محسن هاشمی: نامه صد صفحه ای آیت الله هاشمی را تقدیم رهبری کردم/ روحانی پس از دریافت گزارش درگذشت آیت الله نوشت: «قانع نشدم»

محسن هاشمی: نامه صد صفحه ای آیت الله هاشمی را تقدیم رهبری کردم/ روحانی پس از دریافت گزارش درگذشت آیت الله نوشت: «قانع نشدم»

رئیس سابق شورای شهر تهران با بیان پرونده فوت آیت الله هاشمی که برای برخی از اعضای خانواده وی مبهم بود، تصریح کرد: روحانی به عنوان رئیس وقت شورای عالی امنیت ملی پس از قرائت گزارش این پرونده. ، یادداشتی در زیر این مضمون وجود داشت که گزارش باید تقویت شود، او آن را ندارد و قانع نیست. ما نمی دانیم پس از این دستور رئیس جمهور چه اتفاقی افتاده و آیا گزارش دیگری نوشته شده است یا خیر.

محسن هاشمی برنامه آیت الله هاشمی رفسنجانی برای اداره کشور را توسعه متوازن، متوازن و با ثبات عنوان کرد و اظهار داشت: آیت الله هاشمی در آخرین خطبه نماز جمعه خود مهمترین سخنان خود را که بر دو محور جایگاه مردم در دولت است، ارائه کردند. و رعایت قانون لازم بود. اگر خطبه ماندگار آیت الله هاشمی رفسنجانی در سال 1387 را دنبال کنیم، از شدت خشونت و نارضایتی کاسته خواهد شد.

وی همچنین درباره رویکرد آیت الله هاشمی به موضوع حجاب تصریح کرد: آیت الله هاشمی رفسنجانی نه در بحث حجاب و نه در سایر مسائل شرعی قائل به اجبار نبود. او دستخوش تحول و تغییر بود و از تغییر هراسی نداشت. در دهه اول انقلاب و شرایط جنگ، فضای شورهای انقلابی در جامعه نوعی رفتار و آداب اجتماعی را ایجاب می کرد که یکی از جلوه های آن حجاب بود.

متن کاملبا محسن هاشمی فرزند ارشد مرحوم هاشمی درباره نقش پدر در خانواده و رویکرد وی به رویدادهای سیاسی و اجتماعی کشور به شرح زیر است:

شش سال از رحلت آیت الله هاشمی می گذرد. غیبت آیت الله هاشمی چه تأثیری بر خانواده ایشان دارد؟

آقای هاشمی مانند سایر پدران خانواده نقش عاطفی و پشتوانه روحی و فکری همه ما بود و طبیعتاً فقدان ایشان مشکلی نیست که با گذشت زمان خوب شود. نسبت به من که پدر سه فرزند هستم دلسوزتر و عاطفی‌تر بود و از بین پدران زیاد به ندرت عصبانی می‌شد و همیشه سعی می‌کرد با منطق و مشورت با خانواده تعامل داشته باشد و دلمان برایش بیشتر تنگ می‌شود و مخصوصاً در شرایط کنونی وقتی مردم در کوچه و خیابان مرتب به ما می گویند که اگر پدرت بود اوضاع اینگونه نبود، این درد تازه می شد. خوشبختانه سایه مادر بالای سرم است. مادری که در کنار آیت الله هاشمی رفسنجانی با متانت و مقاومت روزگار سرد و گرمی را سپری کرد و اکنون مشوق و الگوی تسامح ماست، تنها غمش فراق پدر، زندان فائزه و مهدی است.

مردم در خیابان اغلب به ما می گویند که اگر پدر شما بود، اوضاع اینگونه نبود

فکر می کنید خانواده اش در این شش سال راه او را دنبال کردند؟

شاید نتوانیم مسیر و خط محدودی را به عنوان مسیر هاشمی تعریف کنیم تا قضاوت کنیم که آیا راه او را رفته ایم یا نه. تک تک اعضای خانواده تلاش می کنند نام آیت الله هاشمی رفسنجانی را زنده نگه دارند. ویژگی آقای هاشمی این بود که با همه طیف های فکری و سلایق سیاسی و اجتماعی ارتباط و گفتگو داشت و معتقد بود که هیچ گروهی را نباید حذف و یا حذف کرد، بنابراین صرفاً با داشتن گرایش های مختلف سیاسی و فکری نمی توان از راه هاشمی و مکتب هاشمی جدا شد. اما این اعتدال و دوری از افراط و تفریط، ویژگی اصلی تفکر او بود که در قالب مکتب اعتدال تئوریزه شد و باید گفت هرکس در فعالیت های فردی و اجتماعی به اعتدال اعتقاد داشته باشد و از افراط گرایی پرهیز کند، در حال راه رفتن است. راه هاشمی.

در آن سال ها علت مرگ او برای برخی از اعضای خانواده نامشخص بود. الان این ابهام برطرف شده؟

در مورد مرگ او اتفاق جدیدی نیفتاده است. در دولت آقای روحانی، دبیرخانه شورای امنیت ملی رسیدگی به این موضوع را بر عهده داشت و در نهایت گزارشی را به رئیس جمهور وقت ارائه کرد. دکتر روحانی به عنوان رئیس وقت شورای عالی امنیت ملی پس از مطالعه این گزارش در پاورقی نوشت که این گزارش فاقد قوت لازم بوده و قانع نشده اند. ما نمی دانیم پس از این دستور رئیس جمهور چه اتفاقی افتاده و آیا گزارش دیگری نوشته شده است یا خیر. در ماجرای فوت آیت الله هاشمی اتفاق جدیدی نیفتاده است.

وصیت نامه هاشمی چه شد؟

وصیت نامه شرعی داشتیم که در سال 79 قبل از سکته قلبی نوشته بود و من آن را از رادیو خواندم. بعد از فوت ایشان دفتر و منزل ایشان را گشتیم، چنین متنی به عنوان وصیت نامه جدید نیافتیم، اما ایشان نامه ای بسیار مفصل و مفصل به مقام معظم رهبری نوشتند که نگارش آن چندین سال طول کشید و بیش از صد صفحه بود. این بود که بندهای آخر آن نیز ناتمام مانده بود، من این نامه را فرستادم و چون مخاطب این نامه ایشان بود، تصمیم در انتشار یا عدم انتشار آن با حضرت آیت الله خامنه ای است.

امروزه بحث حجاب و نحوه برخورد با بی حجابی در جامعه اهمیت زیادی پیدا کرده و به یک چالش و تنش اجتماعی تبدیل شده است. رویکرد مرحوم هاشمی در قبال این مسائل با زنان و دختران خانواده چگونه بود؟

همانطور که گفتم آیت الله هاشمی رفسنجانی نه در بحث حجاب و نه در سایر مسائل شرعی قائل به اجبار نبود، مثلاً در مورد نماز که از نظر شرعی بسیار مهمتر از حجاب است، هیچ وقت اجبار نکرد. فرزندانش نماز بخوانند. او این کار را نکرد و ما را برای نماز صبح بیدار نکرد، مگر اینکه ما از او خواستیم. در مورد حجاب هم او و مادرم طوری عمل کردند که خواهرانم بدون نیاز به حجاب و حجاب انتخاب کردند. اصولاً وقتی اصل دین بر قضاوت است، به معنای واجب بودن تکلیف شرعی نیست. حجاب در جامعه ما یک قانون اجباری است، مانند سایر قوانین مصوب مجلس و بر اساس عرف و تشخیص مجلس یا سایر نهادها، قوانین قابل بازنگری است، طبق آخرین تفاسیر رهبری، مشخص شد که سخت گیری در مورد حجاب و برخورد خشن با دختران. و زنان نیز به دلیل حجاب مورد توجه آنان نبودند.

خانم فاطمه هاشمی قبلا گفته بود که پدرش اعتقادی به حجاب اجباری ندارد. آیا این گفته او صحیح است؟ آیا از اول انقلاب به اجباری بودن حجاب اعتقادی نداشت یا اخیراً نظرش تغییر کرده است؟

آیت الله هاشمی رفسنجانی نیز مانند هر صاحب نظر و اندیشه در معرض تحول و تحول بود و از تغییر هراسی نداشت. در دهه اول انقلاب و شرایط جنگ، فضای شورهای انقلابی در جامعه نوعی رفتار و آداب اجتماعی را ایجاب می کرد که یکی از جلوه های آن حجاب بود. پس از پایان جنگ و تغییر شرایط جامعه، شرایط و آداب و رسوم جامعه به طور طبیعی تغییر کرد. به یاد دارم که در ابتدای ریاست جمهوری او، یک خبرنگار اروپایی با چادر مشکی در کنفرانس مطبوعاتی شرکت کرد. آیت الله هاشمی رفسنجانی پس از پاسخ به سوال ایشان از علت حجاب پرسیده شد و خبرنگار پاسخ داد که این کار به احترام استفاده از چادر بوده و آقای هاشمی گفته است که پوشیدن چادر و مانتو از نظر شرعی واجب نیست. و قانون

از زمان رحلت آیت الله هاشمی تاکنون کشور با سه موج اعتراضی در سال های 96، 98 و 1401 مواجه بوده است، به نظر شما اگر ایشان زنده بودند نقشی در مهار اعتراضات و خشونت ها داشتند؟

به نظر من ایشان در آخرین خطبه نماز جمعه خود مهمترین سخنان خود را مطرح کردند که بر دو اصل استوار بود: جایگاه مردم در حکومت و لزوم اطاعت از قانون که متأسفانه از هر دو اصل عدول کرده ایم. . در خصوص جایگاه و نقش رای مردم در مشروعیت نظام، ما فقط به عنوان یک وظیفه از مردم دعوت به رای و شرکت در انتخابات می کنیم، اما این رای چقدر در جهت گیری کلی کشور تاثیر دارد؟ وقتی مردم متوجه می‌شوند که رای‌شان آن‌طور که انتظار می‌رود ندارد، طبیعتاً دلسرد می‌شوند و نتیجه این می‌شود که بعد از انتخابات ۱۳۹۵ که پرشورترین انتخابات انقلاب بود، سردترین انتخابات تاریخ انقلاب ۱۳۷۷ را شاهد بودیم. و 1400. از دولت سرخورده بودند.

در مورد قانون گرایی به نظر ما مردم باید قانون را رعایت کنند یا فقط معترضان باید قانون را رعایت کنند؟ این هم خلاف عقل و هم با شرع است. امیرمومنان می فرماید برای هر حقی تکلیفی وجود دارد. اگر قرار است مردم از قانون پیروی کنند، این وظیفه دولت است که حقوق قانونی مردم را احقاق کند. آیا اصول آزادی بیان، آزادی اجتماعات، همه پرسی و… در قانون اساسی نیست؟ آیا فقط معترضان نباید خشن باشند؟ آیا حقوق متهم و محکوم رعایت می شود؟ به نظر من اگر خطبه ماندگار آیت الله هاشمی رفسنجانی در سال 1387 را دنبال کنیم، از خشونت و نارضایتی بسیار کاسته خواهد شد.

اگر همان خطبه سال 1387 آیت الله هاشمی را دنبال کنیم، از خشونت و نارضایتی های زیادی کاسته می شود.

آیا آیت الله هاشمی نسبت به تشدید شکاف های اجتماعی حساس بود و برنامه ای برای ترمیم آن داشت؟

شکاف های اجتماعی یک واقعیت است و قابل انکار نیست، بخشی از شکاف های اجتماعی ریشه اقتصادی دارد و بدون توسعه کشور و افزایش درآمد و تولید سرانه اصلاح نمی شود، در حالی که در 12 سال گذشته متوسط ​​رشد اقتصادی ما نزدیک به صفر بوده است. توده مردم کوچکتر شده است که یک مشکل است.این امر فشار بیشتری بر برخی طبقات اجتماعی وارد می کند و حدود دو سوم جامعه را به زیر خط فقر رسانده است. بخشی دیگر از شکاف‌های اجتماعی ناشی از عدم رعایت عدالت و تبعیض علیه گروه‌های اجتماعی است و اقلیت‌های قومی، مذهبی و سیاسی، زنان، سنی‌ها، هنرمندان، قومیت‌ها و … که اعتراضات خشونت‌آمیزتری در این چند ماه داشتند، از جمله گروه‌ها هستند. کسانی که احساس می کنند علیه آنها مورد تبعیض قرار گرفته اند.

برنامه آیت الله هاشمی رفسنجانی برای اداره کشور توسعه متوازن، متوازن و پایدار بود. توسعه متوازن یعنی در کنار عدالت و توجه بیشتر به اقشار آسیب پذیر و فرودست جامعه، متوازن یعنی توسعه در جهات مختلف و در مناطق مختلف کشور، نه اینکه توسعه در یک یا چند بعد و در چند منطقه و استان و خوزستان اتفاق بیفتد. ، غرب و بلوچستان، هرمزگان و … را باید رها کرد. توسعه پایدار نیز به معنای سازگاری با شرایط اقلیمی و محیطی است تا دچار بحران امروز آلودگی هوا، کم آبی و … نشویم.

مرحوم هاشمی در سه دهه گذشته از جناح راست و چپ به شدت مورد انتقاد قرار گرفت، اما راه خود را که میانه رو می دانست ادامه داد. به گفته مرحوم هاشمی دوقطبی شدن جامعه چه خطراتی داشت و راه مقابله با آن چه بود؟

اینکه ما در جامعه خود احزاب و گروه های متعدد و حداقل دو جریان سیاسی مستقل داریم به معنای دوقطبی شدن و پدیده منفی نیست، اتفاقاً قطبی شدن جامعه زمانی رخ می دهد که یک جریان سیاسی و سلیقه ها دیدگاه ها و سلایق دیگر را از مسئولین خارج کند. و جامعه باید به دو قطب موقعیت تقسیم شود، یعنی. دولت و اپوزیسیون، یعنی. روشنفکران این کشور حکومت کنند به جای طرد در جامعه، تعامل و هم افزایی حاکم شود.

دیدگاهتان را بنویسید