دیوید نعمتی انارکی، عضو هیئت علمی دانشگاه صدا و سیما در گفتگو با باخمن:

یکی از دلایل ناکارآمدی رسانه ها در شرایط بحرانی، نبود دستورالعمل شفاف برای اطلاع رسانی است. اینکه رسانه ها بدانند چقدر اطلاعات منتشر کنند، با چه سرعتی اطلاعات را منتشر کنند و از چه زاویه ای آن را پوشش دهند.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به گزارش رسانه تحلیلی تصویری بهمن، در سال های اخیر و در فواصل زمانی کوتاه، حوادث و بحران های کشور را در بر می گیرد. بحران ها و حوادث طبیعی که به اندازه همه افراد جامعه ارتباطی دارند. حوادثی مانند حادثه نفتکش سانچی، حادثه ساختمان پلاسکو، شروع بحران کرونا، سیل اخیر در ایران و سیل اخیر کلانشهر آبادان همگی از این دست هستند.



با گسترش شبکه های اجتماعی در فضای عمومی جامعه ایران، ارتباطات بحران نقش مهمی ایفا کرده است تا جایی که انتشار اطلاعات در رسانه ها می تواند دریچه ای برای رهایی از برخی شرایط بحرانی باشد. به همین بهانه با دکتر داوود نعمتی انارکی، از اعضای گروه ارتباطات دانشگاه صدا و سیما، درباره روزنامه نگاری بحران در ایران گفت وگو کرده ایم. متن گفتگو در زیر بهمن اس نمی دانم چه کنم است.


بهمن: چرا در شرایط بحرانی کشور شاهد الگوی ناکارآمدی و عدم کفایت رسانه ای هستیم؟ پیامدهای پذیرش منفعلانه بحران ها توسط رسانه های رسمی مانند صدا و سیما چیست؟




اطلاعات: ارتباط بحران به فرآیندهای ارتباطی در شرایط بحرانی اشاره دارد. افراد در شرایط بحرانی تمایل دارند برای تکمیل پازل اطلاعاتی خود به رسانه ها مراجعه کنند. یکی از دلایل ناکارآمدی رسانه ها در شرایط بحرانی، نبود دستورالعمل شفاف برای اطلاع رسانی است. اینکه رسانه ها بدانند چقدر اطلاعات منتشر کنند، با چه سرعتی اطلاعات را منتشر کنند و از چه زاویه ای آن را پوشش دهند.



آنچه به عنوان یک ارتباط بحرانی در دنیا وجود دارد بر اساس قوانین و اصول خاصی در ارتباط رسانه و مخاطب است. ما این روند تعریف شده را در سیستم رسانه ای خود نداریم.




عامل دیگری که باعث شکست می شود این است که نهادها و سازمان هایی که مستقیماً با بحران سروکار دارند در نوعی غافلگیری و بحران به وجود می آیند. ما نمی دانیم چگونه وارد بحران شویم. نحوه واکنش سازمان در عرض 24 ساعت تعیین می کند که آیا یک رویداد مهم استرس زا است یا خیر.


ما روزنامه نگاری بحران نداریم
مسئولان مدیریت بحران در کشور باید اصول و رویه های ارتباطی خود را در زمان بحران بازنگری کنند. مثلا در حادثه اخیر کلانشهر تجربه خود از بحران پلاسکو را کجا ثبت کردیم؟ آیا این تجربیات تبدیل به دستورالعمل و راهکار برای ستاد بحران شد؟



به عبارت دیگر رسانه ها و نهادها باید نوعی کتابچه داشته باشند که رهنمودهای مقابله با بحران های طبیعی، اجتماعی و سیاسی را ارائه کند.


بهمن: چرا فعالان و ارتباطات از جمله روزنامه نگاران و رسانه ها به جای رمزگشایی و میانجی گری بین گروه های بحران، تبهکار می شوند؟




نعمتی: برنامه ای برای آموزش خبرنگاران در شرایط بحرانی نداریم. ما حتی روزنامه نگاری بحران هم نداریم. هر بحرانی منوط به هشدار قبلی است. مثلاً در مورد ساختمان کلان شهر، عده ای نسبت به ریزش آن هشدار دادند. وظیفه روزنامه نگاری بحران و رسانه ها و ستادها این است که نسبت به این شرایط حساس باشند و با آن کنار بیایند.


ما روزنامه نگاری بحران نداریم
آمارها نشان می دهد که تنها 14 درصد از بحران ها غیرمنتظره هستند. این بدان معناست که 86 درصد آنها قابل پیش بینی هستند. علت بحران هایی که مانند آتش زیر خاکستر هستند، ضعف در مدیریت است. این مدیریت ضعیف چند عامل دارد. بی توجهی، عدم حساسیت به موارد بحرانی توسط ناظر و رانت و …. از جمله دلایل ضعف حاکمیت هستند.




بهمن: رسانه ها در شرایط بحرانی چه وظایفی دارند؟




اطلاعات: رسانه ها نباید به روش هایی مانند انکار بحران یا ارائه رویدادها به عنوان رویدادهای عادی متوسل شوند. چرا که گاهی رسانه ها به دلیل عدم تمایل به جمع آوری اطلاعات نمی توانند موقعیت مناسبی را به مخاطبان خود ارائه دهند.




وظیفه رسانه ها پیگیری چیزی است که در آینده می تواند به یک بحران تبدیل شود. به عنوان مثال، فهرستی از ساختمان های بد ساخته شده که ممکن است باعث حادثه شوند، مانند متروپلیس منتشر شده است. نظارت بر این عوامل توسط مسئول مربوطه وظیفه رسانه است.


ما روزنامه نگاری بحران نداریم

تلاش برای آرام سازی شرایط در شرایط بحرانی نیز امری است که در ارتباطات بحران مورد توجه قرار می گیرد و این بار بر عهده رسانه هاست.. بی توجهی رسانه ها به بحران می تواند مشکل ساز باشد. اگر رسانه ها شناخت کافی از بحران داشته باشند، موضع خود را در قبال بحران مشخص خواهند کرد.



البته گاهی محدودیت های قانونی برای رسانه ها مشکلاتی ایجاد می کند. گاهی متوجه می شویم که در زمان بحران، مدیر سازمان به جای اعتراف به اشتباه خود، اساساً آن را توجیه می کند. این امر به طور جدی اعتماد مردم به سازمان ها را تضعیف می کند.


ما روزنامه نگاری بحران نداریم
به همین دلیل موقعیت های بحرانی برای رسانه ها یک چالش است این رسانه است که تصمیم می گیرد مردم در مورد این رویداد چگونه فکر کنند و دلیل. به همین دلیل است که رسانه ها باید کمتر به درگیری ها در شرایط بحرانی توجه کنند. درگیری ها ترس مردم از بحران را افزایش می دهد. در این کشمکش ها باید دیدگاه کارشناسی در کانون رسانه ها قرار گیرد. در ابتدای بحران با تاج، دیدیم که این درگیری ها می تواند برای جامعه مشکل ساز باشد. رسانه ها باید دغدغه های مردم را شناسایی کرده و به آنها پاسخ دهند.




رسانه ها باید همیشه در قبال بحران صادق باشند، حتی اگر به ضررشان باشد. اعتمادسازی در لحظات حساس در رسانه های رسمی و غیررسمی به صورت ناگهانی صورت نمی گیرد. این اعتماد به مرور زمان در جایگاه های مختلف رسانه ای به دست می آید. ایراد دیگر این است در جامعه ما غالباً کارکرد سیاسی رسانه ها بر سایر کارکردهای آنها غلبه دارد. من معتقدم رسانه باید کارکرد حرفه ای داشته باشد.

دیدگاهتان را بنویسید