واکنش عباس عبدی به بیانیه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم/ این طرز صحبت روایت دیگری از همین حکم اعدام است.

واکنش عباس عبدی به بیانیه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم/ این طرز صحبت روایت دیگری از همین حکم اعدام است.

عباس عبدی درباره بیانیه منتشر شده منتسب به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نوشت: در آن جامعه سالم، فقه و آراء حقوقی، حتی اگر اشتباه باشد، به یک یا چند نفر که آنها را علمی پرورش داده اند، پاسخ توهین داده می شود. و بیانیه جمعی؟

عباس عبدی در مقاله ای در روزنامه هم میهن نوشت: حتما شنیده اید که دانش آموزی که از دیکته نمره بد گرفته اعتراض کرده و خطاب به معلم می گوید: چه مجوزی به من چنین نمره پایینی داده است. با همان مجوز پاسخ داد که شما آن را اجازه به عنوان مجوز می نامید. حال آقایانی که با صدور بیانیه ای با امضای مجمع عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، منتقدان احکام جاری را تحت عنوان محارب رد و نقد کردند و از صدور چنین احکامی و تقویت آن دفاع کردند. یعنی بعد از دیدن این گفته دیگر نیازی به جستجوی دلیل و روی گردانی مردم و جوانان از انقلاب و اسلام نیست، این حرف خود گویاست. اگر روحانیت با این ادبیات و رویکرد با منتقدان برخورد می کرد، طبیعی است که باید به وضعیت فعلی می رسیدیم. زمانی که در یک متن نسبتاً کوتاه کلمات تحقیرآمیز و توهین آمیزی مانند ورشکسته سیاسی، دلسوز دشمن و مستکبر، همپیمان با غرب، مرجعیت پرست، اقلیت خود ویرانگر و منحرف و خالی از اخلاق و عدالت و بدیهی است! و الفاظ مشابه دیگر را نه در برابر کفار و بیگانگان، بلکه در برابر سایر روحانیون که در همین زمینه آموخته اند، به کار ببرند; چه چیزی برای بحث و گفتگو باقی می ماند؟! این طرز گفتار، روایت دیگری از همین حکم اعدام است، البته در قالب ادبیات و گفتار.

در کدام جامعه سالم، رویه قضایی و نظرات حقوقی ولو نادرست یک یا چند نفر که آنها را به صورت علمی مطرح کرده اند، با توهین و اظهارات جمعی مواجه می شود؟ چرا هیچ یک از آنها توانایی نوشتن حتی یک مقاله روشن و علمی در این زمینه را ندارند و در عوض مشغول اتهام زدن هستند؟

پاسخ تا حدودی روشن است زیرا نگرش غالب در بیان جرم و مجازات با فلسفه مجازات اسلامی مطابقت ندارد، حتی می توان گفت نوعی رجعت به گذشته جاهلی است که فلسفه مجازات آن متفاوت است. از اسلام زیرا یکی از مهم ترین دستاوردهای نظام قضایی اسلام شخصی سازی جرم و مجازات بود. علاوه بر این، تناسب بین جرم و مجازات نیز یک اصل اساسی است. نقش بازدارنده مجازات فرعی است و ذاتی نیست. در واقع مجرم مجازات نمی شود تا دیگران عبرت بگیرند و مرتکب جرم نشوند، بلکه نتیجه طبیعی اوست، پس هیچکس حق ندارد مجازات را تشدید کند تا دیگران عبرت بگیرند. به همین دلیل عفو در قصاص مستحب است، در حالی که ظاهراً عفو می تواند اثر بازدارندگی منفی مجازات را کاهش دهد. عقوبت در اندیشه اسلامی برای تطهیر گناه است، به همین دلیل اثبات برخی از جنایات مانند زنا به گونه ای است که توقف آن غیر ممکن است و با این روش اثبات قطعاً نقش بازدارنده ای ندارد.

بنابراین، هرگونه رویکرد ترویجی نسبت به نحوه و شدت مجازات که فراتر از قانون و تناسب جرم و مجازات باشد، نه تنها بازدارنده نیست، بلکه اثر معکوس نیز دارد، زیرا موجب افزایش کینه و نفرت و تقویت حس عدم رعایت عدالت کیفری در جامعه می شود. جامعه . این ساده سازی بیش از حد مسائل اجتماعی، به ویژه جرم و مجازات، قطعاً از طریق افرادی اتفاق می افتد که دانش کافی در این زمینه ندارند. لذا انتظار می رود جامعه مدرسین در اسرع وقت موضع تحلیلی خود را در خصوص نظر صادره و رفع شبهات اعلام نمایند.

دیدگاهتان را بنویسید