مخالفت اساتید دانشگاه با طرح رتبه بندی معلمان

مخالفت اساتید دانشگاه با طرح رتبه بندی معلمان

شورای هماهنگی تشکل های صنفی معلمان دانشگاه ها و موسسات پژوهشی ایران با صدور بیانیه ای در خصوص لایحه رتبه بندی معلمان اعلام کرد: به ویژه شامل اساتید دانشگاه ها و پژوهشگاه های کشور می شود. شورای هماهنگی کانون های صنفی معلمان بر خود لازم می داند نظر این تشکل را به نمایندگی از اعضای مذکور به اطلاع عموم برساند.

تکریم کارکنان آموزش و پرورش در هر جامعه یکی از مهمترین وظایف مدیران و مسئولان آن جامعه است و در این راستا تامین معیشت معلمان به نحوی که آنها بتوانند وظایف اصلی خود را بدون تعارف انجام دهند، یکی از وظایف اصلی است. اولویت های والدین در این راستا، شورا در حمایت از مطالبات برحق و قانونی معلمان، درخواست آنان مبنی بر تعیین سطح حقوقی که موجب حفظ شأن اجتماعی این افراد باشد، اما به عنوان دلیلی بر این امر کاملاً مورد توجه و حمایت قرار می گیرد. در این راستا سوالاتی مطرح می شود که این درخواست به درستی معلمان کشورمان را به موضوعی تبدیل کرده است که رشته ها را بسیار پر رنگتر از متن کرده است.

در این بیانیه با بیان اینکه هر گونه افزایش حقوق سالانه معلمان با حقوق اعضای هیأت علمی و درصدی از حقوق اساتید مختلف مرتبط است، تصریح می کند: وظایف و شرح وظایف آنان مطابق با افزایش تولید ناخالص ملی و سایر مولفه های کلیدی در چنین مناطقی

همانطور که می دانیم، حقوق کارمندان دولت طبق ماده 11 پرداخت می شود. 64، 65، 66، 67 و 68 و تبصره های آنها در قانون مدیریت خدمات کشوری و مطابق با مفاد احکام کار افراد. همانطور که در این مواد و تبصره‌ها به صراحت آمده است، حقوق کلیه مشاغل مشمول این قانون بر اساس عواملی از جمله اهمیت و پیچیدگی وظایف و مسئولیت‌ها و میزان تجربه و مهارت مورد نیاز تعیین می‌شود، لذا طراحان باید بر اساس آن تصمیم بگیرند. درصد حقوق معلمان در لایحه به کدام معیار و معیار علمی رسیده است؟ و چرا این درصد کمتر یا بیشتر نیست؟ بدیهی است این تصمیم با نص صریح مواد و تبصره های مربوطه در قانون مدیریت خدمات کشوری مغایرت دارد.

در این بیانیه همچنین به پیوند عنوان ارزشمند معلم با پیشوندهای مورد استفاده برای عناوین اساتید در دانشگاه ها و پژوهشگاه ها اشاره شده است. سوالی که در بخش بالا مطرح شد اکنون باید این باشد که برای رعایت این عنوان از چه مقیاس و استانداردی استفاده شده است؟ آیا نویسندگان و مدافعان این لایحه نمی دانند که همه معلمان تنها پس از یک سال خدمت مشمول ترفیع سالیانه نخواهند شد، بلکه دریافت امتیازات آموزشی و به ویژه پژوهشی (مانند به اصطلاح امتیاز وتو) ضروری است. و اگر این امتیازها دریافت نشد؟ عدم اخذ پایه حقوق سالانه و همچنین در صورت عدم اخذ پایه حقوق سالانه، برای سه سال متوالی، در هر سطح علمی، مصداق رکود علمی شناخته شده و خدمت آنها قطع می شود؟

در سال های اخیر موارد متعددی از این رویکرد برای پایان خدمت معلمان مشاهده شده است. آیا روش های ارزیابی مشابهی برای سایر کارمندان دولت وجود دارد؟ و آیا نمونه ای از پایان خدمت کارکنان دیگر به دلیل رکود در بین سایر کارکنان دولت از جمله معلمان وجود داشته است؟

در ادامه این بیانیه آمده است: به نظر می رسد ابداع واژه هایی مانند استادیار، دانشیار یا استاد به جای احترام به معلمان، نشان از بی اعتباری یا بی اعتباری عنوان معلم از دیدگاه طراحان لایحه دارد. و مدافعان.» که در گذشته های نه چندان دور از چنان جایگاه و اعتباری در جامعه برخوردار بوده که برای تکریم و تکریم بسیاری از بزرگان و صاحب نظران، معلم نامیده می شود و این عناوین همچنان به عنوان «معلم ثانی» که لقب آن است، معتبر است. فیلسوف و نظریه‌پرداز بزرگ ایرانی، ابونصر فارابی.

متأسفانه تصمیمات اتخاذ شده در سال های اخیر آنقدر به این قشر ارزشمند و فداکار لطمه زده است که اکنون به نظر می رسد تصمیم گیران با چنین اقدامات رسمی سعی در آرامش بخشیدن به آنها دارند. افزایش حقوق معلمان و تامین زندگی آبرومندانه برای آنان نیازی به ابداع چنین الفاظی نیست و نیست و اگر هدف رفع مشکلات مالی و حقوقی آنان باشد، بدون چنین عناوین غیر سنتی می توان به چنین هدفی دست یافت.

در پایان این بیانیه خطاب به مقامات ارشد کشور از جمله رئیس جمهور و رئیس مجلس شورای اسلامی، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری و وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی آمده است: همانطور که می دانید نه اختراع ما، بلکه سابقه ای چند صد ساله در آموزش عالی و دانشگاه های سراسر جهان. دستیابی به هر یک از این سطوح مستلزم تحمل دشواری های فراوان و انجام فعالیت های آموزشی دشوار و مهمتر از آن انجام تحقیقات اساسی، بدیع و به روز است که باید با معیارها و استانداردهای بین المللی ارزیابی و سنجیده شود.

فعالیت های آموزشی و پژوهشی اساتید دانشگاه در میان سایر اقشار و اصناف جامعه رایج نیست و از آنان به عنوان وظیفه نیز انتظار نمی رود. در حالی که کم نیستند همکاران دانشگاهی با مدرک دکتری که با وجود کار و تلاش زیاد به مقام استادی نرسیده اند و با عنوان دانشیار و حتی دستیار بازنشسته شده اند، لذا از این آقایان به خصوص دو وزیر انتظار می رود. برای دفاع از عرصه فرهنگ و سنت های دانشگاهی و آموزش عالی کشور در این راستا اقدام عاجل کرده و با اعلام موضع صریح، سریع و قاطع در این زمینه اجازه عناوینی که سابقه و سابقه طولانی دارند و در عرف بین المللی نیز نشان دهنده مکان های خاص است. کثیف شوید و با این روش های زننده از موضوع خلاص شوید.

دیدگاهتان را بنویسید