نیویورک تایمز: توافق ایران و عربستان با میانجیگری چین نشانه به حاشیه رانده شدن آمریکاست

نیویورک تایمز: توافق ایران و عربستان با میانجیگری چین نشانه به حاشیه رانده شدن آمریکاست

چین با انجام این کار، عربستان سعودی را با ایران همراه کرد، در زمانی که اسرائیل امیدوار بود ایالات متحده آنها را با عربستان سعودی متحد کند.

توافق اخیر تهران و ریاض برای از سرگیری روابط دیپلماتیک با میانجیگری پکن در کانون توجه رسانه ها و محافل سیاسی جهان قرار گرفته است و بسیاری از تحلیلگران این توافق را نشانه ورود صریح دولت پکن به معادلات جهانی و در در عین حال نشانه ای از افول جایگاه قبلی خود ایالات متحده آمریکا در جهان دیده می شود.

در حالی که بسیاری از محافل محافظه کار در ایالات متحده آمریکا به بهانه توسعه اخیر روابط تهران و ریاض حملات خود را علیه دولت بایدن انجام داده اند، اما در چارچوبی گسترده تر، بسیاری از تحلیلگران در غرب و شرق جهان نگران هستند. در مورد ورود چین به عرصه. آنها چیدمان معادلات سیاسی در منطقه غرب آسیا را یکی از نشانه های مهم تغییر نظم جهانی می دانند.

روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز نیز به این گشایش دیپلماتیک در روابط سیاسی تهران و ریاض با میانجیگری پکن واکنش نشان داد و این تغییر بدون حضور و نقش واشنگتن را چالشی جدی و جدید برای دولت آمریکا دانست.
در این مقاله آمده است:

توافقی که در پکن برای احیای روابط بین عربستان سعودی و ایران مورد مذاکره قرار گرفت، نشان‌دهنده تغییر موقتی در اتحادها و رقابت‌های معمولی است که واشنگتن را در معرض خطر قرار داده است.

سرانجام نوعی توافق صلح در خاورمیانه حاصل شد. اما این توافق بین اسرائیل و اعراب نبود، بلکه بین عربستان سعودی و ایران – رقبای چندین دهه در منطقه – بود و نه با میانجیگری آمریکا، بلکه با میانجیگری چین انجام شد.

این یکی از بدترین رویدادهای قابل تصور، پایتخت های خیره کننده در سراسر جهان است، زیرا به نظر می رسد اتحادها و رقابت هایی که برای نسل ها بر دیپلماسی بین المللی تسلط داشته اند در حال از بین رفتن هستند.

آمریکایی ها که در سه ربع قرن گذشته یکی از بازیگران اصلی خاورمیانه بوده اند و تقریباً همیشه یکی از افراد ثابت در سالن های رویدادهای آن منطقه بوده اند، اکنون خود را در حاشیه می بینند. زمان تغییرات چشمگیر چینی ها که سال ها نقش ثانویه ای در منطقه داشتند، ناگهان تبدیل به یک نیروی فعال جدید شدند و اسرائیلی ها که منتظر عادی سازی روابط با عربستان بودند، اکنون در تعجب هستند که چگونه ریاض آنها را وسط کار رها کرده است!

امی هاثورن، معاون مدیر تحقیقات پروژه خاورمیانه برای دموکراسی، یک سازمان غیرانتفاعی در واشنگتن، گفت: «بله، این یک مشکل بزرگ است، و هیچ راه حلی برای آن وجود ندارد. آمریکا در حال حاضر نمی تواند به طور خاص با ایران به چنین توافقی دست یابد زیرا ما رابطه ای نداریم. اما به طور گسترده‌تر، دستاورد معتبر چین آن را به یک ستون دیپلماتیک جدید تبدیل می‌کند که از هر چیزی که ایالات متحده از زمان روی کار آمدن بایدن در منطقه انجام داده است، پیشی بگیرد.»

کاخ سفید علناً از احیای روابط دیپلماتیک بین عربستان سعودی و ایران استقبال کرده و هیچ نگرانی آشکاری در مورد نقش پکن در نزدیک کردن دو کشور به یکدیگر ابراز نکرده است.

تحلیلگران مستقل گفتند که هنوز مشخص نیست که نزدیکی عربستان سعودی و ایران واقعا تا کجا پیش خواهد رفت. پس از دهه‌ها رقابت گاهی تلخ برای رهبری در خاورمیانه و جهان اسلام، تصمیم برای بازگشایی سفارتخانه‌هایی که در سال ۲۰۱۶ بسته شدند، تنها اولین قدم است.

این بدان معنا نیست که سنی‌های ریاض و شیعیان تهران همه اختلافات عمیق و درونی خود را کنار گذاشته‌اند. در واقع، با توجه به اینکه یک جدول زمانی محتاطانه دو ماهه برای جزئیات تعیین شده است، ممکن است این توافقنامه جدید تبادل سفیر در نهایت اجرایی نشود.

نیویورک تایمز: توافق ایران و عربستان با میانجیگری چین نشانه به حاشیه رانده شدن آمریکاست

بر اساس آنچه سعودی‌ها به آمریکایی‌ها گفته‌اند، کلید این توافق، تعهد ایران به توقف حملات بیشتر به عربستان سعودی و محدود کردن حمایتش از گروه‌های مسلحی است که پادشاهی را هدف قرار می‌دهند. ایران و عربستان سعودی عملاً در حال به راه انداختن یک جنگ نیابتی ویرانگر در یمن هستند، جایی که شورشیان حوثی وابسته به تهران (جنبش انصارالله یمن) به مدت 8 سال با نیروهای سعودی می جنگند. آتش بسی که در سال گذشته توسط سازمان ملل و دولت بایدن حمایت شد، تا حد زیادی خصومت ها را متوقف کرد.

اوایل سال گذشته، سازمان ملل تخمین زد که بیش از 377000 نفر در طول جنگ بر اثر خشونت، گرسنگی یا بیماری جان خود را از دست داده اند. همزمان، حوثی ها صدها موشک و پهپاد مسلح به عربستان سعودی شلیک کردند.

سال‌ها، عربستان سعودی تلاش کرد تا از خصومت‌ها با ایران بکاهد، ابتدا از طریق مذاکراتی که در بغداد برگزار شد که در نهایت به جایی نرسید. مقامات دولت بایدن گفتند که سعودی ها آنها را در جریان مذاکرات پکن قرار داده اند، اما آمریکایی ها نسبت به پایبندی ایران به تعهدات جدید خود تردید دارند.
«محمد بن سلمان»، ولیعهد عربستان سعودی و رهبر واقعی آن کشور، که روابط قوی با ترامپ داشت و به تأمین مالی 2 میلیارد دلاری برای شرکت سرمایه گذاری که توسط جرد کوشنر، داماد ترامپ تأسیس شده بود، کمک کرد. بایدن از زمان روی کار آمدن، بازی دیپلماتیک پیچیده ای را انجام داده است.

بایدن که قبلاً متعهد شده بود عربستان سعودی را به خاطر توطئه قتل خاشقجی مجازات کند، در نهایت سال گذشته با اکراه موافقت کرد که برای مذاکره در مورد قیمت نفت به ریاض برود، اما سفر او ناموفق بود و به نتیجه ای نرسید.

اما بایدن و تیمش پس از این سفر خشمگین بودند، زیرا آنها گفتند سعودی ها بعداً توافق نامعلومی را که در طول سفر حاصل شده بود نقض کردند و پاییز گذشته تولید نفت را محدود کردند تا قیمت ها را بالا نگه دارند. مقامات آمریکایی بر این باور بودند که بن سلمان در کنار ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه است و بایدن، دولت ریاض را به «عواقب نامشخصی» تهدید کرد، اما بدون هیچ اقدامی اجباری از آن خارج شد.

حالا ولیعهد عربستان به چینی ها روی آورده است. استیون کوک، کارشناس ارشد مطالعات خاورمیانه در شورای روابط خارجی، گفت: «بعضی از مردم خلیج فارس به وضوح این قرن را قرن چین می دانند.» «سعودی ها برای پیوستن به همکاری شانگهای ابراز علاقه کرده اند. سازمان و مقدار زیادی از نفت آنها به چین می رود.

این تحلیلگر بازی شاهزاده محمد بن سلمان را با جمال عبدالناصر رئیس جمهور فقید مصر مقایسه کرد که سعی داشت در دوران جنگ سرد بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی بازی کند. کوک گفت: در حقیقت این سیاست آنطور که ناصر انتظار داشت جواب نداد و در مورد بن سلمان ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد.

دانیل اس. کورتزر، سفیر سابق ایالات متحده در اسرائیل و مصر که اکنون در دانشگاه پرینستون کار می کند، گفت که این تغییر پویا که با میانجیگری چین پیشنهاد شده است، چالشی را برای دولت بایدن ایجاد می کند.

وی گفت: این نشانه چابکی چین برای سوء استفاده از خشم عربستان سعودی از آمریکا و خلاء ایجاد شده در روابط ریاض و واشنگتن است. و این بازتابی از این واقعیت است که سعودی ها و ایرانی ها مدتی است با یکدیگر صحبت می کنند. و این یک نتیجه ناگوار برای سیاست ایالات متحده است.

چین با انجام این کار، عربستان سعودی را با ایران همراه کرد، در زمانی که اسرائیل امیدوار بود ایالات متحده آنها را با عربستان سعودی متحد کند. چنین اقدامی نشان‌دهنده تغییری اساسی در وضعیت اسرائیل در همسایگی دیرینه‌اش است که عملاً به نسل‌های انزوا در جهان عرب پایان می‌دهد.

اما سعودی ها بیش از آنچه واشنگتن مایل به پرداخت آن بود، درخواست کردند. سعودی‌ها در ازای عادی‌سازی روابط رسمی با اسرائیل، از ایالات متحده خواستند تضمین‌های امنیتی، کمک به توسعه برنامه هسته‌ای غیرنظامی و محدودیت‌های کمتری برای فروش تسلیحات آمریکا داشته باشند.

نیویورک تایمز: توافق ایران و عربستان با میانجیگری چین نشانه به حاشیه رانده شدن آمریکاست

مقامات ایالات متحده این خواسته ها را بیش از حد می دانند، اما آنها را پیشنهاداتی بحث برانگیز می دانند که می تواند به عادی سازی منجر شود. در همین حال، تیم بایدن به پیشبرد روابط بین ریاض و تل آویو کمک کرد، مانند باز کردن حریم هوایی عربستان به روی تمام هواپیماهای غیرنظامی اسرائیل.

در حالی که تلاش های دیپلماتیک این کشور به آرام کردن خصومت ها در یمن کمک کرده است، دولت بایدن در احیای توافق هسته ای ایران شکست خورده است. دیپلماسی هسته‌ای با ایران عملاً دو سال است که متوقف شده است و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی می‌گوید ایران در حال حاضر اورانیوم غنی‌شده کافی برای ساخت چندین سلاح هسته‌ای در صورت تمایل دارد، حتی اگر هنوز کلاهک خود را تکمیل نکرده است.

ایران که به دلیل تحریم های آمریکا با مشکلاتی روبه رو بوده، به سمت تعمیق روابط خود با روسیه و اکنون با چین رفته است. تهران پهپادهای جنگی بسیار مورد نیاز را برای استفاده در جنگ اوکراین در اختیار روسیه قرار داده است و آن را به شریکی حیاتی تر از همیشه برای مسکو آقای پوتین تبدیل کرده است.

ایران با روی آوردن به پکن برای میانجیگری با سعودی‌ها، موقعیت چین را در منطقه تقویت می‌کند و سعی می‌کند از انزوای تحمیل شده توسط واشنگتن فرار کند و اسرائیل امیدهای خود را برای تشکیل ائتلافی ضدایرانی با عربستان سعودی از بین می‌برد.

مقامات دولت بایدن می گویند ایران تحت فشار واقعی تحریم های ایالات متحده است و از یک بحران اقتصادی عمیق رنج می برد. اما این بدان معنا نیست که چین، یکی از امضاکنندگان برجام، خواهان دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای است. اگر پکن در تهران نفوذ داشته باشد، مقامات آمریکایی امیدوارند که بتواند از آن برای مهار جاه طلبی های هسته ای ایران استفاده کند.

با این حال، برای بسیاری از سیاست گذاران کهنه کار آمریکایی، دیدن چین در ایفای چنین نقش منطقه ای بزرگ نگران کننده است.

مارا رادمن، معاون اجرایی سیاستگذاری در مرکز پیشرفت آمریکا و فرستاده سابق خاورمیانه در دوره اوباما، گفت: «این آخرین یادآوری است که رقابت در صحنه جهانی وجود دارد و رقابت به هیچ وجه محدود به این نیست. منطقه هند و اقیانوسیه، زیرا فقط به اقتصاد، امنیت یا تعامل دیپلماتیک محدود نمی شود.

ایالات متحده همچنان به داشتن کارت های کلیدی در خاورمیانه ادامه می دهد و روابط تجاری، نظامی و اطلاعاتی گسترده ای با بسیاری از بازیگران اصلی در منطقه دارد. پس از پایان جنگ سرد و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، آمریکا عملا تنها بازیگر خارجی مهم در منطقه بود. اما روسیه در سال 2015 با اعزام واحدهای نظامی خود به جنگ داخلی سوریه برای نجات بشار اسد به خاورمیانه بازگشت.

چین همچنین به دنبال ایجاد پایگاه های نظامی خود در منطقه است زیرا به دنبال منابع انرژی و نفوذ در خارج از آسیا است. تصمیم چین برای مداخله در شکاف بین عربستان سعودی و ایران به وضوح نشان می دهد که این کشور بازیگر دیگری دارد که باید با آن حساب باز کند.

کورتزر گفت: “من فکر می کنم این نشان می دهد که شرکای آمریکایی در حال حرکت به سمت توسعه روابط رو به رشد خود با چین هستند.” آیا این یک تهدید مستقیم برای ایالات متحده است؟ که بحث برانگیز است. اما نظم منطقه ای در حال تغییر است.”

دیدگاهتان را بنویسید